احمد زیدآبادی
با خیزی که مجامع دولتی و غیردولتیِ بینالمللی برای تحریم روسیه برداشتهاند، اگر ولادیمیر پوتین عاقل باشد، باید هر چه سریعتر خود را از منجلاب جنگ اوکراین خارج کند. روسیه حتی اگر در روزهای آینده سرتاسر اوکراین را به اشغال خود در آورد، سودی برایش نخواهد داشت؛ چرا که از هم اکنون بازندۀ این بازی شده است. به نظرم هزینههای همهجانبۀ اشغال اوکراین، روسیه را به تدریج از پای در میآورد. پوتین آن روزی جنگ بر سر اوکراین را باخت که به رغم تصمیم قاطعش برای حمله به آن کشور، به طرز شرمآوری آن را انکار کرد. آیا او نمیدانست که چنین دروغِ آشکارشوندهای اعتبار و حیثیتش را لکهدار میکند؟ پاسخ به این پرسش چه مثبت و چه منفی باشد، نشان از برخی اختلالات دماغی دارد، زیرا یک فرد نابالغ هم از پیامدهای این نوع دروغ زننده بیاطلاع نیست.
بعضی دروغها در این عالم، عجیب رسواکننده میشوند به گونهای که آشکارگی آنها، راهی برای انکار و پنهانسازی و توجیهشان باقی نمیگذارد. نه راه پیش میماند نه راه پس. به قول مولانا:
هیچ پنهانخانه آن زن را نبود
سمج و دهلیز و ره بالا نبود
نه تنوری که در آن پنهان شود
نه جوالی که حجاب آن شود
همچو عرصهٔ پهن روز رستخیز
نه گو و نه پشته نه جای گریز
......
زیر چادر مرد رسوا و عیان
سخت پیدا چون شتر بر نردبان
بحران اوکراین و احتیاط کشورهای عرب و مزخرفگویی بعضیها!
رأی ممتنع امارات متحدۀ عربی به قطعنامۀ پیشنهادی آمریکا برای محکوم کردن حملۀ روسیه به اوکراین در شورای امنیت سازمان ملل ، احتیاط کشورهای عرب در برابر این بحران را به نمایش میگذارد.
کشورهای عرب تا کنون عمدتاً از موضعگیری صریح در برابر جنگ روسیه علیه اوکراین خودداری کردهاند. فقط سوریه با ادبیاتی که با هر حسابی میتوان واقعاً آن را "نوکرمآبانه" وصف کرد، به حمایت بی قید و شرط از پوتین برخاسته و در مقابلِ آن، دولت لبنان با لحنی شدید روسیه را محکوم کرده است. واقعیت این است که اغلب کشورهای عرب در کنار رابطه با آمریکا و اروپا، با روسیه نیز روابط گرم و نزدیکی دارند و نمیخواهند که این روابط در پای بحران اوکراین قربانی شود.
کشورهای عرب از نقشآفرینی فزایندۀ روسیه در خاورمیانه در سالهای اخیر آگاهند و طبیعی است که تلاش کنند تا جای ممکن، آن را با منافع خود همسو کنند. روسیه علاوه بر حضور نظامی در سوریه، نفوذ قابل توجهی نیز در جمهوری اسلامی پیدا کرده است و در عین حال، به عنوان عضو دائمی شورای امنیت، در جهتگیری قطعنامههای مربوط به مناقشات خاورمیانه در سازمان ملل از جمله جنگ یمن، مسئلۀ فلسطین، عراق، لبنان و... نقش تعیین کنندهای بازی میکند.
کشورهای عرب با ایجاد رابطۀ متوازن با روسیه امیدوارند که آن کشور در مناقشات منطقهای منافع امنیتی آنها را لحاظ کند و در این مورد بویژه نظرشان به برنامۀ اتمی ایران و نوع بازیگری آن در منطقه است. روسها ضمن برقراری رابطۀ نزدیک با جمهوری اسلامی اما با آنچه "تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای" نامیده میشود، به شدت مخالفند و در عین حال، در پی استقرار نظم و نظامی در خاورمیانهاند که از یک سو امنیت اسرائیل و کشورهای عرب را تأمین کند و از سوی دیگر، ایران نیز از منافع ناشی از چنین نظمی به اندازۀ لازم منتفع شود.
همین سیاست سبب شده است که روسیه در مذاکرات وین پا به پای قدرتهای غربی برای احیای توافق برجام گام بردارد و همینطور تلاشهای دیپلماتیک پشت پردهای را برای نشاندن ایران و کشورهای عرب بر سر یک میز برای حل اختلافات آنها در دوران پسام برجام، سازمان دهد. در واقع افقنگری، کشورهای عرب منطقه و همینطور اسرائیل را نسبت به حفظ روابطشان با مسکو محتاط کرده و از موضعگیری صریح و علنی در مورد بحران اوکراین باز میدارد.
به نظر میرسد کشورهای غربی این واقعیت را درک میکنند و برای همراه کردن کشورهای عرب با مواضع خود در بحران اوکراین، از اعمال فشار علیه آنها پرهیز دارند. بر این اساس، احتمال اینکه بیشتر کشورهای عرب در جلسۀ آتی مجمع عمومی سازمان ملل به قطعنامۀ پیشنهادی آمریکا برای محکوم کردن روسیه رأی ممتنع دهند یا از رأی دادن پرهیز کنند، بسیار است. این رفتار اما به شرطی قابل دوام است که بحران اوکراین در نقطۀ مشخصی متوقف شود. اگر بحران ابعاد فزایندهای پیدا کند و به یک رویارویی تمام عیار سیاسی و امنیتی بین روسیه و غرب کشیده شود، در آن صورت بسیار بعید است که خاورمیانه بتواند خود را از تیررس آن دور نگه دارد و سیاست بیطرفی بسیاری از کشورهای منطقه ادامه یابد.
جالب این است که تبلیغات رسمی جمهوری اسلامی تا کنون کشورهای عرب منطقه را به عنوان "وابستگان به آمریکا" که از خود هیچ نوع اختیار و ارادهای در مناسبات بینالمللی ندارند، معرفی کرده است، اما بحران اوکراین نشان داد که به رغم این تبلیغات، کشورهای عرب در مقایسه با جمهوری اسلامی نسبت به منافع خود واقفترند و با بروز هر بحرانی در روابط بین قدرتهای بزرگ، به جای غش کردن فوری در آغوش قدرتی که به آنان روی خوشتری نشان داده است، نوعی پختگی و صبوری از خود نشان میدهند.
این در حالی است که اظهارنظرهای رسمی و غیررسمی در کشور ما در مورد بحران اوکراین چنان خام و بیاساس بوده است که گویی هیچ فهم بنیادی در مورد منافع کشوری به نام ایران و چارچوب پیچیده و بغرنجی به نام نظام بینالملل در بین ما ایرانیان شکل نگرفته است. با تأسف بسیار "مزخرفگویی" در مملکت ما در هر سه حوزۀ رسمی و غیررسمی و ضدرسمی چنان رایج و بیهزینه شده است که گویی انتها ندارد!