آیت الله مصباح در سال 92 کامران باقری لنکرانی را اصلح برای ریاست جمهوری دانست
آیت الله مصباح یزدی رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی در اظهار نظری از برخی کاستیها و اشتباهات در گذشته برای تربیت نیروهای موثر و مدیر در کشور سخن گفت. به عقیده او " برخی جاها اشتباهاتی رخ داد و کم کاری و غفلت صورت گرفت و نیروسازی برای آینده با برنامه دقیق و صحیح صورت نگرفت. اگر هوشیارانهتر عمل کرده بودیم، امروز نظام ما برای اینکه کسی را برای پستی تعیین کند، این قدر در تنگنا نبود! "
مصباح یزدی همچنین افزود: «همین امروز چند نامزد ایدهآل برای ریاستجمهوری کشور سراغ دارید؟ چارهای نیست که بین افراد کسی را مدنظر قرار دهیم که نسبت به دیگران بهتر باشد، نه اینکه کامل و ایدهآل باشد. این یعنی به فکر ساختن نیروی معتقد متخصص نبودهایم. یکی از عوامل ضعف ما، همین غفلت بوده است و جا دارد تا فرصت هست، این غفلت را جبران کنیم؛ البته اگر امروز شروع کنیم، ۲۰ سال دیگر نتیجه خواهد داد.» دقیقا مشخص نیست که میتوان این سخنان مصباح یزدی را به روسای جمهور پیشین و رییس جمهور کنونی تعمیم داد یا خیر، با این حال به نظر میرسد او دلخوشی از روسای جمهور ندارد.
وی درباره مدل مورد نظرش برای تربیت نیرو میگوید: "الگوی این کار نیز همین نهاد عقیدتی سیاسی در سپاه پاسداران است. دین، دشمنشناسی، شناخت موقعیتهای اجتماعی، جلوگیری از ورود نفوذیها از جمله اموری است که این نهاد، تجربهای حدود چهل سال برای آن دارد که باید این تجربه را با رفع نواقص آن، تکمیل و تدوین کرده و در اختیار دیگران قرار دهد. " مصباح یزدی این سخنان را در دیدار مسئولان عقیدتی سیاسی حافظت اطلاعات سپاه بیان کرد. انتخابات ریاست جمهوری دو سال دیگر در کشور برگزار خواهد، سال آینده انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار میشود. با این وجود شواهد نشان میدهد جریان اصولگرا فعالیتها خود را آهسته آهسته برای حضور در این دو انتخابات آغاز کرده است.
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی از جمله روحانیونی است که حضور فعالی در عالم سیاست دارد. موسسه او طیف مهمی از سیاستمداران اصولگرا را پرورش داده است. سیاستمدارانی که برخی از آنها تحت لوای جبهه پایداری در کشور فعال هستند. مصباح یزدی از جمله چهرههایی است که کاملا در تقابل با جریان اصلاح طلب قرار دارد. او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ به حمایت تمام قد از محمود احمدی نژاد پرداخت و در همان زمان بود که جریان سیاسی منتسب به او در ساختار قدرت نفوذ زیادی پیدا کرد. پس از پیروز احمدی نژاد در آن انتخابات مصباح یزدی در اظهار نظری جنجالی درباره رییس جمهوری وقت گفت: «وقتی رئیسجمهوری از جانب رهبری نصب و تأیید میشود به عامل او تبدیل شده و از این پرتو نور بر او نیز تابیده میشود. وقتی ریاستجمهوری حکم، ولی فقیه را دریافت کرد، اطاعت از او نیز، چون اطاعت از خداست.» مصباح یزدی با وجود اینکه از حامیان جدی محمود احمدی نژاد بود، اما در دور دوم ریاست جمهوری او پس از چرخش احمدی نژاد به سمت مشایی و شکل گیری حلقه موسوم به "انحرافی"، او نیز همچون دیگر اصولگرایان سعی کرد که خود را از احمدی نژاد جدا کند. مصباح یزدی در آن زمان حتی از "جادو شدن" رییس جمهور وقت سخن گفت.
آیتالله مصباح یزدی پس از آن در انتخابات سال ۹۲ سعی کرد با طرح بحث انتخاب اصلح نامزد مورد نظر خود را به اصولگرایان دیکته کند. آن فرد کسی نبود جز کامران باقری لنکرانی وزیر بهداشت دولت محمود احمدی نژاد، کسی که شباهت زیادی به رییس پیشینش داشت، اما برخلاف احمدی نژاد مطیع به نظر میرسید. تیر آیت الله مصباح و همراهانش یعنی جبهه پایداری با عدم احراز صلاحیت باقری لنکرانی از سوی شورای نگهبان به سنگ خورد. کامران باقری لنکرانی شب اعلام صلاحیتها و پس از اطلاع از ردصلاحیت به نفع سعید جلیلی کناره گیری کرد. این یک شکست بزرگ برای مصباح یزدی به حساب میآمد چرا که او در تائید باقری لنکرانی گفته بود: «بینی و بین الله شهادت میدهم که روی زمین و زیر آن آسمان کسی اصلح از آقای لنکرانی نمیشناسم. امیدوارم که این شهادت برگ زرینی در نامه ۸۰ ساله ام باشد.»
پس از آن مصباح یزدی نیز به حمایت از نامزدی سعید جلیلی پرداخت و گفت: «من و جبهه پایداری پیشتر کامران باقری لنکرانی، وزیر پیشین بهداشت دولت احمدی نژاد را اصلح تشخیص داده و بدین خاطر از وی حمایت کرده بودم، اما با انصراف لنکرانی به نفع جلیلی شرایط عوض شده است ...» پس از شکست جلیلی در انتخابات حضور آیت الله مصباح یزدی در عرصه سیاسی کشور کم شد. حسن روحانی پیروز انتخابات شده بود کسی که اصلا مورد تائید مصباح یزدی نبود. جریان وابسته به او نیز آرام آرام از سوی اصولگرایان به گوشه رینگ هدایت شد. شکست در انتخابات مجلس گام بعدی بود که جبهه پایداری و آیت الله مصباح تجربه کردند. اما سنگینترین شکست آیت الله مصباح یزدی به انتخابات مجلس خبرگان رهبری باز میگردد. او که از حوزه انتخابیه تهران نامزد شده بود شکست سختی را تجربه کرد و نتوانست به مجلس خبرگان راه پیدا کند. وی در آن مقطع حمایت قاطع خود را از نامزد ابراهیم رئیسی برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام نکرد. به این حال جریان منتسب به او برای رئیسی فعالیت انتخاباتی کردند. این جریان تمایل داشتند که سعید جلیلی نامزد اصولگرایان باشد.
آیت الله مصباح از حامیان جدی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 بود
کاندیدای ایدهآل مصباح کیست؟
حالا با این توضیحات سوال این است که کاندیدای ایدهآل آیت الله مصباح یزی در مقطع کنونی چه کسی میتواند باشد و چه خصوصیاتی میتواند داشته باشد. محمد صادق جوادی حصار فعال سیاسی اصلاح طلب در این باره به فرارو گفت: «طبیعتا امثال آقای احمدی نژاد و آقای سعید جلیلی در گذشته افراد ایدهآلی از نظر آیت الله مصباح یزدی بوده اند. چرا که ایشان از آنها بسیار تعریف و تمجید کرده است و مشابه آنها را هم افراد ایدهآل میداند. احتمالا کاستی مورد نظر آیت الله مصباح این است که نظام نتوانسته است از جنس افرادی مانند احمدی نژاد و دکتر جلیلی فراوان تکثیر و تولید کند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه تئوریسین و منشا فکری جریان احمدی نژاد آقای مصباح بوده است، گفت: «طبیعی است که آقای مصباح این رویکرد را مناسب ریاست جمهوری میدانند و بدیل آن را مناسب این مقام نمیدانند. به همین خاطر است که او میگوید قحط الرجال شده است.» او افزود: «در جریان آقای مصباح شخصیت قابل اتکایی مثل احمدی نژاد دیگر پیدا نمیشود که بتوانند به او اعتماد کنند و بعد هم این اعتماد ادامه داشته باشد. چراکه درباره آقای احمدی نژاد نظر ایشان و بسیاری تغییر کرد و گفتند که احمدی نژاد اول با احمدی نژاد دوم متفاوت است.» این فعال سیاسی معتقد است: «مسئلهای که این حضرات باید به آن توجه داشته باشند این است که وقتی تمام بسترهای تولید فکر و اندیشه افراد را در گزینش انتخاباتهای مختلف مسدود میکنید خروجی آن همین افراد متوسط الحالی میشود که به قول خودشان دیگر چارهای ندارند که از همین افراد استفاده کنند. در مدیرتهای اجرایی امکان رشد افراد غیر همسو داده نمیشود. در مجلس نظارت موثر که همان نظارت استصوابی بوده اجازه رشد همه سلایق را نداده و گزینشها همه از یک سلیقه صورت پذیرفته است.»
جوادی حصار در پاسخ به این پرسش که با رویکرد، منش و روش آیت الله مصباح و جریان منتسب به او آنها در انتخابات آینده پشت سر چه کسی قرار میگیرند؟، گفت: «جریان اصولگرا میتواند در انتخابات آینده پشت سر آقای لاریجانی، قالیباف، ضرغامی قرار گیرد البته این جریان نیز چهره نو و کارآمدی ندارد که بخواهند روی او حساب باز کند. آقای رئیسی هم که در دوره قبل مورد اجماع بود بعید است که در این انتخابات وارد شود. اما طیف آقای مصباح برای معرفی گزینه قابل اعتنا و موثر در کنشهای انتخاباتی دستشان بسیار تنگ است و نمیتوان در این باره پیش بینی دقیقی داشت. من بعید میدانم که حتی آقای جلیلی حاضر باشد در بازی از پیش باخته شرکت کند.».
آیت الله مصباح یزدی در سال 92 پس از عدم احراز صلاحیت باقری لنکرانی از سعید جلیلی حمایت کرد
اما حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا هم درباره سخنان آیت الله مصباح گفت: «چند نکته درباره سخنان آیت الله مصباح وجود دارد، اول اینکه کسانی که در ۴۰ سال گذشته رییس جمهور شده اند یا محصول دانشگاه بوده اند و یا محصول حوزه. اگر محصولات حوزه مثل مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی، آقای روحانی آنگونه که باید عمل نکرده اند این ایراد به حوزه و امثال آیت الله مصباح وارد است که چرا نتوانسته اند کسانی را مناسب مسندهای مختلف کشور تربیت کند. محصول دانشگاه هم آقای بنی صدر و آقای احمدی نژاد بوده اند، اینجا باید دانشگاهها هم زیر سوال بروند که چرا نتوانسته اند این کار را انجام دهند.» به گفته کنعانی مقدم "نکته بعدی این است که کادرسازی تکلیف احزاب سیاسی است. در کشورهای دیگر تربیت افراد برای مسئولیتهای اجرایی و حکومتی را احزاب بر عهده دارند. در ایران همه کسانی که رییس جمهور شده اند به نحوی خود را غیر حزبی میدانستند، اما در نهایت برخی از آنها وقتی سر کار آمدند حزب تشکیل دادند و به نوعی احزاب دولت ساخته را به راه انداختند تا قدرت را حفظ کنند. روشن است که این روش غلط است."
این فعال سیاسی اصولگرا در توضیح نکته سوم درباره سخنان مصباح یزدی گفت: «ما باید ببینیم که آقای مصباح اساسا چقدر مقام رییس جمهوری را به عنوان کسی که قانون اساسی او را نفر دوم کشور میداند، به رسمیت میشناسند. این آقایان تا مدتها بحث میکردند که رای اکثریت معنی ندارد، مقبولیت و مشروعیت هم نمیآورد. میگفتند که رای اکثریت ملاک تشخیص خوب و بد نیست.» او در ادامه توصیح داد: «نکته چهارم این است که باید ببینیم ایشان تاکنون از چه رییس جمهوری حمایت کرده است. درباره این نکته هم بهتر است خود ایشان اظهار نظر کنند و ما تحلیلی ارائه ندهیم.»