به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۱۸ ساعت ۱۶:۵۹
کد مطلب : ۲۵۵۱۲۰
میان آنچه رخ داده و آنچه انقلاب وعده داده فاصله زیادی وجود دارد

بسیاری از مسئولان عالی‌رتبه زندگی‌ اشرافی دارند

بسیاری از مسئولان عالی‌رتبه زندگی‌ اشرافی دارند
گروه سیاسی: یك عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا درباره چرایی بقا و تداوم انقلاب اسلامی به رغم فشارهای حداکثر خارجی و مفاسد و برخی سوءمدیریت‌های داخلی گفت: علت اصلی این اتفاق به فرهنگ، باورها و آگاهی‌های عمومی مردم برمی‌گردد؛ مردم احساس می‌کنند اعتراضات خیابانی برای منافع و امنیت ملی بسیار پرهزینه است لذا یک فرهنگ مدارا با حاکمیت دینی شکل گرفته که یکی از اصلی‌ترین سرمایه‌هایی است که حکومت از آن برخوردار بوده است اما این وضع قطعاً آستانه‌هایی دارد و قابل تداوم نیست.
حسین راغفر،  درباره چرایی بقا و مانایی انقلاب اسلامی با وجود تحریم‌ها و فشارهای خارجی و برخی سوءمدیریت‌ها و مفاسد داخلی گفت: میان آنچه که رخ داده و آنچه که در انقلاب وعده داده شده فاصله‌های زیادی وجود دارد و به همین دلیل هم امروز کشور با مشکلات بسیار جدی روبروست. شاید این اتفاقات در برخی کشورها رخ می‌داد به فروپاشی آن سیستم می‌انجامید اما این مسئله را نمی‌توان به همه کشورها تعمیم داد زیرا فرهنگ‌ کشورها با هم متفاوت است. برای نمونه در هند افراد بسیار فقیری هستند که در خیابان و در کنار منزل ثروتمندان می‌خوابند و صبح به دنبال زندگی روزمره خود می‌روند و یا در برخی کشورهای آمریکای لاتین شاهد شکل‌گیری فساد گسترده هستیم که خود همین فساد گسترده تعادل‌بخش حفظ نابرابری‌های فاحش است و اینها با فرهنگ کشور ما تفاوت‌های فاحش دارند.وی افزود: لذا علت اصلی اینکه تاکنون به رغم فشارها و تحریم‌های زیاد بیرونی در کنار فساد داخلی با بحران‌های بسیاری از کشورهای در شرایط ایران، مواجه نشده‌ایم به فرهنگ، باورها و آگاهی‌های عمومی مردم برمی‌گردد؛ مردم همواره به ویژه در طی سه دهه پس از جنگ احساس می‌کردند اعتراضات گسترده و حضور در کف خیابان‌ها برای منافع و امنیت ملی بسیار پرهزینه است لذا یک فرهنگ مدارا با حاکمیت دینی شکل گرفته که یکی از اصلی‌ترین سرمایه‌هایی است که حکومت از آن برخوردار بوده است اما این وضع قطعاً آستانه‌هایی دارد و قابل تداوم نیست.راغفر اظهار کرد: از طرفی متأسفانه همین نابرابری‌های فاحش ناشی از سیاست‌های بخش عمومی و دولت‌ها به ویژه بعد از جنگ تا به امروز، به الگوهای فرهنگی متداول و متعارف در جامعه آسیب‌زده و معلوم نیست جامعه با همان باورهای فرهنگی پیشین نسبت به نابرابری‌ها، فقر و فساد واکنش نشان دهد و به همین دلیل امروز کشور در شرایط حساسی قرار دارد؛ از یکسو فشارهای اقتصادی و بحران‌های جهانی مانند کرونا وجود دارد و از سوی دیگر با یک دولت تضعیف‌شده در اثر همین سیاست‌های اقتصادی مواجه هستیم به نحوی که دولت توان مالی کافی برای مواجهه با این بحران‌ها و حل مسائل عمومی جامعه را ندارد و این محصول همین سیاست‌های اقتصادی سه دهه گذشته است. امروز دولت متأسفانه در تسخیر صاحبان سرمایه‌های مالی و تجاری قرار گرفته است، در حالی که در دهه اول انقلاب با وجود همه بحران‌های ضد انقلاب، ترورها، تحریم‌ها، جنگ هشت ساله و مشکلات گذار از یک نظام سیاسی به نظام سیاسی دیگر با چنین تضعیف باورها در مردم مواجه نبودیم. دلیل این امر آن بود که قاطبه مسئولان کشور در خدمت منافع عمومی بودند و از روش‌ها و شیوه‌های زندگی اشرافی دوری می‌گزیدند و تمام تلاش و همت آنها بر صرفه‌جویی هرچه بیشتر از منابع برای ارائه خدمات عمومی بود.
وی تأکید کرد: اما امروز یک فرهنگ کاملاً مخالف با آن فرهنگ شکل گرفته است و بسیاری از مسئولان و حتی مسئولان عالی‌رتبه زندگی‌های اشرافی دارند و در چنین وضعیتی اصلاً نمی‌توان انتظار داشت که به فکر فقرا و نگرانی‌های جمعیت بزرگی از جامعه باشند، بنابراین این یک تهدید بسیار جدی است. وضعیت امروز هم با وضعیت دهه اول انقلاب تفاوت‌های فاحشی دارد و رسانه‌های مجازی امکان انتقال اطلاعات را به سرعت برای بخش قابل توجهی از جمعیت فراهم می‌کنند که در این فضا اطلاعات راست و دروغ به سرعت می‌تواند گسترش پیدا کند و این ظرفیت بسیار بزرگی برای سازمان‌های جاسوسی ضد جمهوری اسلامی فراهم کرده تا به طور مستمر از این رسانه‌ها حیله‌گرانه اطلاعات دروغ را تزریق ‌کنند. امروز نگرانی این است که این اطلاعات دروغ بر روی واقعیت‌های تلخ زندگی جمعیت بزرگی از کشور تأثیر بگذارد و این نگرانی‌ها راعمیق‌تر و گسترده‌تر کند.
راغفر درباره راهکار گذار از این وضعیت گفت: راه‌حل مشخص این وضعیت در ابتدا کاهش نابرابری‌های فاحشی است که اغلب توسط نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی به ویژه در حوزه اقتصادی اتخاذ شده و باعث شده بخش بزرگی از مردم از قلمرو تصمیم‌گیری‌های اساسی کنار گذاشته شوند لذا بازگشت به سیاست‌هایی که به کاهش نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی کمک کند یک گام اساسی و بسیار ضروری است.وی اظهار کرد: همزمان نیز شاهد نوعی افراطی‌گری در جامعه در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستیم که اینها هم قطعاً در شرایط حاد کنونی پیام‌ها و پیامدهای بسیار نگران‌کننده‌ای برای جامعه‌ آسیب‌دیده و با آستانه تحمل پایین دارد، بنابراین به نظر می‌رسد باید نوعی تسامح جایگزین روند قبضه هرچه بیشتر قدرت از سوی یک جریان و جناح سیاسی شود. در وضعیت فعلی گروهی از یک جناح سیاسی تصور می‌کند اگر همه صندلی‌های قدرت را در مجلس، دولت و قوه قضاییه در اختیار بگیرد می‌تواند جامعه را به سمت و سویی که فکر می‌کند درست است حرکت دهد. خطر بزرگ این اتفاق آن است که گرفتن همه صندلی‌های قدرت به معنای تسخیر قلوب و اذهان جامعه نیست و چه بسا که اثرات معکوس به جای بگذارد. بنابراین کاهش نابرابری‌ها و فراهم آوردن فرصت‌های بیشتر برای عموم جامعه از جمله طبقات متوسط و پایین، راه‌حل خروج از بحران کنونی در کشور است.
راغفر درباره خطرات پذیرش این ایده در بخشی از جامعه مبنی بر بهبود وضعیت اقتصادی به قیمت کاهش مشارکت سیاسی و سپردن قدرت به یک جریان و جناح سیاسی با هدف هماهنگی همه اجزای نظام سیاسی گفت: این الگو در ایران‌شدنی نیست. اگر در چین این الگو اجرا شده به خاطر این است که مردم دسترسی به اینترنت جهانی ندارند و یک شبکه اطلاعاتی داخلی دارند و سیستم کنترل در آنجا فوق‌العاده قوی، سرکوبگر و خشن و متفاوت از هر جای دیگر دنیا و نه تنها ایران است.عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا ابراز کرد: از طرف دیگر مردم چین به لحاظ تاریخی و فرهنگی اغلب غیر سیاسی هستند و وفاداری شدیدی به نظام سیاسی دارند و اصلاً وارد حوزه‌های سیاسی نمی‌شوند. همچنین فرهنگ مردم شرق آسیا مبتنی بر سختکوشی، مصرف کم، پس‌انداز زیاد است و فرهنگ یک جامعه یادگیرنده بر این جوامع حاکم است که خود را مهیای تغییرات و تحولات بسیار جدی به ویژه در حوزه علم و فناوری، کرده است و نظام سیاسی نیز همه ظرفیت‌های خودش را برای این منظور به کار گرفته است.وی یادآور شد: در مقابل جامعه ما یک جامعه مصرف‌گرا، کم‌کار، پرتوقع، با بهره‌وری پایین و سیاست‌زده است که این سیاست‌زدگی هم بسیار سطحی است و کنترل‌های اجتماعی هم در اینجا غایب است و همزمان هم نابرابر‌ی‌های فاحش و فساد گسترده شکل گرفته و این فساد در عمل باعث شده فاصله طبقاتی میان حاکمان و گروه‌های پایین جامعه به شکل بی‌سابقه‌ای حداقل در یکصد سال گذشته ایجاد شود لذا نمی‌توان این مؤلفه‌ها را نادیده گرفت و به سمت یکدست کردن قدرت حرکت کرد. راغفر اظهار کرد: ما یک تجربه حداقل شش ساله همنوایی قدرت را از دوران هشت ساله دولت‌های نهم و دهم داریم که آسیب‌های این همنوایی و یکدستی شیرازه جامعه را از هم گسیخته و دولت‌های یازدهم و دوازدهم در مسیری حرکت خود را ادامه دادند که در دولت‌های نهم و دهم ریل‌گذاری شده بود و آن هم رشد بی‌سابقه فساد، نابرابری و اختلاف طبقاتی فزاینده بود که آسیب جدی به ظرفیت‌های تولیدی وارد کرد و رشد بی‌سابقه سفته‌بازی و سوداگری را در اقتصاد کشور نهادینه ساخت و اصلاح وضعیت کنونی را بسیار چالش‌برانگیز کرد لذا این بسیار ساده‌اندیشانه و شاید ناشی از یک نوع وادادگی سیاسی است که برخی تصور می‌کنند کار چندانی از دستشان برنمی‌آید و لذا تمایل به کاهش مشارکت مردم با هدف به دست آوردن همه قدرت دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا معتقد است که این اتفاق به یک نوع «طالبانی»‌شدن کامل جامعه در حوزه سیاسی و فرهنگی جامعه منجر شده و در حوزه اقتصادی هم یک الگوی آمریکای لاتین «کلمبیایی» و «سائوپائولویی» به مثابه یک حالت مافیایی و گانگستری را تولید می‌کند که آمیزه‌ای از فساد گسترده، نابرابری‌های فاحش، شکل‌گیری گروه‌های مسلح درگیر در فعالیت‌های مجرمانه و ناامنی بسیار زیاد برای شهروندان است.

 
مرجع : ایكنا
برچسب ها: انقلاب
نام شما

آدرس ايميل شما
توجه: نظرات حاوی توهين، افترا، اتهام و ... به اشخاص حقيقی و حقوقی، و نظرات شعارگونه «مرگ، درود و مشابه آنها»، و همچنين نظرات طولانی تر از 500 حرف، به هيچ وجه منتشر نخواهند شد.
نظر شما *

پربيننده‎ترين مطالب و خبرها