گروه سیاسی: زمان زیادی تا آغاز به کار رسمی دانشگاههای کشور در سال تحصیلی جدید باقی نمانده است و بنا بر اخبار رسیده از دولت همین روزهاست که سکاندار وزارت علوم نیز مشخص شود. از سیدضیاء هاشمی سرپرست فعلی وزارت علوم و نصرالله قیداری، معاون پارلمانی این وزارتخانه به عنوان گزینههای مطرح برای وزارت علوم نام میبرند و شنیدههایی نیز از احتمال معرفی سلیمی، رئيس فعلی دانشگاه علامه طباطبایی، الهام امین زاده، معاون حقوقی رئيس جمهور در دولت یازدهم و چند نفر دیگر حکایت دارد. شاید آنچه برای جامعه دانشگاهی بیشتر از نام وزیر آینده علوم اهمیت دارد راهی است که او میخواهد طی کند.
برای توضیح بیشتر باید دوران مدیریت رضا فرجی دانا را به خاطر آورد؛ دورانی کوتاه اما شیرین و فراموش نشدنی برای جامعه دانشگاهی، بهخصوص پس از هشت سال سیاه برای دانشگاه. شاید بسیاری فرجی دانا را پیش از تکیه زدن به کرسی وزارت علوم نمیشناختند اما او با عملکرد خود نامی نیک از خود به یادگار گذاشت. راه و روش فرجی دانا که با مقابله با رانت علمی بورسیههای غیرقانونی و تلاش برای مقابله با تصمیمات نهادهای خارج از فضای دانشگاهی در خاطرهها مانده است نشان داد که میتوان در فرصتی کوتاه و با وجود تمامی محدودیتها و موازیکاریهای موجود برای مدیریت در این بخش برنامههایی را به مرحله اجرا رساند که تبدیل به متر و معیاری برای وزرای آینده این وزا تخانه شود. به این معنا که امروز دیگر دانشجویان و اساتید عملکردها را با آنچه از مدت کوتاه حضور فرجی دانا در وزارت علوم باقی مانده است مقایسه میکنند و بر اساس آن به اقدامات مدیران این وزارتخانه نمره میدهند.
به همین بهانه میتوان به نکتهای نیز اشاره کرد. نکتهای حیرتآور و البته مضحک. در روزهای انتخابات۹۶ شاهد آن بودیم که افرادی نظیر رضا فرجی دانا و جعفر توفیقی در رأس کمیته دانشگاهیان حامی روحانی حضور داشتند و میتوان گفت که این جنس افراد نمادی از شعارها و وعدههای رئيسجمهور روحانی در این بخش بودند، اما حالا و در هنگام انتخاب وزیر علوم خبری از این نامها نیست و نامهای مطرح شده فرسنگها با آنچه جامعه دانشگاهی در پی آن است و به همان امید نام روحانی را «تَکرار» کرده است فاصله دارد. فاصلهای که به همین سادگیها هم پر نخواهد شد. در بین نامهایی که برای وزارت علوم مطرح شده است اسامی به چشم میخورد که نه تنها با ایدهآل دانشگاهیان فاصله دارد بلکه عملکردی صدوهشتاد درجه متفاوت از آنچه روحانی میخواهد را در برهههایی از خود نشان دادهاند و واقعا مشخص نیست که چگونه جز نامزدهای تصدی این پست هستند.
عدم انتخاب گزینههای مطلوب که در کنار روحانی نیز بودهاند و همینطور انصراف دقیقه نودی گزینه اول مدنظر رئيسجمهور سبب آن شده است که حالا دانشجویان و اساتید، دلواپس انتخاب روحانی برای وزارت علوم باشند. وزارتخانهای که علاوه بر مقولههای علمی-دانشگاهی در سه حوزه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نیز اثرگذار است و ظاهرا حساسیتهای بسیاری درباره عملکرد آن وجود دارد. حساسیتهایی که بخشی از آن از سوی برخی مراکز قدرت در درون ساختار سیاسی مطرح میشود و بخشی دیگر هم از سوی جامعه دانشگاهی که دلواپس تکرار ضعف و انفعال سه سال اخیر در این وزارتخانه هستند.
به طور طبیعی رئيسجمهور میبایست بی توجه به فضاسازیهای سیاسی و قدرتنماییهایی فراقانونی برخی مراکز در خارج از قوه مجریه نزدیکترین فرد را به آنچه اکثریت دانشگاهیان میخواهند برمیگزید اما قرائت او از «اعتدال» وضعیت را به جایی رسانده است که به احتمال قریب به یقین شاهد انتخابی خواهیم بود که نه مراکز قدرت را راضی خواهد کرد، نه در راستای برنامهها و وعدههای دولت خواهد بود، نه باعث جلب رضایت و افزایش امید دانشجویان و اساتید میشود و نه حتی برای شخص روحانی راضی کننده است!
احسنت ممنون (355466)