وحید موحد *
گروه سياسي:
1- سخنان بند اول زير از آن یکی از 8 کاندیدایِ معرفی شده از سوی شورای نگهبان برای انتخابات ریاست جمهوری 92 یعنی محمدباقر قالیباف(1) و سخنان بند دوم از آن یکی دیگر از این 8 کاندیدا یعنی محسن رضایی(2) بود که حدود 5ماه پیش با گوش بسیاری از مردم آشنا شد. جایگاه این دو نفر در طیف بندیهاي سیاسی و سابقه آنها تا حتی همان چندماه مانده به انتخابات باعث ميشد که شنیدن چنین سخنانی از آنها در پرخط قرمزترین رسانه درون کشور یعنی صداوسیما، آگاهان به عرصه سیاست داخلی کشور را شوکه کند. قاليباف: «فرهنگ سفارشی و امنیتی نیست این را دولت باید بداند»... «باید کاری کنیم همه شهروندان و مردم ما با هر گرایش و سلیقه ای و قومیتی و رنگی و زبانی و دینی و مذهبی احساس کنند که مسیر برای رشد و ارتقا آنها باز هست و شهروند درجه یک و درجه دو نداریم»... «هر نظامی اگر در درون جامعه خودش مورد تحسین مردم خودش قرار نگیره بعید به نظر میرسه که مورد تحسین مردم دنیا قرار بگیره»... «باور و اعتماد را در مردم شکستیم... مردم را دچار تردید کردیم» ... «چرا همش باید مردها خانمها رو تعریف کنند... اجازه بدهیم که خودشون خودشون رو تعریف کنند»... «یک وقتی نگاه از بالا به پایین داریم که رئیس دولت حس ميکند رئیس خانوادهها هم هست و ميتواند برای همه تعیین تکلیف کرده و به سبک کره شمالی ميتواند بگوید همه یک جور بخورید و بپوشید و رفتار کنید. [اما] سبک زندگی باید از دل مردم و جامعه و خانواده بیرون بیاید تا واقعی باشد»...
.......................................
رضايي: «با تمام وجود احساس کردم با آرمان بزرگی که بیش از 30 سال است از آن حرف ميزنیم، فاصله داریم. تبعیض، پارتی بازی و رشوه در سیستم اداری کشور، قوه قضاییه و تمام ارکان نفوذ کرده و اجازه نميدهد توضیح عادلانه ثروت اتفاق بیفتد»... «با اسلام سیاسی ميخواستیم همه چیز را درست کنیم. با این روند موفق نميشویم. کسانی که اسلام را به این اسلام سیاسی محدود ميکنند دچار دیکتاتوری ميشوند. الان موشکهاي ما از چند هزار کیلومتر عبور ميکند اما در گوشت ميمانیم. دعواهای الان در کشور بر سر قدرت است نه برای حل مشکلات»... «جایی که دین باید باشد سیاست و دین چه میخواهند؟ نگاه امنیتی سیاسی را به مردم کنار ميگذارم و نگاه فرهنگی و اجتماعی خواهم داشت»...
«این را مثبت ميدانم که نظام مقدس جمهوری اسلامی نقد و فریاد کشیدن و اعتراض را به جامعه ما برگرداند. مردمسالاری که تنها مشارکت در راهپیمایی و رای دادن نیست بلکه اعتراض و انتقاد هم هست منتها باید با اخلاق باشد»... «ارتباط ما با اروپا و روسیه کو؟ فقط از حزب الله و... دفاع کردیم. اگر 3-4 کشور با ما نباشند که [آن هم] آثار دفاع مقدس است، چه برایمان باقی ميماند؟»... «دنبال آن هستم که نهاد آزادی را در کشور مستقر کنیم که مجموعه ای از مقررات و رویه ها و آموزش و تربیت است وگرنه مثل 100 سال گذشته آزادی به عنوان شعار باقی ميماند»...
«ما از مشروطه با ژاپن شروع کردیم اما ژاپن پیشرفت کرد و ما همان طور عقب ماندیم. از زمان رضاشاه هم با کره و چین شروع کردیم که این بار آنها پیشرفت کردند. من تاریخ اقتصادی را خوانده ام در سال 1327 اولین برنامه تاسیس شد که دو هدف عدالت و توسعه را دنبال ميکرد. ما باید دولت را درست کنیم. اقتصاد صاحب ندارد. چرا کار اساسی صورت نميگیرد؟ دولتی داریم که باید تحول اساسی صورت بدهد، هزینههاي فرصت تصمیم گیریهاي غلط ما بیش از هزینه هایی است که دشمنان به ما وارد ميکنند»... «مردم زینت المجالس دولتمردان نیستند که برویم به شهرستان برایشان دستی تکان بدهیم و برگردیم. مردم حق دارند مسئولان را مورد سوال قرار دهند. دولت ما باید دولت پاسخگو باشد»...
..............................
البته فقط این دو سردار شناخته شده سابق نبودند که چنین صریح و علنی سخنانی می گفتند که چندان با توجه به پیشینه شان قابل هضم نبود. از کاندیدای - از قضا اصولگرا و عالی رتبه- دیگری چون علی اکبر ولایتی نیز کم و بیش حرفهاي نامأنوس و متفاوتی در همین صداوسیما شنیده شد(3) تا سوالاتی جدی درباره چرایی و علل گرفتن چنین مواضعی از جانب چنین چهره هایی را برانگیزاند.
قاعدتاً مردم به کسی رای ميدهند که فکر ميکنند بیشتر و بهتر نیازها و خواستههاي آنان را پیگیری و محقق ميکند و قرابت بیشتری به آنها دارد. از همین رو چنین موضع گرفتن هایی از طرف این چهرههاي سیاسی، حداقل نشان ميداد که این صداها و مطالبات از بطن جامعه شنیده شده اند؛ و این درحالی بود که طبق روایت رسانههاي رسمی و دولتی از جامعه، تقریباً هیچ گاه چنین خواستهها و نظراتی در میان مردم خریدار نداشت!
انتخابات 92 بهتر و بیشتر نشان داد که این اندیشهي کم و بیش رایج -به ویژه میان مردم عامی در حوزه مسائل سیاسی- که قدرت را به تمام از بالا به پایین ميبینند دارای نواقص و اشکالات جدی است و نباید در دام آن افتاد. البته روشن است که همه مسئولان حاضر در سطح بالای قدرت سیاسی دارای گوشهاي یکسانی برای شنیدن نیستند و بنا به نوع نگاه و نگرش آنها -که البته همین هم در معرض تغییر، و تاثیرپذیر است- گیرنده هایشان نیز فرکانس متفاوتی از امواج خواستههاي مردم دریافت ميکند و همچنین میزان تاثیرپذیری صاحب منصبان و احساس نیاز آنها به بخشهاي گسترده تری از مردم نیز با توجه به اوضاع و احوال داخلی و خارجی تغییر ميکند.
با این همه، خواستههاي جدی و فراگیر، آنچنان قدرتمندند که ضرورت شنیده شدن صدای خود و دریافت پاسخ مثبت توسط مقامهاي کشور را با صوتی بلند فریاد ميکنند و نميتوان ساده و آسان آنها را نشنید و از کنارشان گذر کرد. حدود 5ماه پیش در مستند انتخاباتی سعید جلیلی که از صداوسیما پخش شد با جوانانی مصاحبه شده بود که «تی شرت» هایی با عکسی از سعید جلیلی به تن کرده بودند یا در برخی از همایشهاي انتخاباتی او «کنسرت موسیقی پاپ» اجرا شد که سبک پوشش اجراکنندگان آن نیز چندان تفاوتی با برخی اهالی موسیقی غرب نداشت.
اندکی آشنایی با ریشهها و فضای اندیشه و عملکرد سعید جلیلی و جدی ترین و فعال ترین حامیان و تیم همراهش، ما را به طور جدی توجه ميداد و ميدهد به اینکه فراگیر شدن و رواج نسبی یک نگاه و کنش در میان مردم، چه قدرت عجیبی ميتواند داشته باشد و چگونه ميتواند خود را -مستقیم یا غیرمستقیم- به عنوان یک مطالبه و خواسته بر اجزای کوچک و بزرگ قدرت رسمی سیاسی تحمیل کند. قدرتمندی همگرایی نسبی بخش قابل توجهی از مردم، البته همچنان که ميتواند در مسئله ای چون سبک پوشش، خود را نشان دهد، ميتواند در فراگیر و عمومی شدن نسبی یک خواسته جدی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... نیز متجلی شود.
به تعبیر و تمثیلی، در رابطه میان جامعه و دولت (حکومت) هرچه جِرم یکی بیشتر باشد، بیشتر دیگری را به سمت خود می کشد. این کشش همچنین با هرچه کمتر بودن فاصله مابین این دو قوی تر خواهد بود.4 افزایش هرچه بیشتر آگاهی های افراد جامعه در حوزههاي مختلف، از مهمترین مولفه هایی است که جِرم جامعه را افزایش ميدهد. همچنین با رشد روزافزون و کنترل ناپذیر رسانهها و جریان اطلاعات، آنچه
عدم توجه به واقعیات در مناسبات داخلی و خارجی کشور و ندیدن آنها، یکی از اشتراکاتی است که انتخابات 92 نیز نشان داد برخی از پوزیسیون و اپوزیسیون، هر یک به نحوی، شدیداً به آن مبتلا هستند
در جامعه ميگذرد بیشتر مجال طرح شدن ميیابد و شناخت حاکمیت از واقعیات جامعه افزایش و فاصله اش با آن کمتر ميشود. افزایش دانش و آگاهیهاي جامعه، خود را در فعالیتها و رفتارها و گپ و گفتهاي روزمره نشان ميدهد.
افراد جامعه با تکثر و تنوع و روابط گوناگون، در نقشهاي گسترده ای از خانواده گرفته تا همسایگان و دوستان و همکاران و همفکران و هم نسلان و... و...، با معناهایی که -به نسبت خودآگاهیهاي فردی و اجتماعی شان- به خود و اعمال و روابطشان ميدهند، به «ریز قدرت هایی منتشر در شهر»(5) بدل ميشوند. «ریزقدرت» هایی که نه تنها خود، اجزای دستگاهها و نهادها و اداراتِ به ظاهر دولتی، و سایر امکانات و ارکان و عناصر موثر کشور را شکل دادهاند، بلکه حتی -براساس میزان گستردگی و کثرت- ميتوانند تکانههاي خود را حتی در صورت نبود رسانههاي قدرتمند، نفر به نفر تا خانه و خویشان و همسایگان عناصر عالی رتبه در مجموعه رسمی قدرت سیاسی نیز منتقل کنند.
باید مراقب بود که همه آنچه تا اینجا از شمایل تعاملات میان حاکمیت و جامعه گفته شد به یک سرهم بندی برای شرح یک دوره انتخاباتی حواله داده نشود و نباید آن را به چند روز پرشور انتخاباتی منگنه کرد و اکنون نسبت به آن تغافل نمود؛ این سازوکار و بده بستان، لحظه به لحظه و همین حالا ساری و جاری است و دارد کار خودش را ميکند.
2- همواره و به ویژه در برهههاي انتخاباتی، بخشهاي قابل توجهی از موافقان و مخالفان سیاستهاي رسمی کشور برخلاف آنچه مينمایند به خوبی در بازی یکدیگر مشارکت کرده و با رویی برگردانده از یکدیگر نیز، اعوجاج و ناراستی هایشان را دست به دست ميکنند! با وجود مواضع متفاوت و متضاد و منازعه شدید، در زیستن در دوران مناسبات قبیله ای و غرق بودن در انتقام خواهیها و کینههاي بی پایان، اتفاق نظر و عمل دارند. دائماً در حال استناد به یکدیگرند و هریک بر اساس گفتمان و منطقی که دیگری عَلَم ميکند معنای خود و کنشگری اش را تعریف ميکند و در همین حال هم هر دو مدعیاند که چون دو جزیره مستقل هیچ نسبتی با دیگری ندارند.
عدم توجه به واقعیات در مناسبات داخلی و خارجی کشور و ندیدن آنها، یکی از اشتراکاتی است که انتخابات 92 نیز نشان داد برخی از پوزیسیون و اپوزیسیون، هر یک به نحوی، شدیداً به آن مبتلا هستند. همگی آنان حول این سخن استالین که «وای به حال واقعیت هایی که با تئوریهاي ما سازگار نباشد» گرد آمدهاند و حاضرند همه چیز را به هم ببافند و همه چیز را قربانی کنند تا خدای نکرده خم به ابروی تئوری هایشان نیاید. همچنان که پس از انتخابات 5ماه پیش نیز برخی از ایشان اصرار داشته و دارند که با بر باد دادن عقلهاي خود و از کاسه درآوردن چشم هایشان، با نظر جناب استالین تجدید عهد کنند.
در نگاه برخی از این به ظاهر دو سوی دعوای سیاسی، بی توجهی به منافع ملی، بی اهمیتی نسبت به پیامدهای اعمالشان و نهایتاً آنچه بر سر کشور و مردم ميآید، پررنگ است. در برخورد بعضی از مخالفان سیاستهاي رسمی با انتخابات 24 خرداد 92، به وضوح بی مسئولیتی و به اصطلاح، با شکم سیر سخن گفتن را می شد دید و شنید؛ و جالب آنکه این نداشتن احساس مسئولیت همان میزان و معیاری بود که بر اساس آن طراحان و مجریان سیاستهاي رسمی را مردود ميکردند!
بسیاری مواقع، در مشکلات جامعه باید سهم و مسئولیت مخالفان و منتقدان سیاستهاي جاری قدرت رسمی را هم بررسی نمود. بخشی از رفتارها در فضایی کنش و واکنشی شکل ميگیرند؛ در فضایی که طرفین، دائماً ميخواهند به دیگری بگویند «رویتان را کم کردیم»(6) و امثال آن....
مروری کوتاه بر تجربه انتخاباتی که فقط 5ماه از آن گذشته ميتواند بستری جدی باشد برای اندیشیدن و توجه ویژه به این اصل اساسی که رفتارهای تصمیم گیران و عاملان و موافقان سیاستهاي جاری و تشدید و تضعیف این رفتارها، به تمام و مستقلاً در اختیار خود آنها نیست و واکنش و نحوه مواجهه منتقدان و مخالفان نیز در این بازی نقش ایفا ميکند و می توان بسته به شرایط و کم وبیش، با رفتارهای خود، به ناموافق و مخالف، در آمدن به سمتی و دور شدن از سمتی دیگر، کمک نمود و او را به سویی کشید یا به سویی هل داد.
3 - به رسمیت شناختن همه ظرفیتهاي انسانی کشور و مشارکت دادن تبعه و شهروندان -فارغ از همدلی یا ناهمدلی، با چهارچوب یا چیدمان و جریان رسمی سیاسی- در مسائل خرد و کلان و سیاسی آن جامعه، از جمله جدی ترین مولفه های ارتقا سطح کمی و کیفی امنیت ملی است. منافع ملی نیز در داشتن چنین نگاه و رویکردی است؛ رویکردی که در واقع ميتواند پشتوانه امنیت ملی پایدار باشد؛ چیزی که با صرفاً تعبیه یک نهاد و بازی با نامها یا بخشنامه کردنها محقق نخواهد شد. بخش هایی از حاکمیت سیاسی کشور تلاش فراوانی در باندی و عقیدتی و سیاسی کردن مسائل عمومی جامعه و کشور دارند و با ابزارهای مختلف و منابع بی شماری که در اختیار داشتهاند این ذهنیات خود را بر کثیری از مردم نیز مسلط کرده اند؛ به گونه ای که کمتر کسی -حتی در خلوت خود- اعتراض و فریاد برمی آورد که: نه! کشور از آن یکایک ما مردمان آن است و کسی نميتواند «امنیت خود و گروهش» را به عنوان «امنیت ملی» به ما قالب کند و....
انتخابات یکی از فرصتهاي مهمی است که ميتوان هرچه بیشتر به مقابله با دیدگاه فوق پرداخت و جلوی جا انداختن و سلطه این واژگونگیها را گرفت. نباید به سخنگوییِ «امنیت ملی» توسط افراد و گروه هایی که مراد و منظوری جز «امنیت خود و گروهشان» از آن ندارند راضی شد؛ و سرنوشت و اختیار خانه و کاشانه و کشور خود را به مسئولیت ناپذیرها حواله داده و از آنها انتظار احساس مسئولیت و پاسخگویی داشت.
اگر از یاد برده شده، باید به یاد آورد که انتخابات 5ماه پیش با این تبیین رسمی و علنی از سوی عالی ترین مقام مسئول سیاسی کشور همراه شد که: «ممكن است بعضیها -حالا به هر دلیلى- نخواهند از نظام جمهورى اسلامى حمایت بكنند امّا از كشورشان كه ميخواهند حمایت كنند، آنها هم باید بیایند پاى صندوق رأى؛ همه باید بیایند.»(7)
و اکنون همه کسانی که به منافع و امنیت کشور با نگاه واقعاً ملی مياندیشند نباید اجازه دهند هیچ کس و گروهی، این نوع نگاه به مردم و تبیین عمومی آن را -برای مخدوش نشدن تحلیلها و هویت خویش، یا برای زیر سوال نرفتن نگاه غیرملی به مردم، یا انکار نیاز به «همه» جهت تامین امنیت و منافع ملی، یا امتداد گفتمان خودی و ناخودی کردن مردم و ادامه حیات رانت محور گذشته خود- با دور شدن از 24 خرداد 92 با گوشه انگشت، زیر فرش فراموشی کند؛ نباید چنین اجازه ای داد، و «پای از لای این در بر نباید داشت»...
پی نوشت:1- سخنانی که در جلسههاي مشترک 8 کاندیدا با عناوین فرهنگی و سیاسی و همچنین فیلم مستند پخش شده از وی در صداوسیما بیان کرده بود.
2- سخنانی که در جلسههاي مشترک 8 کاندیدا با عناوین اقتصادی و فرهنگی و سیاسی که از صداوسیما پخش شد بیان کرده بود.
3- سخنان وی در جلسههاي مشترک 8 کاندیدا با عناوین اقتصادی و سیاسی در صداوسیما و گفتن از «ضرورت بازگرداندن اعتماد مردم به دولتمردان»، اینکه «دیپلماسی شعاری و کلاس فلسفه نیست و باید عملکرد و خروجیاش را سنجید» و....
4- جرم و نیروی جامعه، مقصود فراستخواه، هفته نامه آسمان، شماره 52، 5 مرداد 92.
5- ریز قدرت منتشر در شهر، مقصود فراستخواه، هفته نامه آسمان، شماره 54، 20 مرداد 92.
6- تحلیل و تعبیری از عباس عبدی در گفتگویی با عنوان «بزرگ تر از دوم خرداد» با ماهنامه مهرنامه، شماره 29، تیرماه 92.
7-
http://farsi.khamenei.ir/package?id=22298&news_id=22904
* دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خلیج فارس
امیدی هم به گشایش این درب زنگ زده از 8 سال پیش نداریم (178091)