✍️علی ملکپور
ایران حتماً با امریکا مذاکره میکند، ولی فقط زمانیکه نخواهد یا نتواند امتیازی بگیرد! این تاکتیک ایران است و در این زمینه "دکترا" دارد! بله، این تجربه خاص ایران است، زمانی برای مذاکره با عراق و رژیم صدام گفته می شد که صلح بین حق (ایران) و باطل (عراق) معنی ندارد. این زمانی بود که ایران در جنگ ۸ ساله در مقاطعی دست بالا داشت و میتوانست در مذاکره پیشقدم باشد و با حفظ اعتبار بینالمللی و ژست صلحطلبی خود امتیازهایی بگیرد.
دولتمردان ولی چنین نکردند چون احتمال امتیازگیری میرفت! و این از روش و عادت ایران به دورست! نهایتا با عراق آتشبس و مذاکره شد اما زمانی که .... هیچ برگ برندهای در میز مذاکرات نداشتند و نهایتاً بجز جام زهر هیچ امتیاز و غرامت و خسارتی از کشور عراق عصر صدام و پساصدام دریافت نشد.
در قضیه گروگانگیری سفارت آمریکا در سال ۵۸، ایران هرگز حاضر به مذاکره نشد و امتیازاتی که دولت کارتر پیشنهاد میکرد را نپذیرفت و کوتاه نیامد. کارتر به علت همین ناکامی، در انتخابات شکست خورد و قدرت را به ریگان واگذار کرد. اینک حمله صدام و جنگ عراق عرصه را بر ایران تنگ کرده بود. در این شرایط، پرزیدنت ریگان تهدید کرد که در سخنرانی سوگند ریاستجمهوری خود، دستور اعزام ناوگان جنگی آمریکا به خلیج فارس و جنگ با ایران را صادر خواهد کرد. دولتمردان ایران وقتی مطمئن شدند که دیگر نمیتوانند امتیازی بگیرند، بدون قید و شرط، گروگانها را آزاد کردند تا ریگان را مجبور کنند که زحمت بیفتد و متن سخنرانی خود را تغییر بدهد و بجای اعلام جنگ با ایران، به مردم آمریکا مژده دهد و بگوید: "فرزندان شما در این لحظه در حال پرواز به سمت آمریکا هستند".
زمانی دیگر دولت باراک اوباما مکرر خواهان مذاکره و حل و فصل مسائل چندین ساله بین ایران و امریکا شد، ولی ایران نپذیرفت چون هم پول نفت لایزال جلوه می کرد و هم اینکه طرفین در شرایط بالنسبه متعادلی بودند و احتمال کسب امتیاز برای ایران وجود داشت. ولی ایران عادت ندارد مذاکره ای کند که امتیاز بگیرد و کسل و ناراحت شود! آن هم امتیاز از ممالک کفر!
ایران در قضیه هستهای زمانی مقصد و کانون مورد توجه اروپا بود و سه وزیر خارجه اروپایی همزمان به ایران آمدند تا با پیشنهادهای "خوب" سیاسی و بازرگانی ایران را به تعدیل در برنامه هستهای متقاعد کنند ولی ایران موافقت نمیکرد. چون هنوز در آن موقع احتمال کسب امتیاز وجود داشت و ایران علاقه ندارد در مذاکرهای شرکت کند که امتیازی برایش ببار آورد. این شگرد ایران است!
در آن برهه یکی از مسئولان -که وانمود میکرد از نبوغ بیشتری برخوردار است- گفت که ما مروارید (برنامه هستهای) را نمیدهیم که از اروپا شکلات بگیریم! اما بعدها برنامه هستهای را دادند و "بِتون" گرفتند که بسا تلختر و سفتتر از شکلات تلخ بود! ایران در مذاکرات موسوم به برجام شرکت کرد. آن یک مذاکره خوب و پرامتیاز برای ایران و طرفهای مذاکره کننده بود؛ همه گیج شدند که پس چه شد که ایران در مذاکرات امتیازاتی گرفت. این بیسابقه بود و حتی غیرمتعارف!
اما بعد از برجام آن قدر بد و بیراه و مشت و موشک و موش دواندند و پرچم و سوزاندند شعار مرگ را محکمتر سردادند که نهایتاً با تحریک ترامپ و فرصتطلبی او، برجام ناکام شد و ایران با خیال راحت به روال عادی خود برگشت: پس دادن امتیازاتی که اشتباهاً نصیبش شده بود! تا همان فرمول و تجربه مألوف باز تکرار شود، بیکم و کاست! اکنون ترامپ همه احتمالات امتیازگیری ایران را مشکل و بلکه محال کرده است، تحریمهای سختگیرانه و غیرمنصفانه ترامپی دولت و ملت ایران را غافلگیر کرده است و تورم و گرانی و تیرگی افق اقتصاد و روابط بینالمللی مشهود است.
اما یک نقطه امید وجود دارد که ما را از بیم و یأس دور میدارد، اینکه اکنون ایران بیش از هر زمان دیگری به موعد مذاکره با امریکا نزدیک تر شده است، زیرا فصل مذاکره بدون امتیاز (یا امتیاز حداقل)، کم کم فرا رسیده است و عادت مألوف دولتمردان وطن امروز کاملاً در دسترس ست.
🎲 نتیجه: ایران با امریکا مذاکره میکند حتما، چون وضعیت برابری و احتمال کسب امتیاز برای ایران در شرایط کنونی از هر زمان دیگری کمرنگتر شده است! این تاکتیک دیرینه ایران، دانشمندان علم سیاست را گیج کرده است - که اصلاً مهم نیست - ولی در عوض مردم عادی را امیدوار به مذاکره کرده است - که این مهم است - تا شاید راهی برای تنگناهای فعلی پیدا شود. طی روزهای اخیر جناب ظریف وزیر امور خارجه پیشنهادهایی برای مذاکره به امریکا داده است اگر نه با صراحت، ولی به تلویح و تلمیح! و باید منتظر بمانیم تا مذاکرات آغاز شود و این امید روز به روز بیشتر میشود.
با این صفات اطلاقی به جمهوري اسلامي از جانب آمریکا.
آیا با این رژیم، معامله میکنند؟
آیا خود را مضحکه ی خاص و عام میکنند؟
ترامپ کار را به جایی رسانده که راه برگشت ندارد.
این راه، یکطرفه ست.
(363439)