این هم از آن حرفهاست، در دولت کریمه آقای احمدینژاد اینگونه سخنان به کرات از سوی رییسجمهور و یا دیگر مسئولان دولتی شنیده ميشد. که به عنوان نمونه ميتوان به ادعای دولت مبنی بر اینکه هیچ دانشجوی ستارهداری در دانشگاهها وجود ندارد اشاره کرد که بارها از زبان وزیر علوم و شخص رییس جمهور شنیده شد و این در حالی بود که بسیاری از دانشجویان در آن مقطع زمانی به خصوص پس از وقایع سال 88 به اتهام فعالیتهاي سیاسی یا از دانشگاهها اخراج شده بودند یا اینکه اجازه ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر از آنها گرفته شده بود.
خوب البته نه اینکه مسئولین دولتی در دولت گذشته خدایی ناکرده دروغ گفته باشند بلکه واقعاً این افراد دانشجوی ستاره دار نبودند و شاید جلوی اسم آنها از ماه کوچولوها گذاشته بودند که در دوران دبستان به ما هم از اینها زیاد داده ميشد و یا اینکه ميتوان گفت این افراد عدهای دانشجو نما بودهاند که به دلیل اختلاف نظر با دولت کریمه اصلاً جزء دانشجویان این مملکت حساب نمی شدند که حالا بخواهند دانشجوی ستاره دار باشند.
پس با این استدلال این ادعای سایت مذکور را هم ميتوان اینگونه تفسیر کرد که یا این نویسندگانی که حق نوشتن نداشتهاند ممنوع القلم نبوده اند بلکه ميتوانستند قلم در دست بگیرند و در پارهای از مواررد حتی ميتوانستند چیزهایی هم با ان قلم بنویسند اما خوب اجازه چاپ آثار آنها وجود نداشته است و یا احتمال دوم را مطرح کرد که این افراد به دلیل مخالفت با دولت دکتر احمدینژاد و یا هر دلیل دیگری اصلاً نویسنده به حساب نمیآمدهاند که حالا بخواهند نویسنده ممنوع القلم باشند. باز هم باید گفت که ما از این چیزها سر در نمیآوریم و همان بهتر که بنشینیم و تا ممنوع القلم نشدهایم داستان حسین کرد شبستری خودمان را بنویسیم و در کار بزرگان دخالت نکنیم.
الله و یعلم بما لا یعلمون و من الله توفیق.