رضا صادقیان
رواج پدیده مدرک گرایی و چسبیدن به یک عنوان علمی برای شخصیتهایی که قبل از هر عنوان و صفتی با عبارتهایی چون مدیر، مدیر ارشد، سیاستمدار و دولتمرد شناخته میشوند بیش از آنکه نشانه واضح کسب علم و دانش افزوده باشد، بازگو کننده کالایی شدن تحصیل است.
طی سالهای اخیر بسیاری از مدیران و کسانی که چندان به عنوان مهندس علاقهای نداشتند با ثبتنام در دانشگاههای بینام و نشان به دنبال اخذ مدرک تحصیلات تکمیلی رفتند، کارشناسی ارشد، دکتری و در نهایت امر و با استفاده از رانت مدیریت و سود استفاده از کرسی خویش چند واحدی در دانشگاهها به عنوان استاد مشغول تدریس شدند.
تجربه دانشجویان و اساتید فعلی از دوره تحصیلات تکمیلی و خصوصا کسب مدرک دکتری در نوع خود جالب توجه است. سختگیری اساتید دورههای دکتری برای هر دانشجویی بسیار خاص است. حجم دروس ارایه شده، تحقیقات انجام شده و چاپ مقالات علمی و پژوهشی دشواریهای خاص خود را دارد، سختیهای که گاه زمینه انصراف از تحصیل دانشجویان را فراهم میکند. بیدلیل نیست که بسیاری از پایاننامههای دکتری با بیش از 300 منبع مکتوب و دیجیتال به نگارش در میآیند و حداقل دو سال زمان دانشجویان به این امر اختصاص مییابد.
حال سپری شدن همین وضعیت تحصیلی را میتوان برای مدیران دکتر حدس زد.
افرادی که معمولا بیش از 10 ساعت سر کار مشغول رتق و فتق امور جاری هستند، بعضا جلسات کاری آنان از 6 صبح آغاز میگردد، پرداختن به دغدغههای نهاد خانواده نیز همیشه حضور پر رنگ دارد و در این میان مشغولیتهای تحصیلی نیز افزوده میگردد. بیتردید نه تنها اینگونه مدیران، بلکه هر انسان عادی با دغدغههای بسیار امکان پرداختن به تحصیل و افزودن بار علمی را نداشته و نخواهد داشت. اینکه بسیاری از مدیران در کارنامه تحصیلی خود مقاله علمی به صورت فردی ندارند، بعضا به نشر مقالاتی بسیار سطحی اقدام کردند و امکان سخن گفتن به صورت منسجم درباره رشته تحصیلی را ندارند به دلایل فوق باز میگردد. چرا که طی دوران تحصیل نخستین و آخرین دغدغه آنان را نه کسب علم بلکه حفظ کرسی مدیریت میدانستند و این همه با آموختن دانش در تضاد است.
معضل مدیران دکتر و شخصیتهای مدرکگرا به دشوارهای کلانتر مرتبط است. هنگامهای که بسیاری از افراد و چهرهها و حتی مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خالی از معنای اصلی میشوند و این ذهنیت برای همگان شکل میگیرد که میتوان با پرداخت پول موفق به کسب اعتیار و شانیت اجتماعی شد، لاجرم شاهد آن خواهیم بود که عدهای به واسطه قدرت مالی خواننده، بازیگر سینما، چهره علمی مطرح و دکتر میشوند! در واقع معضل اساسیتر رویش مدیران دکتر به کالایی شدن همه چیز باز میگردد، حتی دانش، علم و جایگاه اجتماعی.