گروه بین الملل: در طول ۲۰ سال گذشته، چین به بزرگترین شریک تجاری آفریقا، بزرگترین سرمایهگذار منفرد در کشورهای آفریقایی و بزرگترین قرضدهنده به این کشورها تبدیل شده است.
در سال ۲۰۲۲ (آخرین سال کاملی که آمارش ثبت شده) چین بیش از ۲۵۰ میلیارد دلار با کشورهای آفریقایی تجارت داشته است.این کشور عمدتا از آفریقا مواد اولیه خام مانند نفت و مواد معدنی وارد کرده و به کشورهای این قاره، محصولات تولیدی صادر کرده است.در سال ۲۰۲۲، چین پنج میلیارد دلار در اقتصادهای آفریقایی سرمایهگذاری کرد که عمدتا برای ساخت مسیرهای حملونقل جدید، تاسیسات انرژی و توسعه معادن بود.شرکتهای چینی در سال ۲۰۲۲ از این پروژهها نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار درآمد کسب کردند.بر اساس گزارش «مجمع جهانی اقتصاد»، در حال حاضر سه هزار نفر در کسب و کارهای چینی در آفریقا فعالیت میکنند.
چین همچنین ۱۳۴ میلیارد دلار از کشورهای آفریقایی طلب دارد. پکن این وامها را برای توسعه به کشورهای آفریقایی اعطا کرده است.
این مقدار حدود ۲۰ درصد از کل بدهیهای کشورهای آفریقایی به سایر کشورهای جهان است.
با این حال اخیرا اعطای وامهای چین به کشورهای آفریقایی و سرمایهگذاری در آفریقا کاهش پیدا کرده است.
پروفسور استیو تسانگ از دانشگاه «سواس» در لندن میگوید: «این امر به این دلیل است که بسیاری از کشورهای آفریقایی در بازپرداخت وامهایی که برای زیرساختهای ایجادشده توسط چین در کشورهایشان دریافت کردهاند، با مشکل مواجه شدهاند».او در ادامه میافزاید: « کشورهای غربی و بانک جهانی به دلیل فقدان توجیه اقتصادی حاضر نبودند برای پروژههایی نظیر راهآهن آفریقا را تامین مالی کنند اما چین مایل بود برای این پروژهها به کشورهای آفریقایی وام بدهد.»پروفسور استیو تسانگ اضافه میکند: «اکنون بسیاری از کشورهای آفریقایی دریافتهاند که از این پروژهها درآمد کافی برای بازپرداخت وامها به دست نمیآورند.»دکتر الکس واینز از مرکز مطالعات «چتمهاوس» در لندن میگوید: «امروزه وامدهندگان چینی به آفریقا با دقت بیشتری عمل میکنند و به دنبال پروژههایی با توجیه اقتصادی بهتر هستند.»
چین همچنین تمرکز خود را از ارائه پروژههای زیرساختی بزرگ مانند جادهها، راهآهن و بنادر به تامین فناوریهای پیشرفته مانند شبکههای مخابراتی جی چهار و جی پنج، ماهوارههای فضایی، پنلهای خورشیدی و خودروهای برقی تغییر داده است.چین به سرازیر کردن خودروهای برقی به بازار آفریقا با هدف «قیمتشکنی» متهم شده است. دکتر واینز میگوید: «این یکی از راههای صادرات فناوریهای سبز و پیشرفته جدید چین به آفریقا است.»
چین از سال ۱۹۹۹، زمانی که حزب کمونیست این کشور استراتژی «خروج به بیرون» یا «جهانی شدن» را آغاز کرد، روابط تجاری عمدهای با کشورهای آفریقایی برقرار کرده است.
اولین نشست مجمع همکاری چین-آفریقا (FOCAC) در سال ۲۰۰۳ برگزار شد و اکنون به عنوان یک پلتفرم مشارکتی برای چین و ۵۳ کشور آفریقایی عمل میکند.
در ابتدا، تمرکز چین بر واردات هرچه بیشتر مواد خام از آفریقا بود تا بتواند کالاهایی برای صادرات به سراسر جهان تولید کند.
دکتر واینز میگوید: «چین مقادیر زیادی پول به آنگولا قرض داد تا زیرساختهایش را بسازد و پکن در ازای آن نفت دریافت کند. این پروژهها همچنین برای مردم چین شغل ایجاد کرد. در مقطعی، بیش از ۱۷۰ هزار کارگر چینی در آنگولا مشغول به کار بودند.»چین سرمایهگذاری خود در آفریقا را «برد-برد» توصیف میکند.
با این حال پروفسور تسانگ میگوید که پروژههای ساختوسازی که چین در آفریقا به پایان رسانده، مزایای بسیار کمی برای مردم محلی داشته و این مساله باعث نارضایتی شده است.
او میگوید: «شرکتهای چینی عمدتا کارگران خود را به همراه میآورند و فرصتهای شغلی زیادی برای مردم محلی ایجاد نمیکنند. همچنین احساسی وجود دارد که آنها کارگران محلی را برای انجام کارهایی با شرایط سخت استخدام میکنند.»در سالهای بعد از ۲۰۱۳، زمانی که چین ابتکار عمل ساخت کمربند و جاده را برای بهبود شبکههای تجاری در سراسر آفریقا و آسیا آغاز کرد، اعطای وام به کشورهای آفریقایی به شدت افزایش یافت و در سال ۲۰۱۶ به بیش از ۲۸ میلیارد دلار رسید.چین متهم به اعطای وامهایی به آفریقا شده است که از آن به غارتگری تعبیر میشود، به طوری که دولتها را متقاعد به دریافت وامهای کلان میکند و سپس هنگامی که آنها با مشکلات بازپرداخت مواجه میشوند، امتیازاتی از آنها طلب میکند.
بر پایه آمار مرکز مطالعات «چتمهاوس» آنگولا ۱۸ میلیارد دلار، زامبیا بیش از ۱۰ میلیارد دلار و کنیا شش میلیارد دلار به چین بدهکار شدهاند. همه این کشورها در بازپرداخت این مبالغ با مشکلات زیادی روبهرو هستند.اغلب، چین به کشورهای آفریقایی وام میدهد و بازپرداختها را به درآمدهای حاصل از صادرات مواد خام مرتبط میکند. این معاملات به چین کمک کرده تا کنترل چندین معدن در کشورهایی مانند کنگو را به دست آورد.
آکینوومی آدسینا، رئیس بانک توسعه آفریقا، به خبرگزاری آسوشیتد پرس گفته است که دولتها باید از گرفتن این نوع وامها خودداری کنند.
او گفت: «این وامها در وهله اول بد هستند، زیرا شما نمیتوانید داراییها را به درستی قیمتگذاری کنید. اگر مواد معدنی یا نفت در زیر زمین داشته باشید، چگونه میتوانید برای یک قرارداد بلندمدت قیمتگذاری کنید؟ این یک چالش است.»
با این حال، دکتر واینز میگوید: «دیپلماسی «تله بدهی» چین واقعا وجود ندارد. چین گاهی اوقات که با یک کشور ضعیف مواجه است، به شیوه غارتگرانه عمل میکند اما دولتهای قویتر میتوانند بدون ایجاد بدهیهای کلان با چین تجارت کنند.»
دکتر شرلی زهیو از مدرسه اقتصاد لندن میگوید که مجمع همکاری چین-آفریقا (FOCAC) جامعترین و معتبرترین پلتفرم همکاری بین کشورهای آفریقایی و هر قدرت جهانی است.
این مجمع هر سه سال یکبار، اهداف و اولویتهای جدیدی تعیین میکند.
دکتر شرلی زهیو میگوید: «این مجمع یک استراتژی برای بهترین نوع مشارکت چین به عنوان شریک خارجی آفریقا است.»
او میگوید: «تا پایان این قرن، ۴۰ درصد از جمعیت جهان در آفریقا خواهد بود. شکی نیست که آفریقا آینده اقتصادی جهان را در اختیار دارد.»
با این حال، دکتر واینز میگوید که منافع چین در آفریقا تنها تجاری نیست بلکه سیاسی هم هست.
او میگوید: «بیش از ۵۰ کشور آفریقایی در سازمان ملل متحد حضور دارند. چین تقریبا همه آنها را متقاعد کرده است که تایوان را به عنوان یک کشور به رسمیت نشناسند.»
پروفسور تسانگ میگوید: «اکنون تصویر واضحتری از خواستههای چین از آفریقا در حال شکلگیری است. چین میخواهد به قهرمان جهان جنوب – کشورهای جهان سوم- تبدیل شود و از این موقعیت برای افزایش نفوذ در سازمان ملل و سایر سازمانهای بینالمللی استفاده کند. چین میخواهد کشورهای آفریقایی نقش «پشتیبان» را برای آن ایفا کنند.»
او میگوید که مجمع FOCAC یک نشست برابر نیست و میافزاید: «نابرابری بزرگی در قدرت وجود دارد. اگر با چین موافق باشید، مورد استقبال قرار میگیرید. هیچ کس نمیگوید که با آنچه چین قصد دارد انجام دهد، مخالف است.»