گروه سیاسی: حشمتالله فلاحت پیشه تحلیلگر مسائل بینالملل در روزنامه آرمان ملی نوشت: برجام عملا در روند احيا قرار گرفته ولي طنز تلخي دارد و آن اينکه دو طرف اصلي يعني ايران و آمريکا سعي ميکنند در حوزه ديپلماسي عمومي يک تعهد غيرديپلماتيک مثل ادامه تنش را اعلام کنند که ديپلماسي برجام را به نتيجه برسانند.
طنز تلخ اين موضوع نيز اين است که هر توافقي منجر به تنشزدايي ميشود ولي هم طرف ايراني و هم طرف آمريکايي ميخواهند اين تعهد را بدهند که احياي بر جام به معناي پايان تنش نيست. لذا ديپلماسي عمومي مبتني بر تنش در مقايسه با ديپلماسي رسمي تنشزدا دچار چالش شده و نقطه چالش نيز همين جاست. در نتيجه آنچه وجود دارد بيش از اينکه مربوط به متن احياي برجام باشد بيشتر مربوط به حساسيتهاي ديپلماسي عمومي است. بهطور مشخص آمريکاييها سعي ميکنند تعهداتشان را به برخي متحدان منطقهاي مثل اسرائيل داشته باشند و در داخل آمريکا در چالش بين محافظهکاران و دموکراتها اين بحث مطرح شود که برجام به معناي پايان تنش با ايران نيست. کما اينکه به ناگاه ميبينيم که آمريکاييها به دو موضع در سوريه که نيروهاي مقاومت در آن مستقر هستند حمله ميکنند که سومين حمله در دوران بايدن است. بايدن يک بار در ابتداي دوره خود اين کار را انجام داد و دوبار ديگر را در روزهاي اخير طي 2 روز انجام داد که موضوع احياي برجام خيلي جدي شده بود. همزمان ديديم که هم آقاي بايدن پاسخ تلفن نخست وزير رژيم صهيونيستي را نداد و هم آقاي بلينکن حاضر نبود با مسئول شوراي امنت ملي اسرائيل ديدار کند. در نهايت نيز زماني که وزير دفاع اسرائيل به آمريکا رفت بهطور تلويحي اعلام کرد که برجام تمام و پذيرفته شده اما آمريکاييها کماکان حاضر هستند گزينه نظامي را روي ميز نگه دارند. يعني به اسرائيل فهماندهاند که برجام به معناي پايان تنش با ايران نيست. از سوي ديگر در ايران نيز همين ملاحظه وجود دارد و يک واقعيتي که وجود دارد اين است که فارغ از دولتي که برجام را امضا ميکند اگر شانزده ماه پيش برجام احيا ميشد همين مدت به ميزاني سود اقتصادي براي ايران داشت و به ميزاني ريشه دوانده بود که مهمترين تضمين براي برجام بود. نکته مهمتر اينکه بجز يکسري الفاظ کلي چيزي به برجام اضافه نشده است. براي همين است که ميبينيم حتي منتقدان دولت نيز سعي ميکنند نوعي همراهي را صورت دهند چرا که فکر ميکنند برجام هر چه زودتر احيا شود به نفع کشور است. اما اين 16 ماه تاخير ميتوانست درست در اوج شکوفايي بازار انرژي به اندازه بيش از 4 سال فرصتهاي ايران را در بازار انرژي احيا کند. بنا بر اين ميبينيم در متن اختلافي وجود ندارد و اساس بحث تضمين بوده که طرفين با وعدههاي کلي با اين بحث کنار آمدند.