روزنامه بهار: اواخر دولت دهم بود که شاهد پررنگ و ملموس شدن وضعیت نابسمان کشور در حوزههای گوناگون از اقتصاد و سیاست خارجی تا فراگیرشدن نارضایتیهای عمومی از عملکرد دولت وقت بودیم. چنین شرایطی عقلای جریانات سیاسی را به این نتیجه رسانید که برای عبور از مشکلات و مقابله با مشی افراطی گرایانهای که حاصل آن چنین وضعی است میبایست برای مدتی رقابت سنتی اصولگرا – اصلاح طلب را به کناری نهاد و با جمع شدن حول شخصیتی ملی همچون مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی با کمک مردم در برابر این سیلاب عظیم که تندروی به وجود آورده است ایستاد. سیلابی خسارت بار که بسیار از آثار مخرب آن با وجود گذشت چهار سال و تلاشی همه جانبه برای آوارربرداری در حوزههای مختلف همچنان مشهود و ملموس است. فرآیند جلب رضایت «آیت آلله» به سختی پیش رفت و در نهایت در ساعات پایانی ثبتنام او به سمت وزارت کشور حرکت کرد تا بار دیگر خود را مانند همه سالهای پس از انقلاب در معرض رای مردم قرار دهد. پس از گذشت مدتی و با اعلام اسامی نامزدهای تایید صلاحیت شده در انتخابات92 مشخص شد که نام او در بین نامزدهای انتخابات قرار ندارد. اویی که یکی از ارکان انقلاب57 بود و همواره به عنوان فردی شناخته میشد که بنیانگذار جمهوری اسلامی تعابیر ستایش آمیز بی نظیری را درباره اش به کار برده است. پس از گذر از شوک اولیه خبر ردصلاحیت نامزد اصلی جریان میانه رو بزرگان یکبار دیگر به میدان آمده و جوّ ناامیدی ایجاد شده در آن روزها را مدیریت کردند. حالا در صحنه انتخابات حسن روحانی و محمدرضا عارف به نمایندگی از جریانی که میخواست در برابر تندروی بایستد حضور داشتند.
وحدت و اجماع بر سر یک نامزد واحد مهمترین نکتهای بود که میتوانست کسر قابل توجهی از آرای مردم را به سوی جریانات میانهرو بیاورد و همین امر باعث آن شد که رهبر جریان اصلاحات، هاشمی رفسنجانی به عنوان پدر معنوی معتدلان و ناطق نوری به عنوان سردمدار اصولگرایان معتدل به این نتیجه برسند که میبایست از بین عارف و روحانی یک نفر در میدان بماند. در نهایت روحانی در صحنه رقابت باقی ماند و با حمایتهای بزرگان ائتلاف میانه روها توانست به پیروزی قابل قبولی در انتخابات92 دست یابد. دو سالی گذشت و فرآیند انتخابات94 آغاز شد.
باز هم انتخابات و باز هم سد شورای نگهبان در برابر اصلاح طلبان. در انتخابات مجلس هم یکبار دیگر میانه روها به ائتلافی نانوشته روی آورده و با فهرست امید که در آن اسامی نامزدهای اصلاح طلب، اعتدال گرا و اصولگرای معتدل وجود داشت وارد میدان رقابت شدند. باز هم پیروزی از آن میانه روها بود. زمان گذشت وبه روزهای انتخابات96 رسیدیم و یکبار دیگر همان مسیر ادامه پیدا کرد اما حالا در روزهای پس از پیروزی شاهد خطاهایی بزرگ هستیم که در صورت ادامه یافتن آن تمام زحمات کشیده شده در همه این سالها برای تشکیل این ائتلاف بزرگ از میانه روهای جریانهای سیاسی گوناگون هدر خواهد رفت. ایجاد فضای ناامیدی در جامعه به واسطه برخی انتقادات و اعتراضات به نوع چینش کابینه، بیتوجهی رئیس جمهور و تیم نزدیک به او به حامیان اصلی اش در روزهای پس از انتخابات، انتظارات نابجا در موضوع کابینه از سوی جریانهای مختلف سیاسی و. . . همه و همه فضایی را ایجاد کرده است که گویی جریان پیروز انتخابات خطر جدایی و بازگشت افراطیون را دست کم گرفته است.
خطر تندروی در همین نزدیکی است و به هیچ وجه بعید نیست که با اندکی اصطکاک بین جریانات میانه رو در کشور به واسطه در اختیار داشتن رسانهها وتریبونهای عمومی فضا را به گونهای پیش ببرند که در نهایت شاهد بازگشت تندروها باشیم. به نظر میآید که باید این نگرانی را احساس کرد و توجه داشت که حاصل ائتلاف میانه روها هر چقدر هم ناقص و ضعیف باشد (که البته در واقع اینقدرها هم که در این روزها تبلیغ میشود ضعیف نیست و نقاط قوت غیرقابل انکاری دارد) حداقل فایده اش عدم حضور مجدد تندروها در صحنه تصمیم گیری در قوه مجریه است. فقط کافی است در کنار این دعواهای بی حاصل درباره کابینه دوازدهم یک لحظه به این فکر کنیم که چند روز دیگر به جای روحانی زمان تنفیذ رقیب حسن روحانی بود؟
اگر امروز روحانی برای شروع به کار دولت دوازدهم آماده میشود حاصل اتحاد و پذیرش حداقلی از توافق بین اصلاح طلبان، اعتدالیون و جمعی از اصولگرایان معتدل بوده است و اگر واقعا به دنبال آن هستیم که شاهد بازگشت تندروها نباشیم میبایست همین حداقلی از توافق ادامه یابد. برخورد از موضع بالا از سوی هر کدام از دو طرف چه رئیس جمهور و چه جریانهای سیاسی که مدعی حمایت از او در انتخابات96 هستند به هیچ وجه نمیتواند به این ائتلاف کمک کند و تنها سبب آن خواهد شد که یک جدایی نامبارک که حاصل آن حضور مجدد تندروها در قوه مجریه است رخ دهد. افراطیگری در همین نزدیکی است و با رصد کوچکترین اختلافی درصدد آن است که با چند برابر کردن آن جامعه را نسبت به میانه روها دلسرد کند. رسانههای افراطیون همانطور که در روزهای اخیر شاهدش بودیم هیچ ابایی هم از خبرسازی و دروغ پراکنی برای اختلاف افکنی بین همراهان روحانی نداشته و هدف خود را ایجاد تفرقه بین همراهان رئیسجمهور تعریف کرده اند. توجه کافی و مداوم به تجارب تلخ گذشته و تعدیل انتظارات و مطالبات از دولت میتواند سبب آن شود که برخی گلایهها و کدورتهای به وجود آمده در مسیر چینش کابینه کاهش یافته و شاهد کم شدن نشانههای تفرقه باشیم.