رضا صادقیان
انتشار اسامی اعضای هیات مدیرههای شرکتهای مجموعه شستا از سوی وزیر جدید رفاه در نگاه نخست فعلی مفید به نظر میرسد، آن هم در شرایطی که سایر وزیران و مدیران ارشد همیشه و در هر حالتی از مخفی کاری و عدم انتشار اسامی و اطلاعات حوزه مدیریتی به صورت عمومی مخالفت کرده و میکنند. اما انتشار این اسمها چه دردی از اقتصاد پنهان، فسادهای برملا نشده و مشکلات بسیار درمان خواهد کرد؟
براساس خبرهای منتشر شده از سوی رسانهها و آگاهان به اعضای هیاتهای مدیره در هلدینگ شستا، اکثر اسامی منتشر شده قدیمی هستند و گویا افرادی دیگر طی یک سال اخیر جایگزین شدهاند و به سازمانهای دیگر نقل مکان کردند بازمیگردد. همچنین شماری از همین افراد در کسوت مدیر عامل و یا عضو هیات مدیره شرکتهای وابسته به دولت حضور داشته و دارند، در واقع دو شغله و سه شغله هستند. مهمتر از دو موضوع فوق، حضور برخی از آشنایان و ژنهای خوب در همین شرکتها به عنوان مدیر ارشد است. بعد چی؟ تقریبا هیچ! در واقع نه تنها در هلدینگ شستا که وابسته به تامین اجتماعی و وزارت رفاه است، بلکه در سایر مجموعههای اقتصادی وقتی با اسامی و عملکرد آنها روبرو میشویم تقریبا با کمترین واکنش از سوی مدیران ارشد روبرو میشویم!
اگر قرار است تنها چند اسم و سمت به اسم شفافسازی و شفافیت منتشر شود و بعد کل کار در همین سطح متوقف بماند و هیچ برخوردی با افراد متخلف، مدیران بیلیاقت و مدیران چند شغله کار نابلد و هزینهساز و فرصت سوز روی ندهد به نظر میرسد ادامه روند چنین شفافیتی از همین الان گرفته شود و روال کار را مانند همیشه دنبال کنیم صدها بار بهتر از انتشار اسامی است! در واقع نه اسامی منتشر شود و نه اینکه مدیر شستا به بهانه پارهای برخی توضیحات در برنامه پایش روی خط برنامه حاضر شود و در نهایت مشخص نشود چه شده است!
مهمتر آنکه، به غیر از چند مدیر ارشد که حقوقهای نجومی گرفته و بعد از مدتی مازاد دریافتی (!) حقوق و پاداش و حق اولاد و تفریح و سفرهای آموزشی-تحصیلی با پیگیریهای دستگاههای نظارتی به بیتالمال بازگردانده شد، تا کنون گزارش و خبری مبنی بر بازگردانده شدن پاداشهای غیرقابل باور هیاتهای مدیره در شرکتهای مختلف منتشر نشده است (هیات مدیرههای که به خاطر تلاشها و بیخوابی برای خودشان پاداش مشخص میکنند!)، در واقع مخاطب اینگونه خبرها در هر حالتی با یک روال روبرو بوده است.
ابتدا اسامی برخی از مدیران همیشه حاضر منتشر شده است، مدتی بعد و یا فردای همان روز شماری از رسانهها در راستای شفافسازی و نقد عملکرد همان مدیران انتقادهایی را منتشر کردند البته اگر مدیران وابسته به یکی از دو جریان سیاسی کشور باشند نقدها با هیجان بیشتری منعکس میشود، شهروندان نیز با حیرت و اغلب با چشمهای گرد شده رقمهای دریافتی مردان همیشه مدیر را نگاه میکنند، مدتی بعدتر پای این کشمکش و شفافیت به سخن و کلام مسئولان نیز ورود پیدا میکند و سرانجام بحثها برای همیشه میخوابد تا کشف سودجویی و پاداش نجومی دیگر!
مشکل شفافیت و مسائلی که حول چنین محوری قرار میگیرد، چسبیدن به یک بخش و رها کردن سایر امور است، مثل انتشار اسامی هیات مدیرهها، سخن گفتن درباره شفافیت و بازداشت شماری از اختلالگران در بازار ارز و طلا و. . . تا زمانی که شفاف بودن به چنین کارهای خلاصه و خاتمه یابد نمیتوان چندان دل به شفافیت و مبارزه با فساد سپرد.