گروه سیاسی: یک فعال سیاسی ، گفت: سکوت جریانهای سیاسی یا به دلیل دادن فرصت به دولت است یا اینکه آنها رصد دولت را به خود مردم واگذار کرده اند. شاید هم از اصلاح شرایط ناامید شده اند که این سکوت نگران کننده است.
محسن رهامی با بیان اینکه حاکمیت احزاب لازمه برقراری نظام جمهوریت است، اظهار کرد: هیچ کشوری را نمیتوانید بیابید که به معنای واقعی کلمه جمهوری باشد و احزاب در آن نظامها حرف اول و آخر را نزنند. کشورهای اروپایی و آسیایی از قبیل ژاپن، هند و کره جنوبی بر محوریت احزاب حرکت میکنند.
وی در ادامه افزود: در کشور ما احزاب با وجود استقرار نظام مشروطه و جمهوری اسلامی که هر دو مبتنی بر انتخابات و احزاب است، هنوز جا نیفتاده اند و نظام حزبی برقرار نشده است در نتیجه جریانهای سیاسی در انتخابات بدون تابلو از کاندید انتخابات ریاست جمهوری یا لیست انتخابات مجلس شورای اسلامی و شورای شهر حمایت میکنند اما هیچ گاه بابت عملکرد خود در معرفی این افراد به مردم پاسخگو نیستند و همین مساله به اعتماد عمومی آسیب زده است.
این فعال سیاسی در تشریح ویژگیهای جریانهای سیاسی واقعی، خاطرنشان کرد: جریانهای سیاسی واقعی دارای جایگاه و عقبه مردمی هستند و در انتخابات میتوانند ۳۰ تا ۵۰ درصد مردم را به پای صندوق بیاورند. این جریانها اساسنامه و مرامنامه مدون و روشن در حوزههای مختلف داشته و مردم میتوانند براحتی از مواضع آنها در مسایل سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مطلع شوند. همچنین این جریانها برای حل مشکلات کشور داای برنامه بوده و شعار سر نمیدهند و مسئولان این جریانها خود را در برابر مردم مسئول دانسته و نسبت به عملکرد خود پاسخگو هستند.
رهامی در ادامه گفت: نظام انتخاباتی و سیاسی ما مبتنی بر نظام حزبی نیست و احزاب در تصمیم گیریها دست بالا را ندارند. از سویی با تفسیری که از نظارت توسط شورای نگهبان شده است، بعضا حزبی بودن امتیاز منفی محسوب میشود و حتی صلاحیت دبیران کل احزاب هم تایید نمیشود. در نتیجه رئیس جمهوری هم که با حمایت احزاب به قدرت میرسد اعلام میکند که به هیچ جریان و حزبی وابستگی ندارد. در واقع در ایران احزاب به معنای واقعی شکل نگرفته اند و بیشتر محافل نزدیک به قدرت و جریانهای حاکم در بستن لیستها یا تهیه لیست وزرای پیشنهادی نقش دارند.
وی با اشاره به سکوت جریانهای سیاسی در کشور، اظهار کرد: احزاب در حال حاضر بلاتکلیف هستند و خود را هم مسئول شرایط کشور نمیدانند چون به آنها اجازه فعالیت در دو انتخابات اخیر داده نشده است. حاکمیت هم آنقدر که لازم است، نقد را تحمل نمیکند. از سویی دولت هم تازه کار خود را آغاز کرده و در حال برنامه ریزی برای تحقق برنامههایش است و جریانهای سیاسی در حالت انتظار و رصد این برنامهها برای ۶ ماه تا یکسال هستند و در واقع به دولت فرصت داده اند که برنامههایش را اجرا کند تا اگر دولت در این راه موفق نشد، نگوید جریانهای سیاسی مانع موفقیت من شدند. اینگونه هم میشود گفت که جریانهای سیاسی رصد دولت را به خود مردم واگذار کرده اند تا آنها خودشان درباره عملکرد دولت قضاوت کنند که آیا پس از چند ماه ارزش پول ملی تقویت میشود؟ تورم کاهش مییابد و شرایط اقتصادی بهبود مییابد؟ مشکلات سیاست خارجی حل میشود؟ مسکن ساخته میشود؟
این فعال سیاسی در پایان تصریح کرد: از نگاهی دیگر سکوت جریانهای سیاسی نگران کننده است زیرا این سکوت به دلیل ناامیدی از اصلاح وضع موجود میتواند باشد. این خطری بزرگ است که دلسوزان و منتقدان به این نتیجه برسند که گوش شنوایی و امیدی برای اصلاح شرایط کشور وجود ندارد. دولت ایتدا از منتقدان و فعالان سیاسی مشورت خواست اما در ادامه برای تدوین برنامهها و تهیه لیست وزرا هیچ استفادهای از این مشورتها نشد و معلوم شد که دولت آمادگی پذیرش مشورت را ندارد.این سکوت اگر به این دلیل باشد، اصلاعلامت خوبی نیست. اگر حسگرهای جامعه از کار بیفتد، جامعه هم دچار کرختی میشود.