به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۷ - ۰۲:۳۲
 
۱۹
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۲۳ ساعت ۰۷:۱۳
کد مطلب : ۱۲۱۷۶۴
ايران نیازی به گلاویز شدن با همه ندارد

عرصه سیمرغ سیاست خارجی

عرصه سیمرغ سیاست خارجی
مهدی دادویی‌نژاد

سیاست خارجی در جهوری اسلامی ایران بر پایه سه اصل عزت، حکمت، مصلحت پایه‌ریزی شده است و هر گاه سکانداران و دست‌اندرکاران سیاست خارجی در این کشور به درستی این سه اصل را اجرا نمودند اتفاقات میمون و مبارکی به وقوع پیوسته، توجه همزمان به این سه اصل همواره تضمین کننده منافع ملی ایران در عرصه‌های بین‌المللی بوده و خواهد بود. بعد از اظهارات مداخله‌جویانه‌ ترزا می ‌نخست‌وزیر انگلیس در مورد ایران مقامات عالی‌رتبه ایرانی با محکوم کردن این اظهارات و احضار سفیر انگلیس به وزارت خارجه مراتب اعتراض خود را به او اعلام داشتند.

تا اینجای موضوع پاسخی مناسب به اظهارات ضد ایرانی‌ ترزا می‌ داده شده و بر اساس سه اصل اساسی سیاست خارجی عزت و حکمت و مصلحت عمل شده است، حتی معاون رییس‌جمهور در سخنانی، سخیف بودن حرکت حکام کشور‌های عرب را به رخ آنها کشید و به آنها گوشزد نمود که در حدی نیستند که به تنهایی قادر به کاری باشند و مجبورند با هزینه‌های گزاف یک فرد را دعوت کنند تا او بیانیه بخواند.

از سوی دیگر عده‌ای به بهانۀ این اظهارات به دنبال بر هم زدن تعادل میان این سه اصل می‌باشند، نماینده‌ای اعلام کرده طرحی تقدیم هیات رییسه شده که روابط دو کشور بابت این سخنان به حد کاردار تنزل یابد و اگر سیاست‌های مداخله‌جویانه تمام شود دوباره به حالت عادی برگردد. اگر اندکی و فقط اندکی از ملزومات سیاست خارجی اطلاع داشته باشند جناب نماینده مجلس مطمئنا می‌دانند که روابط دو کشور کش تنبان نیست که هر زمان دلمان خواست سفتش کنیم و هر وقت هم خواستیم راحت‌تر باشیم شلش کنیم.

برای بسیاری از افرادی که در سپهر سیاسی ایران کنشگر هستند ناخواسته قدرت معنای رئالیسم کلاسیک به خود می‌گیرد، قدرت در ذهن آنها معنایی سخت و سلبی دارد و قوه قهریه بهترین قوه و قوۀ عاقله بک قوه عافیت طلب است، در تبصره دوم همین به اصطلاح طرح تمام کشورهایی که رفتاری مداخله جویانه داشته باشند به همین‌ترتیب تنبیه خواهند شد. در این طرح و لایحه‌نویسی نگاهی به هموطنانی که به هر عنوانی در کشور مداخله‌جو زندگی، تجارت، کارهای درمانی یا تحصیل می‌کنند، شده است؟

میزان هزینه و فایده این طرح بررسی شده است؟ به این موضوع بذل توجهی شده است که این تنزل و ارتقا مداوم با هر اظهار نظر مداخله جویانه چه بلایی بر سر رویه‌های تصمیم گیری در سیاست خارجی می‌اورد؟ آیا مثلا اگر مسئول عالی‌رتبه‌ای از چین یا روسیه اظهارات مداخله جویانه‌ای داشت با همین قطعیت عمل کنیم یا به انفعال کشیده شویم یا استاندارد دوگانه (ریاکاری) را به کار ببندیم؟

در جهان پرتنش کنونی و منطقه‌ای آشوبناک که ایران در آن بازیگری مهم به حساب می‌آید این گونه طرح‌ها خوب است، اگر در همین سطح اعلام شده بماند و دیگر بازیگران بدانند که تمام نهاد‌های کشور در حفظ اعتبار کشور همصدا هستند، اما تصویب این طرح‌ها تماما ضرر است و بس، روزگاری روسیه و چین تمام قطعنامه‌های ضد ایرانی را همصدا با غرب تصویب می‌کردند ولی امروز با ایران همراهی بیشتری دارند، انتظار این که ایران با تمام رای‌دهندگان به قطعنامه‌ها روابط خود را به سطح کاردار تنزل می‌داد کار بی خردانه‌ای به نظر می‌آمد و انجام نشد.

ایران برای پیگیری منافع خود نیازی به گلاویز شدن با همه ندارد، این نوع طرح‌ها کم از بالا رفتن از دیوار سفارت انگلیس یا عربستان را ندارد و دست دولت را در پیگیری و تامین منافع ملی می‌بندد، صواب آن است که در این موارد کلام را با کلام جواب داد نه با طرح، بر افروخته شدن بیش از حد در قبال هر کلام سخیفی بیشتر نشان از آن دارد که بالعکس رفتارمان در پی‌گیری تصویب طرح‌ها، اعتقادی راسخ و قلبی به بزرگ بودن ایران‌مان نداریم.

خویشتنداری و پرهیز از کارهای احساسی از ویژگی‌های بزرگی کردن است، در مقیاس انسانی بزرگی کردن نه به جایگاهی است که اشغال می‌کنیم، نه به میزان درشتی هیکل، بلکه به میزان بهره مندی و بکارگیری قوه عقلانیت است. جواب درخور به اظهارات‌ ترزا می‌ این قطعه از شعر احمد شاملو است که گفته:
شغالی گَر،
ماه بلند را دشنام گفت
پیرانشان مگر نجات از بیماری را
تجویزی این چنین فرموده بودند.