نظر حضرتعالی در خصوص تداوم سر دادن شعار مرگ بر آمریکا همزمان با سیزده آبان سالروز تسخیر سفارت آمریکا در ایران، بویژه در زمانیکه مذاکرات ایران و غرب و بویژه ایران و آمریکا برای حل و فصل پرونده هستهای در حال انجام است چیست؟
در این مورد،چند نکته باید مد نظر قرار گیرد: اول اینکه موضعگیریهای مردم اگر نشانههاي حمایت از دولت را در برداشته باشد در این صورت، دولت در مذاکرات با طرف مقابل، موضع قوی تری خواهد داشت،طرف مقابل اگر دولت ایران را نماینده واقعی خواست و اراده مردم تلقی کند به آنها و مواضع شان اهمیت بیشتری خواهند داد.
دوم: بعضی از سیاستمداران معتقدند که موضع حکومت با موضع مردم متفاوت است، دنیا هم این را ميداند و در همه جا مرسوم است که مردم علیه حکومت یک کشور (مثلا آمریکا) شعار ميدهند ولی دولت با همان حکومت مذاکره ميکند در زمان جنگ ویتنام و کامبوج، رزمندگان علیه اشغالگران آمریکا ميجنگیدند “همزمان”سران با آمریکائیها مشغول مذاکره بودند بنابراین نظریه، دولت فعلی ایران ميتواند با عزم و احتیاط، به مذاکرات با آمریکائیها ادامه بدهد، مردم هم شعار خودشان را بدهندچه بسا همین شعارها، به موضع دولت هم کمک کند، البته شعار مخالفت،الزاما مرگ بر فلان و بهمان نیست شعارهای برای مخالفت با ادبیات دیگری هم ميتوان داد.
سوم: بسیاری از صاحب نظران، براساس آمار و ارقام، این ادعا را که مردم خواستار شعار مرگ بر آمریکا هستند را قبول ندارند و گویندگانی را که در رسانههاي عمومی، چنین ادعائی ميکنند و از زبان مردم، سخن ميگویند را فاقد اعتبار ميدانند برای روشن شدن حقیقت بهترهمان است که دولت، به سنجش افکار به صورت دقیق بپردازد و نتیجه را بی کم و کاست، اعلام نماید تا از این پس، هرکسی ادعاهاي شخصی یا گروهی خود را به نام مردم و ملت، مطرح نسازد.
نسبت شعارهای انقلابی با منافع ملی چگونه تعریف ميشود؟ همانطور که حضرتعالی ميدانید بسیاری از شعارهای انقلابی به مرور رنگ باختند و بنا به شرایط و مصالح کشور منسوخ شدند مثل مرگ بر شوروی یا مرگ بر آل سعود و تحریم حج بعد از کشتار حجاج ایرانی در سال ۶۶ . آیا امکان دارد شعار مرگ بر آمریکا هم دچار همان سرنوشت بشود؟
پاسخ مثبت است، تردیدی نیست که هر اقدام عملی یا شعاری، توسط مسئولین، میباید مبتنی بر مصالح و منافع ملی باشد. تشخیص مصداقها نیز بر عهده مسئولین است که اگر لازم دیدند ميتوانند از مردم هم سوال کنند بهرحال بنفع جمهوری اسلامی است که برای همیشه فرصت میدان داری و سوء استفاده را از گروههای خود سر و غیر مسئول بگیرد.
روند مذاکرات دولت جدید برای حل و فصل بحران هسته ای میان ایران و غرب را چگونه ارزیابی ميکنید؟ برخی جریانات سیاسی آنرا سازشکارانه مي دانند، شما فکر ميکنید تا اینجا که تیم جدید پرونده هسته ای را بدست گرفته اند توانسته اند از منافع ملی حفاظت نمایند و در عین حال به اعتماد سازی با غرب بپردازند؟
روند فعلی به لحاظ شیوهای کار، معقول و قانونی بنظر ميرسد. در صورتی که مسئولان مربوط، برای رسیدن به نتیجه عجله نداشته باشند و امتیازهای داده و گرفته را بطور منطقی بالانس کنند و خیلی به لبخندهای طرف مقابل اعتماد نکنند و ذوق زده نشوند، هر نتیجه ای حاصل شود قابل قبول است.
اگر فرض کنیم دولت جدید بتواند مشکلات دیپلماسی ایران و دنیا را حل بکند اما معضلات داخلی بویژه مسئله زندانیان سیاسی و حصر رهبران جنبش سبز حل نشود آیا فکر ميکنید ميتوان انتظار داشت که امیدها و انتظارات از دولت جدید محقق شود؟
شرط اساسی موفقیت دولتها، رضایت ملتها و برخورداری از پشتیبانی آنهاست باتوجه به اینکه اکثریت مردم براساس آمار و نتایج آرای انتخاباتی، حامی جبهه اصلاحات هستند به روشنی ميتوان گفت که حل مساله زندانیان سیاسی و حصر شخصیتهاي برجستهء اصلاحات، مایه موفقیت بیشتر دولت خواهد بود.
مقام رهبری از اقدامات دیپلماسی دولت حمایت کرده اند و اعلام کرده اند نباید ماموران دولتی مسئول دراین مذاکرات را به سازش متهم کرد. اما رسانهها و تریبونهای مدعی پیروی از رهبری همچنان به ایراد اتهامات خودشان ميپردازند چرا؟
جالب است بدانیدکه بنده پس از استماع سخنان رهبری در جمع دانشجویان و دانش آموزان که عمدتا در زمینه مذاکره با آمریکا بود احساس کردم موضع ایشان با موضع ما هیچ تفاوتی ندارد، اما اینطور که شما ميگوئید معلوم ميشود که متهم کنندگان دولت فعلی به سازشکاری، دارای مواضعی متفاوت با مواضع رهبری هستند، علت آن را بهتر است از خودشان بپرسید.