گروه سياسي: عباس عبدی از دانشجويان ماجراي سفارت آمريكا بود كه بعدا به عرصه مطبوعات پا نهاد و پس از مدتي بازداشت در دوره اصلاحات، همواره به بدگويي اصلاحطلبان و هاشمي ميپردازد، روز گذشته در متني عليه اظهارات آيتالله هاشمي موضع گرفت و حمايت او از سيدحسن خميني را به چاكش كشيد. عبدي در اوايل دولت اصلاحات خصوصا در آستانه انتخابات مجلس ششم در كنار افرادي چون اكبر گنجي در تخريب وجهه هاشمي شديدترين حملات را به او روا داشته و از وي به عنوان عاليجناب سرخپوش ياد ميكردند! وي همچنين در همان دوره در يادداشتهايي خطاب به اصلاحطلبان تز خروج از حاكميت را سفارش ميداد اما پس از مدتي، مواضع و سخنان متناقض ديگري با مواضع قبلياش بيان مي كرد.
دكتر صادق زیباکلام در یادداشتی در نقد سخنان تازه وي عليه هاشمي نوشت: روز گذشته شاهد بوديم كه برخي آقايان از جمله محمد علي ابطحي و عباس عبدي به بهانه حمايت آيت ا... هاشميرفسنجاني از سيد حسن خميني، سخنان تندي عليه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام بيان داشتند البته نگارنده قصدي بر گفتن كلامي در نقد آقاي ابطحي ندارد اما بايد درباره اظهارات آقاي عبدي و گوشه و كنايههايشان به آقاي هاشمي نكاتي بیان داشت.
سخنان عباس عبدي يادآور بغض كهنهاي است كه ايشان از قديم الايام نسبت به آقاي هاشمي داشته است. چه در دوران اصلاحات كه بهشدت به آقاي هاشمي هجمه ميكردند و چه پس از آن كه همواره سعي داشتند به بهانههاي مختلف آقاي هاشمي را مورد عتاب و خطاب قرار دهند. در واقع با اينكه برخي از اصلاحطلباني كه در دوران اصلاحات نسبت به آقاي هاشمي سخناني گفتند، بعدها پي به اشتباه استراتژيك خود بردند، اما آقاي عبدي كماكان بر اسب تاختن به آقاي هاشمي سوار است.
چه اينكه حالا درباره هجمه به آقاي هاشمي نيم نگاهي نيز به اصولگرايان دارد اما آن چه كه بايد اذعان داشت فارغ از تسويه حسابهاي شخصي آقاي عبدي نسبت به آقاي هاشمي، اظهارات ايشان از جهاتي ديگر نيز عبرت انگيز است. چرا كه آقاي عبدي با اين اظهارات به شكل مستقيم در حال توجيه و صحه گذاشتن برهمه ردصلاحيتهاست.
آقاي عبدي گفتهاند «اينكه چه كساني اين صلاحيتها را تشخيص ميدهند؛ همانهايي هستند كه آقاي هاشمي هنگام رياست خود بر خبرگان آنان را متولي اين كار قرار داد»، اما بعيد است كه آقاي عبدي نداند اساسا مقولهاي به اسم تعيين صلاحيت، صرف نظر از اينكه چه كسي تعيينكنندگان صلاحيت را متولي اين امر قرار داده است، در تضاد بنيادين با دیدگاه گذشته شما دارد. آقاي عبدي حتما ميدانند كه در تمام نظامهاي دموكراتيك موضوع بحث تعیین صلاحيت وجود ندارد.
از آقاي عبدي انتظار ميرود اگر اين شهامت را ندارد كه به برخی مسائل بپردازد، لااقل آن را توجيه نكند. همسو شدن عبدي با برخی اصولگرايان تند در عدم بیان حقوق گروهی از شهروندان محل سوال است. آقاي عبدي در بخشي از سخنانشان گفتهاند: «به نظرم (آقاي هاشمي) عدم تاييد و حضور حسن آقا در انتخابات را ترجيح ميدهند، يا ميخواهند اگر احتمالا ايشان تاييد شدند آن را به حساب حرفهاي خود بگذارند و ديگران را مديون خويش بدانند»، كه بايد اين حرف او را هم ادامه كينه عبدي نسبت به آقاي هاشمي دانست. نكته عجيب و جالب اين است كه آقاي عبدي ميگويد «اگر در نتيجه صحبتهاي آقاي هاشمي، عدماحراز صلاحيت سيدحسن خميني پابرجا بماند، آقاي هاشمي به مقصودش رسيده است و اگر در تعيين صلاحيت سيدحسن آقا تجديدنظر شود و ايشان تاييد شود، باز هم آقاي هاشمي به مقصود خود رسيده است!»
جالب است كه آقاي عبدي سيبي را به آسمان پرتاب ميكند و مدعي ميشود اين سيب به هر شكل كه به زمين فرودآيد، نصيب و به كام آقاي هاشمي است. تاسف آور است كه آقاي عبدي هنوز در بغض دهه 70 خود باقي مانده است. در حالي كه از ايشان انتظار دیگری ميرفت. عبدی ترجيح ميدهد كه سكوت كند و به عنوان فردي آزاديخواه و اصلاحطلب از حقوق همه شهروندان به ویژه کسانی که به هردلیل به حق شان نرسیدهاند، دفاع کند، شاید این کار را نکرد كه مبادا امتيازي نصيب آقاي هاشمي شود.