محمد توکلی
تولیت آستان قدس رضوی است و به شکل روزانه با عدهای ملاقات میکند. گروه هایی که نقطه اشتراک آنان «مخالفت با روحانی» است.انتخابات96 که تمام شد بسیاری گمانشان بر این بود که جریان اصولگرا پس از این ناکامی به فکر اصلاح روشها و شیوه هایی خواهد افتاد که به این ناکامی منجر شد، اما شاهد آنیم که به جای اصلاح آن روشها اتفاقا همان مشی و شیوه نادرست گستردهتر و بیشتر از گذشته به کار گرفته شده است، از تخریبهای غیراخلاقی سازمان یافته علیه دولت مستقر تا پررنگ کردن چهرههای حاشیه ساز مانند آن خواننده مشهور و در صدر نشاندن آنان.
ابراهیم رئیسی نیز که به عنوان نامزد جریان اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری ناکام شد درصدد آن است که جای خود را در بین بزرگان این جریان سیاسی باز کرده و به نوعی نقش رهبری این جریان سیاسی را بر عهده بگیرد. جریانی که در روزگاری مرحوم هاشمی رفسنجانی، عسگراولادی، ناطق نوری و. . . را در جایگاه رهبری خود میدید و در این سالها از فقدان استراتژی و رهبری رنج میبرد.جبهه پایداری و سایر تندروهای اصولگرا با استفاده از همین وضعیت و سکوت معتدلین این جریان سیاسی عنان کار را در اختیار گرفتهاند و حالا میخواهند با پررنگ نشان دادن نقش رئیسی در سپهر سیاست ایران او را به عنوان لیدر این جریان به جامعه معرفی کنند. با نگاهی به ملاقاتهای پی در پی ابراهیم رئیسی در پس از انتخابات96 میتوان به این نتیجه رسید که خود او هم بدش نیامده است که شانس خود را برای قرار گرفتن در این جایگاه امتحان کند. این رفتار سیاسی نامزد ناکام انتخابات96 را میتوان از زوایای گوناگونی مورد بررسی قرار داد.
ابتدا آن که او به واسطه نقشش در حرم رضوی مسئولیتی دینی را بر عهده دارد. از همین جهت چنین کنشهای سیاسی میتواند آسیب هایی را به وجه دینی جامعه ایرانی وارد آورد. همانطور که نقش پررنگ دین در عرصه سیاسی و رقابتهای جناحی سبب کمرنگ شدن ارزشهای دینی در جامعه شده است. دیگر اشکال وارد بر این ملاقاتها که در نوع خودش هم مشکوک است و همتردیدهایی را ایجاد کرده است ایجاد این تصور در جامعه است که ظاهرا جریان مخالف دولت روحانی با پیوند با بخشی از ساختار سیاسی به دنبال قد علم کردن در برابر منتخب مردم است. به نظر میرسد که آقای رئیسی میتوانست لختی تامل کند و پس از تشکیل کابینه دولت دوازدهم پذیرای مقامات کشور و مخالفان روحانی باشد.