گروه سیاسی: آصف بیات، استاد جامعهشناسی دانشگاه ایلینوی آمریکا درباره ماهیت اعتراضات آبان 98 ،در گفتگو با روزنامه شرق گفت: در آبان 98 طبقه متوسط فرودست و طبقه تهیدست شهری باهم تلاقی کردند؛ طبقهای متفاوت که هنوز شناخت دقیقی از آن وجود ندارد و بین دو دنیا در رفتوآمد است. طبقهای تحصیلکرده که ندارد و به نداشتههای خود آگاه است.
اعتراضات آبان ۹۸ به بهانه افزایش قیمت بنزین آغاز شد ولی در واقعیت اینها محصول مجموعهای از نارضایتیهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشور بودند که خود را به این صورت بروز دادند. از این حیث اعتراضات آبان ۹۸ شبیه تجمعهای اعتراضی لبنان در ۲۰۱۹ بود که با جرقه مالیاتبستن به روی برنامه تلفنی واتساپ (whats app) آغاز شد.
از حیث شکل اعتراضات، آبان ۹۸ بسیار شبیه روزهای نخست شورشهای تونس در سال ۲۰۱۰ بودند. ازاینرو فکر میکنم که آبان ۹۸ نزدیک به آن دسته از خیزشهای مردمی-سیاسی بود که در دهه گذشته در بسیاری از کشورها بهخصوص در دنیای عرب ظهور کردند. اینها عمل جمعی گروههای مختلف اجتماعی است که خواستار تغییرات عمیق اقتصادی، اجتماعی و... هستند.
به نظر من آبان ۹۸ با اعتراضات ۹۶ نیز متفاوت بود. چنانکه یادمان هست که اعتراضات دیماه ۹۶ شامل گروههای اجتماعی متعددی بود که در شهرهای مختلف کشور و طی ۱۰ روز متوالی دست به خیزش گستردهای زدند.
مهم این بود که این گروههای اجتماعی به میانجی تکنولوژی ارتباطی جدید، به هم گره خوردند. ولی بااینوجود این گروههای اجتماعی درخواستهای ویژه خودشان را فریاد کشیدند، مانند کشاورزان برای بیآبی، کارگران برای دستمزد عقبافتاده، مالباختگان برای پساندازشان و البته طبقه فقیر به خاطر مطالبه شغل آبرومند و دیگران برای داشتن امنیت در برابر پلیس اخلاقی، شعارهای سیاسی هم داده شد ولی به نسبت قابلتوجه نبودند.
در آبان ۹۸ یک تغییر کیفی در اعتراضات ظهور کرد. بهطوریکه این برهه را به خیزش نزدیک کرد. در آبان ۹۸ گروههای مختلف اجتماعی شامل (فرودستان، زنان، دانشجویان، جوانان، طبقه متوسط فقیر و...) با وجود نگرانیها و درخواستهای مخصوص خودشان، به طرح درخواستهای عمومیتر و سیاسیتر اقدام کردند. از دیدگاه من این تغییر کیفی بسیار مهمی بود، بهطوری که مسئولیت دولت در ایجاد ناکامی و بحرانهای کنونی به گفتمان مشترک معترضان با پایگاههای اجتماعی متفاوت درآمد.
گفته میشود که برخی عناصر مخرب و محرک در این اعتراضات وارد شده بودند که جنبش را رادیکالیزه کنند. وجود عوامل نفوذی یعنی (خارج از یک جنبش) در یک جنبش اعتراضی یک چیز غیرعادی نیست، آنها میتوانند هم ضد حاکمیت باشند و هم عرض آن. ولی اینها ضرورتا نمایشگر شیوه مبارزاتی یک جنبش نیست. باید دید که معترضین عادی چه رفتاری دارند.
باید تأکید کنم که منتقدان عادی نیز در زمانهایی دست به خشونت میزنند. تصور من این است که آبان ۹۸ شاهد رفتار خشونتآمیز معترضین عادی هم بود و البته چیز عجیب و غیرقابلانتظاری نیست. جالب است که بحث روی مسئله خشونت در ادبیات جنبشهای اجتماعی بسیار داغ است. واقعیت این است که از حیث نظری قدرت یک جنبش اجتماعی- سیاسی یا اعتراضی در ایجاد هزینه (مادی و غیرمادی) به طرف مقابل نهفته است. حتی تهدید به واردکردن هزینه به طرف مقابل مثلا ضربه به مقبولیت یک دولت (هزینه غیرمادی) نیز از مصادیق قدرت یک جنبش اعتراضی است.
در آبان ۹۸ نه جنبش اعتراضی از انسجام و سازماندهی مشخص برخوردار بود نه یک اتوریته مورد قبول افراد را از خشونت منع کرد. این در هنگامهای بود که بسیاری از این معترضین از شیوههای معمول ابراز عقیده و اعتراض ناامید شده بودند. آنها در انتخابات مجلس یا ریاستجمهوری شرکت کرده بودند یا از طریق اعتراضات مسالمتآمیز نیز صدای خود را به گوش مقامات رسانده بودند ولی در انتها نتیجهای ندیده بودند، در چنین شرایطی میتوان انتظار خشونت را داشت.
بسیاری از این افراد به علت درآمد پایین تن به زندگی در مناطق فقیرنشین و محلات حاشیه شهر دادند. اغلب این افراد میدانند که چه چیزهای خوبی در کشورشان وجود دارد (مانند سرپناه خوب، اتومبیل شخصی، توانایی تشکیل خانواده، مسافرت و رفتن به رستوران و...) بااینحال میدانند که از این فرصتهای زندگی محروم هستند. ازاینرو این افراد حامل نوعی خشم اخلاقی هستند و بهشدت احساس مظلومیت و بیعدالتی میکنند. مهم است تأکید کنم که به لحاظ جامعهشناختی این افراد دنیای فقر و محرومیت و زندگی تهیدستی را به دنیای دانشگاه و اینترنت و کتاب و روشنفکری و مصرف جهانی پیوند میدهند و همواره بین این دو جهان در رفتوآمد هستند.
انتظار میرفت که خیزش آبان ۹۸ هشداری باشد به مقامات مسئول کشور که در نظام حکمرانی و سیاستهای اقتصادی اجتماعی تعدیل ایجاد کنند و راهحلی برای این معضلات اقتصادی و اجتماعی پیدا کنند. درعوض به نظر میرسد که مقامات با این پدیده اجتماعی از دیدگاه سیاسی- امنیتی برخورد میکنند. گویی برای آنان اولویت در چگونگی برخورد با معترضین و خنثیکردن آنان است.
دیدیم که چگونه دولت به حل این مسئله پرداخت، طبق گزارشها حدود ۲۰۰ نفر از معترضین جان خود را از دست دادند و هزاران نفر بازداشت شدند، شبکه اینترنت به مدت یک هفته تعطیل شد. واقعیت این است که تا زمانی که چنین مشکلات و ناکامیها و نارضایتیهای سیاسی و اجتماعی باقی است، همواره خیزشهای تودهای شبیه آبان بسیار محتمل است. آنچه نمیتوان بهروشنی پیشبینی کرد، عبارت است از اینکه چه زمانی و با کدام جرقه.