در ادامه این یادداشت آمده است؛ این بدان معنا است که سالانه میلیون ها انسان بر اثر فرو غلتیدن در دام مواد افیونی و الکلی زندگی خویش را به صورت اندوه بار و تراژیکی فنا می سازند و لاجرم میلیون ها نفر دیگر را در غم و اندوه فرو می برند.
اگر پیامدهای هولناک و سترگ مادی این آسیب ویرانگر را نیز بر پیامدهای هولناک انسانی آن افزون نماییم آنگاه عمق فاجعه را درک خواهیم نمود و پی خواهیم برد که چه بلای بزرگ و بی رقیبی پیش روی ما قد علم کرده است و ما را به مبارزه ای همه جانبه و مستمر فرا می خواند.
نرخ رشد پدیده اعتیاد در کشور ما نیز هراس انگیز و نگران کننده است ؛ بویژه آنکه اولاً: این رشد در میان آن بخش از اعضای جامعه ما چشمگیر تر است که باید وقت خود را صرف فراگیری دانش ، تشکیل خانواده و رشد و توسعه کشور نمایند و ثانیاً : این رشد دلواپس ساز موجب شده است که سن شروع اعتیاد از جوانی به نوجوانی کاهش یابد و این همه بدان معنا است که اگر در تراز ملی ، عزممان را برای " پیشگیری " از وقوع این آسیب و " مداخله " در آن جزم نکنیم، آمار یک و نیم میلیون معتاد امروزی کشورمان در سالیان آتی از دو برابر شدن فراتر می رود. در چنان شرایطی جامعه آنچنان متضرر خواهد شد که در وصف نگنجد . بنابراین از هم اکنون و بلادرنگ برای " پیشگیری اساسی" و "مداخله جدی" بسیار بیش از آنچه اینک صورت می گیرد باید گام برداشت و اقدام نمود.
پیشگیری و مداخله موثر در پدیده نامبارک اعتیاد، همانند هر پدیده پاتالوژیک دیگر ، مستلزم درک ماهیت آن به ویژه شناسایی و معرفی عوامل موثر بر آن است. گر چه بحث از مجموع عوامل موثر در شکل گیری این پدیده مستلزم فرصت و مجال فراخ تری است. لیکن در این مختصر و مجال برخی از آن عوامل را معرفی می کند.
مشخص شده است که چند دسته عامل در پیشگیری یک فرد به سوی اعتیاد سهم و نقش دارند. یکی از آن عوامل خانواده است ، دیگری خود فرد است ، سومی جامعه ، به صورت عام است چهارمی عوامل فراملی است و پنجمی کارکرد سازمان ها و نهادهای مختلف است. البته ، ناگفته پیداست که سهم این عوامل متفاوت از یکدیگر است و لاجرم سهم برخی بیش تر و برخی کم تر است . تجارب من نشان می دهد که سهم عوامل درون خانواده پر رنگ تر و فربه تر از سایر عوامل است . من شواهدی دارم که نشان می دهد برخی خانواده ها " معتاد ساز " هستند. این ها خانواده هایی هستند که :
1- از ثبات لازم برخوردار نیستند.
2- در آنها انضباط رفتاری بسیار کم رنگ است.
3- جو درون خانواده " تهی از عاطفه " و صمیمیت است.
4- تعارضات حل نشده و مزمن پر شماری دارند.
عامل دوم ، همان گونه که گفته شد " فرد " است. واقعیت آن است که همه افراد، حتی آنهایی که در خانواده های معتادساز و بی ثبات و آشفته پرورش می یابند، در برابر اعتیاد آسیب پذیری یکسانی ندارند. شواهد پژوهشی نشان داده است که برخی افراد آسیب پذیری بیش تری دارند.اینان افرادی هستند با ویژگی های زیر:
- عدم تاب آوری در برابر مشکلات
- کنجکاوی و نوجویی بیمار گونه
- باورهای ناصحیح در مورد اثرات مواد مخدر(به ویژه درکاهش درد و فراموشی و مسائل جنسی و
رهایی از تنش و کاهش وزن)
- لذت جویی آنی و ناتوانی در به تاخیرانداختن لذت ها
- تمایل شدید به همذات پنداری
- فقدان روابط اجتماعی صمیمانه
- هیجان طلبی کاذب مدیریت نشده
افزون بر این ویژگی ها ، اخیرا" فرضیاتی نیز در مورد بد کارکردی نوروترانسمتیری( ناقلان الکترو شیمیائی)مغز این افراد مطرح شده است.
علاوه بر خانواده و فرد ، عوامل دیگری نظیر "در دسترس بودن"، قصور نهادهای آموزشی در " واکسینه سازی روانی" ، "عدم مداخله به موقع سازمان های درمانی" و "عدم پذیرش " افراد بهبود یافته از سوی جامعه نیز سهم و نقش معنا داری در رواج و شیوع اعتیاد دارند.
اما پیشگیری را باید از درون خانواده و از سبک فرزند پروری آنها آغاز کرد ، خوشبختانه الگوهای تربیتی مناسبی معرفی شده اند که با تأسی از آنها می توان آسیب پذیری کودکان و نوجوانان کنونی و جوانان و بزرگسالان آتی را در برابر اعتیاد از میان راند. بر اساس یکی از آن الگوهای تجربه شده سبک فرزند پروری مثبت و حمایتی، که البته مبتنی بر آموزه های دینی و اسلامی است عامل پیشگیرانه موثری است، خانواده های دارای این سبک، با این شاخص ها مشخص می شوند.
1- وجود روابط گرم و صمیمانه درون خانواده
2- انتظارات مشخص و منطقی
3- نظارت مستمر اما غیرآزاردهنده
4- گفتگوی منطقی و صمیمانه
5- صداقت و صراحت
نهادهای متولی مقابله با پدیده اعتیاد و مواد مخدر نیز با ممانعت از تهیه و تولید و توزیع مواد افیونی و الکلی و از میان راندن امکان "دسترسی پذیری" مواد و افزایش هزینه های قانونی جرم توزیع مواد و نظایر آن می توانند گام صلبی موثری برای پیشگیری از ابتلای افراد جامعه به اعتیاد بردارند.
وظیفه نهاد آموزش و پرورش و سایر نهادهای فرهنگی و آموزشی ، نیز سترگ تر از نهادهای پیش گفته است. این نهادها هم باید خطاها و قصورهای درون خانواده را جبران کنند هم مهارت تاب آوری را فزونی بخشند، هم مانع ازشکل گیری باورهای نادرست در مورد اثرات مواد و الکل شوند و هم همگان را در برابر مواد " واکسینه " سازند. ان شاءالله در مجال و مقالی دیگر این موضوع را بیش تر واکاوی خواهیم کرد.