گروه سیاسی: سایت اعتماد آنلاین نوشت: بیستوسه سال پس از دوم خرداد، اصلاحات و اصلاحطلبان در چه وضعیت و موقعیتی هستند؟ آیا روح جامعه با گفتمان و سازمان اصلاحات همراه است؟ آیا نظام به اصلاحات فرصتی دگر میدهد؟ اصلاحطلبان برای پاسخگویی به این ۲ پرسش اصلی باید با بهرهبری از تئوری «بازگشت به نقطه صفر تاریخی» میشل فوکو قصد عزیمت به نقطه صفر اصلاحات را داشته باشند تا با ایستادن در این نقطه، یک بار دیگر پاسخی برای این پرسشها بیابند که:
۱- جنبش اصلاحات چگونه شکل گرفت؟
۲- کارهای ناکرده و اشتباهات اصلاحطلبان چه بوده است؟
۳- تندرویها و کندرویها چه بوده و چه آثاری در تضعیف جنبش داشته است؟
۴- عوامل درونی و بیرونی سقوط اصلاحطلبی چه بود؟
۵- اصلاحطلبستیزان چگونه توانستند جنبش اصلاحات را کاریکاتوریزه کنند؟
۶- اصلاحات با رهبری کاریزما و محبوب باید اداره شود یا خرد جمعی؟
۷- راههای جلوگیری از تکرار ایجاد فضای خاکستری و پرابهام و ایهام نسبت به خاستگاههای اصلاحطلبی در تودههای اجتماعی چیست؟
۸- اصلاحطلبان چگونه باید به گفتمان واحد اصلاحات رسیده و از تولد انشعاب و قرائتهای متعدد تجربهشده درون اردوگاه اصلاحطلبان جلوگیری کنند؟
۹- راهکارهای هژمونیک شدن و ماندگاری گفتمان اصلاحات در سپهر عمومی و سیاسی چیست؟
۱۰- چرا گفتمانی که سالهای بعد از دوم خرداد ۷۶ تحت عنوان اصلاحات شکل گرفت به زودی هژمونی خود را در فضای سیاسی از دست داد به گونهای که میزان تاثیرگذاری آن به حداقل رسیده است؟
۱۱- اصلاحطلبان با اتخاذ چه استراتژی و تاکتیکهایی میتوانند از این پس سرنوشت جنبش اصلاحات را به فراز و فرود عاملان جنبش اصلاحات گره نزنند؟
۱۲- آلترناتیوهای بدلی و نسخههای شبهاصلاحطلبی چه مشخصات و مختصاتی دارند و اصلاحطلبان ناب چگونه میتوانند آبشخور، اتاق فکر و اهداف آنان را شناسایی و به هواداران اصلاحات معرفی کرده و خود در این میان گرفتار بازیهای اصلاحطلبان بدلی نشوند؟
۱۳- اصلاحطلبان با بهرهگیری از چه روشهایی میتوانند هواداران دیروز خود را که طی سالهای پس از ۸۴ نه به سمت اردوگاه رقیب که به جمع انبوه بیطرفها پیوستهاند دوباره به سمت و سوی خود بازگردانند و عقبه اجتماعی جنبش اصلاحات را غنیسازی کنند؟
۱۴- اصلاحطلبان از این پس با چه مکانیزمی میتوانند فقدان گفتمان منسجم و راهنمای عمل (مانیفست و قانون اساسی) اصلاحات را رفع کرده تا از تشتتهای احتمالی پیش رو و امتحانپسداده پیشین جلوگیری کنند؟
۱۵- اصلاحطلبان چگونه میتوانند مقبولیت اجتماعی گذشته خود را بازتولید و بازسازی کنند تا در عرصه اجتماعی گفتمان هژمونیک را از آن خود کنند؟
۱۶- اصلاحطلبان چگونه و با اتخاذ کدامین برنامه، روش و فرصتی میخواهند بدنه اجتماعی را شکل دهند و از این پس چگونه میتوانند بیشترین ارتباط را جدای از صندوق رأی با تودههای اجتماعی و سیل انبوه طرفداران و هواداران خود داشته باشند؟ آیا اصلاحطلبان در این میان توان تقویت ابزارهای ارتباط مستقیم با مردم همچون احزاب، انجیاوها و سندیکاها را در اختیار دارند؟
۱۷- اصلاحطلبان چگونه میتوانند اشتباهات و خطاهای استراتژیک دیروز رخ داده در جنبش اصلاحطلبی دوباره را تکرار نکنند و بر این اساس اصلاحطلبان در شرایط حاضر برای هماهنگ کردن مظروف خود با ظرف جامعه باید چه کارها و اقداماتی انجام دهند؟
۱۸- اصلاحطلبان باید مشخص کنند که نسبت اصلاحات با نظام سیاسی چیست؟
۱۹- مفروض بر دریافت مجوز برای بازیگری سیاسی چه راهکارهایی را برای تغییرات برخی مناسبات حقوقی و اجرایی دارند؟
۲۰- تصمیمگیرندگان جناح اصلاحطلب چه کسانی هستند؟ آیا آنان نیز معتقد به کاریزماتیک فردی برای رهبری اصلاحات هستند تا خیر؟
۲۱- سازمان سیاسی اصلاحطلبان چگونه از هفتادودو ملتی میتواند خارج شود؟
۲۲- گفتمان اصلاحات ۲۳ سال پس از دوم خرداد ۷۶ به چه اصلاحاتی محتاج است و چه کسانی باید مسئولیت آن را بر عهده بگیرند؟
۲۳- آیا اصلاحطلبی باید در دوم خرداد و ظهور سیدمحمد خاتمی باقی بماند یا برای بازگشت از خاکستر مصائب و گام برداشتن در مسیر آینده باید از دوم خرداد و آقای خاتمی عبور کرد؟