با استانی شدن انتخابات رویکرد انتخاب بر مبنای «قومیت، زبان و فامیل» به رویکرد «سابقه» و «مدیریت» تغییر مییابد چرا که در چنین سیستمی افراد با سابقه سیاسی در خور و همچنین رشد یافته در احزاب قدرتمند یا صاحب نام در میان مردم، قادر به ورود به انتخابات خواهند بود
عطا افشاریان
گروه سياسي: سیستم سیاسی ایران پس از انقلاب فراز و نشیبهای بسیاری داشته، و تغییراتی را تجربه نموده است. شاید بتوان این سیستم را در حال حاضر تا حدی بالغ دانست ولی شرایط محیطی همواره در حال تغییر است و به همین دلیل نیاز به تغییر در سیستم سیاسی نیز خواهد بود. پویایی یک سیستم سیاسی منجر به ایجاد نظم سیاسی در جامعه خواهد شد و از تنش و درگیریهای گروهی جلوگیری بعمل خواهد آورد.
اگر روندهای سیاسی فاقد کارآمدی لازم جهت رشد نیروهای جدید و خارج ساختن نیروهای کهنه کار باشد، تنشها میان دو نسل با توجه به تفاوت افکار به وجود خواهد آمد. انتقال قدرت و مدیریت بین نسلها و رشد استعدادهای جوان سیاست و مدیریت به طور حتم کار احزاب و گروههای مردمی است تا با شناخت و پرورش استعدادها، به خلق بازو برای اجرای برنامههای خود بپردازد. احزاب قدرتمند خود عاملی در جهت تعدیل قدرت و ثروت متمرکز خواهند بود و به جریان افتادن قدرت و ثروت در جامعه، امنیت را ارتقا داده و از تنش میان نسلها جلوگیری بعمل میآورد.
پولهای کثیف که مدتی است بر سر زبان دولتیها و مجلسیها جاری است، خود نشان دهنده ضعف ساختار سیاسی کشور و البته شهامت طرح آن قابل تقدیر است و باید به طور حتم جلوی آنها گرفته شود اما این پولها به چه نحو به ساختار سياسي وارد میشوند و چرا سیستم سیاسی مجرای پذیرش چنین پولهایی بوده است؟ بر کسی پوشیده نیست که انتخابات مجلس به شیوه کنونی، راه ورود افراد ناکارآمد به سیستم سیاسی کشور را باز كرده و خواهد نمود.
در واقع اگر نیم نگاهی به انتخابات ادوار مختلف مجلس داشته باشیم و همه نمایندگان را مورد بررسی قرار دهیم برخی از آنها در قالب منازعات محلی، قومی و قبیلهای موفق به ورود به مجلس شدهاند و نه در ساختار حزبی و با سابقه مدیریتی یا کار سیاسی مناسب. به طور حتم این نمایندگان فاقد قدرت تصمیم سازی و برنامه ریزی کلان برای کشور هستند.
منطق حکم میکند که نماینده یک منطقه در بدترین حالت اطلاعات محیطی و حقوقی کاملی نسبت به شرایط و استعدادها و بحرانهای منطقهای خود داشته باشد و تنوع قومی، زبانی و فرهنگی را به خوبی بشناسد و در وضعیت مناسب با داشتن برنامه کلان، دولت را در مدیریت کلان کشور یاری رساند و همچنین به ساختار حقوقی کشور و دنیا تا حد بالایی مسلط و در دوران کار و مدیریت خود سابقه در خوری داشته باشد.
نمایندهای که پس از ورود به مجلس، اولین سفر خود به پایتخت را نیز داشته است و فاقد حداقل اطلاعات نسبت به حتی جمعیت منطقه خودس به طور حتم به مدرسهای برای آموختن مدیریت، سیاست و روش آمده است و فریب فکری این نماینده هر چند صالح و سالم، کار پیچیدهای نخواهد بود. ضمن اینکه چنین نمایندهای پس از چند سال آموزش و هزینه از منافع ملی، وارد پستهای کلان مدیریتی كشور خواهد شد.
طبق آمار، بالغ بر 80 درصد نمايندگان شهرستاني پس از پايان دوره نمايندگياشان حتي حاضر به بازگشت به شهري كه وكالتش را در بالاترين مرجع قانونگذاري كشور بر عهده داشتند، نيستند! و در تهران ماندهاند. واقعيت دوره هاي گذشته همين است كه چنین نمایندگانی داشتهایم و در مجلس چنین افرادی ورود کردهاند كه 80 درصدشان حتي حاضر نيستند در بين شهرونداني كه با آرايشان انتخابشان كردهاند، زندگي كنند!
در سیستم انتخاباتی فعلی، با توجه به تنوع قومیتی کشور و گرایشهای قومیتی، محلهای و یا فامیلی بخصوص در نسلهای گذشته، و همچنین عدم توجه به میزان تواناییهای مدیریتی و سیاسی و دانش عمومی فرد کاندید شده نسبت به مدیریت کلان منطقه و یا کشور، در برخی شهرهای کوچک، افرادی فاقد توانایی لازم به مجلس راه یافتهاند. ورود نمایندگان فاقد اطلاعات کلان در مجلس، منجر به تصمیم گیریهای منطقهای، بدون در نظر گرفتن منافع کلان کشور میگردد، زیرا چه بسا راه اندازی یک پروژه در یک شهر در جهت منافع چند صد هزار نفر ولی در جهت به خطر افتادن یک تالاب یا زیستگاه ملی مهم خواهد بود.
ورود پول به سیستم انتخاباتی فعلی بسیار سادهتر است زیرا بسیاری از کاندیداهای شهرها و روستاها، فاقد امکانات مالی لازم بوده و بسیار شنیده شده است که برخی کاندیداها در شهرهای کوچک حتی اقدام به خرید رای مینمایند و در چنین سیستمی لابیهای قدرتمند ثروت و سیاست شکل میگیرد و پس از انتخاب حتی ممکن است فسادهای اقتصادی گسترده روی دهد. با استانی شدن انتخابات رویکرد انتخاب بر مبنای «قومیت، زبان و فامیل» به رویکرد «سابقه» و «مدیریت» تغییر مییابد چرا که در چنین سیستمی افراد با سابقه سیاسی در خور و همچنین رشد یافته در احزاب قدرتمند یا صاحب نام در میان مردم، قادر به ورود به انتخابات خواهند بود. مسلما در چنین شرایطی مردم نیز نسبت به انتخاب خود حساس تر خواهند شد.
استانی شدن انتخابات همچنین احزاب و گروهها را تقویت خواهد کرد و بازوی اجرایی قدرتمندی به آنها خواهد داد. ضمن اینکه در چنین سیستمی امکان ورود پولهای کثیف کمتر است زیرا حزب خود بخود مانع فساد است و نظارت احزاب بر یکدیگر به یک عامل بازدارنده در این مورد تبدیل خواهد شد. در چنین شرایطی خرید رای و یا تبانی سیاست، قدرت و ثروت با یکدیگر تا حدی محدود خواهد شد.
استانی یا ایالتی شدن سیستم نمایندگان، با توجه به وظیفه مهم قانونگذاری و همچنین تصمیم سازی کلان برای کشور، سبب کارآمد شدن قدرت اجرایی کشور یعنی دولت نیز خواهد شد زیرا ورود نمایندگان بدون اطلاعات کامل نسبت به قوانین و کشور سبب ایجاد مشکلات اجرایی کلان برای دولت خواهد شد و شاید یکی از دلایل درگیریهای دولتها با مجلسیان در همین بعد باشد. ضمن اینکه امکان تغییر رای یک نماینده مطلع نسبت به یک نماینده غیر مطلع و فاقد اطلاعات لازم، سخت تر است و این سلامت روندهای تصمیم گیری را تضمین خواهد نمود.
با توجه به نگرانی دولت نسبت به ورود پولهای کثیف و با توجه به اینکه احزاب و گروههای ایران در حال حاضر فاقد قدرت کافی برای شناسایی استعدادهای سیاسی خود در سطح شهرهای کوچک و روستاها هستند، مخالفت دولت با استانی شدن انتخابات هم سئوال برانگيز است. حتی اگر طرح نمایندگان دارای اشکالاتی است، محاسن تغییر مدل انتخاباتی کنونی مجلس، لزوم کمک دولت برای ارتقا و بهبود و در نهایت تصویب این طرح را مشخص میسازد. اگر چه برای هر تغییری لازم است کلیه شرایط، مزایا و بدیهای یک طرح استخراج گردد و منافع کلان ملی در آن به خوبی گنجانده شود.