سالهای جوانی شما، روزنامهها چقدر در زندگی مردم نقش داشت؟
سالهای قبل از انقلاب و حتی تا قبل از دهه 90 جوانان علاقه زیادی به مسائل سیاسی داشتند و این را میشد از شوق آنها برای مطالعه روزنامه حس کرد. نسل جوان آن سالها احساس میکرد روزنامه ارتباط مستقیمی با زندگی و تحصیل و دانشگاه دارد و با اشتیاق آن را دنبال میکردند. در خیابان و اتوبوس و تاکسی همه در حال مطالعه روزنامه بودند و دیدن یک نسخه روزنامه در دست یک جوان تصویر عادی آن سالها بود. البته روزنامهها مثل امروز برگردان سایتها و فضای مجازی نبودند و خودشان در تولید خبر و جریانسازی پیشقدم بودند. هر روزنامه با توجه به مأموریتی که در جهت روشن کردن افکار عمومی داشتند، صفحاتی را هم به زنان و جوانان اختصاص میدادند و این یعنی مخاطب برای روزنامه اهمیت زیادی داشت و مسئولان و خبرنگاران سعی میکردند با توجه به نیاز روز نسل جوان و زنان مطلب چاپ کنند. همین مطالب و صفحات اشتیاق جوانان را به مطالعه روزنامه بیشتر میکرد و هر روز به تعداد خوانندگان روزنامه افزوده میشد.
آن سالها خبری از فضای مجازی و خبرهای ناقصی که در این فضا منتشر میشد نبود و همه به روزنامهها اعتماد داشتند و اخبار را از این طریق پیگیری میکردند. متأسفانه در فضای مجازی اتفاقها یا اخبار بهصورت ابتر منتشر میشود و هیچگونه پشتوانه درستی ندارد و برخی از روزنامهها هم دنباله رو فضای مجازی میشوند درحالی که آن سالها اینگونه نبود و روزنامهها محور تولید و جریانسازی بودند و مردم هم علاقه زیادی به مسائل سیاسی داشتند. با اعتمادی که به روزنامهها وجود داشت مردم همیشه از این طریق در جریان مسائل و اتفاقات قرار میگرفتند. یادم هست که تیراژ عادی روزنامههایی مثل کیهان حدود 60 هزار نسخه در روز بود و در روزهای خاص این تیراژ بیشتر میشد و خبری از برگشتی هم نبود.
روزنامهنگاران برای جذب مخاطبان جوان چه ابتکاری به خرج میدادند؟
بعد از کودتای 28 مرداد وقتی ساواک در کشور حاکم شد دیگر خبری از آن نطقهای آتشین در مجلس شورای ملی نبود و روزنامهها و مجلات با سانسور چاپ میشد. مدیران روزنامهها برای اینکه خوانندگان خود را از دست ندهند با همفکری به این نتیجه رسیدند که بجز مسائل سیاسی سراغ مسائل فرهنگی و اجتماعی و علمی هم بروند و به این ترتیب صفحات اجتماعی و فرهنگی به روزنامهها اضافه شد. در عرصه هنر و مسائل علمی، تحلیلگرانی رشد کردند که هر روز مطالب جالب و متنوعی منتشر میکردند و همین امر باعث شد مخاطبان بیشتری بخصوص از نسل جوان به روزنامهها اضافه شوند.
هر روز صبح وقتی روزنامه به دکهها میرسید جوانان اولین گروههایی بودند که مقابل دکه ایستاده بودند تا روزنامه بخرند. روزنامهها هیچ وقت به مسائل بیهوده نمیپرداختند و مردم بیشتر از تلویزیون به روزنامهها اعتماد داشتند. روزنامه خوانی به یک فرهنگ در میان خانوادهها تبدیل شده بود و مردم همه صفحات را میخواندند. شب پیروزی انقلاب تیراژ روزنامه کیهان به یک میلیون و 100 هزار نسخه رسید و این درحالی بود که جمعیت کشور در آن سال 30 میلیون نفر بود. اما امروز با 80 میلیون نفر جمعیت تیراژ همه روزنامهها روی هم به تیراژ روزنامههای کیهان و اطلاعات سال 57 نمیرسد. مطمئن هستم اگر آن سالها فضای مجازی هم وجود داشت بازهم مردم به مطالعه روزنامه گرایش داشتند چون آنها راه خودشان را پیدا کرده بودند و به تحلیل اخبار و جزئیات خبرها اهمیت ویژهای میدادند. برای نگارش هر مطلب یا گزارش ساعتها فکر میشد و استادان فن و متخصصان درباره آن نظر میدادند. به طور مثال ما در هر شماره سعی میکردیم به یکی از دغدغههای جوانان بپردازیم و پس از صحبت با چند متخصص و همچنین شنیدن دغدغه جوانان سعی میکردیم موضوع را در قالب یک گزارش روشن و بهعنوان یکی از خواستههای جوانان مطرح کنیم. همین امر باعث میشد پیوسته به مخاطبان جوان روزنامه اضافه شود و ما هر روز شاهد تلفنهای متعدد و نامههای زیادی از سوی جوانان شهرهای دور و نزدیک بودیم که ضمن تشکر و قدردانی از ما میخواستند تا مشکل و دغدغه آنها را هم به نوعی منعکس کنیم. همین اعتماد نسل جوان برای روزنامه سرمایه مهمی بود که سعی میکردیم آن را از دست ندهیم. امروز متأسفانه میانگین سنی کسانی که روزنامه میخوانند به میانسالی رسیده و این یعنی اینکه روزنامهها سرمایه مهم خود را از دست دادهاند.
گسترش فضای مجازی چقدر در فاصله گرفتن نسل جوان از روزنامهها مؤثر است؟
امروز گسترش فضای مجازی بر کاهش تیراژ روزنامهها و کم شدن خوانندگان تأثیر زیاد گذاشته اما روزنامهها میتوانند دوباره کانال ارتباطی با مخاطبان را که آسیب جدی دیده، بازسازی کنند. متأسفانه قدرت فضای مجازی باعث شده رسانهها منکوب شوند و خیلی از روزنامهنگاران و خبرنگاران به فعالیت در فضای مجازی گرایش پیدا کنند. البته در عصر جدید و با گسترش اینترنت نمیتوان از این قافله عقب ماند اما در کشورهای اروپایی بسیاری از روزنامهها برای از دست ندادن جایگاه خودشان درمیان خوانندگان، تحلیل و گزارشنویسی را در اولویت قرار دادهاند و به همین دلیل است که هنوز هم در این کشورها با وجود اینکه فضای مجازی بسیار گستردهتر از کشور ماست اما همچنان روزنامهها خوانندههای خودشان را دارند. باید نسل جوان به این باور برسد که هیچ چیزی نمیتواند جای روزنامه را در زندگی آنها بگیرد و فضای مجازی چیزی نیست که بتواند آگاهی آنها را به مسائل پیرامونشان افزایش دهد. مگر اینکه اطلاعات سطحی و گاهی هم غلط به داشتههای آنها اضافه کند. انتشار روزنامههای الکترونیکی گام مهم و مثبتی است که میتواند مردم و بخصوص جوانها را به مطالعه روزنامه علاقهمند کند. رواج سادهنویسی و تحلیل اخبار و پرداختن همه جانبه به یک موضوع که برای جوانان اهمیت دارد میتواند آنها را با مطبوعات آشتی دهد. بیاهمیت شدن جوانان به اتفاقهای اطراف و بیتوجهی به مسائل سیاسی و اجتماعی روز و مطالعه نکردن روزنامه برای آینده یک کشور مطلوب نیست. باید کاری کنیم که جوانان دوباره با روزنامهها آشتی کنند.