گروه سياسي: ظاهرا تبعات انتقاد از نحوه محاكمه متهمان پرونده فساد بزرگ اقتصادي و خصوصا اجراي حكم مهآفريد، دايره افراد بيشتري را شامل شده است زيرا در پي احضار و محاكمه صادق زيباكلام از فعالان رسانهاي اصلاحطلب، اين بار عباس سليمينمين فعال رسانهاي و فرهنگي اصولگرا نيز به دادگاه احضار شده است.
به گزارش خبرنگار ما، در پي برخي واكنشها به پرونده اختلاس 3هزار ميلياردي خصوصا پس از اجراي حكم اعدام مهآفريد خسروي برخي از منتقدان به دادگاه احضار شدهاند كه از آن جمله صادق زيباكلام، فعال رسانهاي اصلاحطلب و استاد سياسي دانشگاه تهران بود كه در همين رابطه به 18 ماه حبس محكوم شده است. اما اين ماجرا ظاهرا و همچنان ادامه دارد و امروز نوبت به يك فعال سياسي و رسانهاي اصولگرا رسيد تا در دادسرا حاضر شود.
وي در اين باره به خبرنگار ما گفت: اخيرا انتقاداتي به نحوه برخورد با بحث مفاسد اقتصادي داشته كه ظاهرا همين موضوع منجر به شكايت دادستاني از اين جانب شده است. بنابراين گزارش، سليمينمين در پي اجراي حكم اعدام مهآفريد طي سخناني انتقادي گفته بود كه قوهقضاييه از سر استيصال دست به اين كار زده است. اين جمله سليمينمين با شكايت دادستاني مواجه شده و او امروز يكشنبه به همراه وكيل خود با حضور در شعبه دوم بازپرسي در جريان جزئيات پرونده مربوطه قرار گرفت.
احضار فعالان سياسي و رسانهاي درباره عملكرد قوه قضائيه خصوصا درباره پرونده موسوم به فساد اقتصادي 3 هزار ميلياردي به دادگاه كه فعالان هر دو طيف اصولگرا و اصلاحطلب را در برميگيرد زيرا در حالي كه صادق زيباكلام در پي اظهاراتي مشابه به 18 ماه حبس محكوم شده، به نظر ميرسد عباس سليمينمين نيز بايد در انتظار راي دادگاه درباره اظهاراتش درباره عملكرد قوهقضائيه باشد.
گفتني اينكه، آيتاله لاريجانيآملي دو روز پيش در سخناني به مناسبت گراميداشت هفته قوهقضائيه از كساني كه اين قوه را درباره برخي پروندههاي قضايي مورد حمله قرار ميدهند، انتقاد كرد و گفت: «تا کار به انتها رسید و باید حکم اجرا میشد متاسفانه برخی گفتند چرا باید این شخص اعدام شود. آملی لاریجانی با دفاع از روند رسیدگی به پرونده 3 هزار میلیاردی گفت: تمام قضات این پرونده قضاتی عادل و با تجربه بودند و نباید افراد غیر وارد ما را متهم کنند به اینکه نظر قوه قضائیه و رسیدگی آن سیاسی بوده است و اینکه رسانهها باعث شدند که احساسات درون جامعه برانگیخته شود و قوه قضائیه مجبور به این کار گردد.»
در عين حال، امروز عباس سليمينمين به خبرنگار بهارنيوز گفت: فعالان رسانهاي و رسانهها از مسوولان كشور انتظار پشتگرمي و حمايت دارند زيرا تا هنگامي كه عزمي جدي براي حمايت از نقش نظارتي و افشاگرانه مطبوعات و رسانهها در مقوله مبارزه با مفاسد اقتصادي وجود نداشته باشد همه تلاشها و زحمات مسوولاني كه عزم برخورد با اين مفاسد را داشته باشند به جايي نخواهد رسيد. قوه قضاييه بايد قبل از برخورد با فعالان رسانهاي از خود بپرسد كه آيا فلان منتقد با نيت خيرخواهانه مباحثي را مطرح كرده يا هدف ديگري داشته است؟! وي افزود: طبيعي است همه فعالان رسانهاي دلسوز نظام اگر انتقادي هم نسبت به قوهقضائيه يا ديگر قوا داشته باشند در جهت پيشبرد اهداف همان قوا و در جهت اهداف مردم و نظام بايد ارزيابي شوند نه اينكه عرصه نقد و انتقاد به آنها روز به روز تنگتر و محدودتر شود.
گفتني اينكه حجتالاسلام محسنياژهاي، سخنگوي قوه قضاييه و دادستان كل كشور شنبه شب ميهمان برنامه نگاه 1 سيما بود و در اين برنامه سئوال نظرسنجي از بينندگان اين بود كه آيا از نحوه عملكرد قوهقضائيه در برخورد با دانهدرشتهاي مفاسد اقتصادي رضايت داريد كه مجري سيما در پايان برنامه نتيجه نظرسنجي را اينگونه اعلام كرد: 90درصد پاسخ نه و 10 درصد پاسخ آري. البته اعلام نتيجه اين نظرسنجي با واكنش محسنياژهاي مواجه گرديد كه سيما را در نوع طرح سئوال و عدم توضيح جزئيات آن مقصر اعلام كرد.
در هر حال با وجود احضار فعالان سياسي و رسانهاي و منتقدان به دادگاه و صدور آراي قضايي درباره آنها به نظر ميرسد دستاندركاران و مسوولان اين قوه براي اقناع افكار عمومي جامعه در برخي پروندههاي قضايي، نيازمند اقداماتي جدي و تاثيرگذار خصوصا در زمينه پاسخ به برخي ابهامات، شبهات و... داشته باشند كه اين امر ارتباط دوسويه آنها با افكار عمومي، مديران و اهالي رسانه و ورود به جزئيات اينگونه مباحث كه يكي از لازمههاي آن پخش فيلم جلسات محاكمه برخي پروندههاي بزرگ (از جمله همين مورد پرونده 3 هزار ميلياردي) ميباشد.
مسوولان بايد به خوبي بدانند كه هر چقدر كشت كنند به همان اندازه ميتوانند برداشت كنند. از جامعهاي كه در برنامه رسمي تلويزيون كشور كه با حضور يك مقام عالي رتبه قضايي برگزار ميشود اما نتيجه نظرسنجي و سئوال پيامكي آن، نشان دهنده عدم اقناع 90درصدي مخاطبان (مردم) از نحوه برخورد با دانهدرشتها است بايد نسبت به نحوه تعامل با افكار عمومي و خصوصا رسانهها كه همواره ميتوانند بازوي توانمند آنها در اقناعسازي جامعه باشند تجديد نظري اساسي صورت گرفته و با اهالي رسانه و منتقدان از نگاه «مشاوراني رايگان و باارزش» نگريسته شود. بديهي است اگر در تعامل با منتقدان از رويكرد گذشت، رفاقت و طمانينه و نه از دريچه برخود با «افراد مغرض و با نيت هاي مجرمانه» نگاه شود، اقناع جامعه و افكار عمومي سهل الوصولتر خواهد بود در غير اينصورت درب همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخيد...!