گروه سیاسی: محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در گفتگویی که دو روز پیش در یکی از روزنامهها منتشر شد گفته است: «ما در دوران مذاکرات هستهای بیشتر از طرف مقابل نگران خنجرهایی بودیم که برخی در داخل از پشت میزدند.»
خنجرهای ساخت داخل چه بودند و چرا آقای ظریف امروز با صراحت بیشتری از آنها میگوید؟ کمی که به عقبتر بازگردیم میتوان تاثیر منفی و ضد منافع ملی جریان مخالف مذاکرات هستهای را در سه مقطع زمانی پیش، حین و پس از دست یافتن به توافق هستهای میان ایران و کشورهای ۵+۱ موسوم به برجام مشاهده کرد. مخالفان تعامل و مذاکره که سیاست تنشزدایی با غرب را سازش مینامیدند و خود را دلواپس میخواندند پیش از دست یافتن به برجام و در زمان مذاکرات طولانی با در اختیار داشتن تریبونهای رسمی تلاش خود را به کار بستند تا با جهتدهی به افکار عمومی اعتماد جامعه به مذاکرهکنندگان را سلب کنند. این سلب اعتماد اگر اتفاق میافتاد میتوانست بزرگترین خسارت را به جریان مذاکرات وارد بیاورد.
زیرا هیچ مذاکرهگری در طول تاریخ و در کشورهای مختلف بدون آن که نقطه اتکایی در داخل کشور خود داشته باشد نخواهد توانست دیپلماسی را به اندازه قدمی به سمت منافع ملی پیش ببرد. رفتار جناح تندرو در این مقطع زمانی به حدی شکلی افراطی به خود گرفته بود که در نهایت مقامات عالیرتبه نظام در چند نوبت با اسم آوردن از وزیر امور خارجه در سخنرانیهای عمومی از ظریف حمایت کرده و خواستار پایان حملات تبلیغاتی دلواپسان علیه دستگاه دیپلماسی کشور شدند پس از اعلام دست یافتن به توافق هستهای هم این جریان به اقدامات خلاف منافع ملی خود ادامه داد.
این بار اما الگوی رفتاری آنان با قبل تفاوتهایی پیدا کرده بود. در این مقطع زمانی آنان علاوه بر تریبونها و رسانههای در اختیارشان مانعتراشی بر سر راه توافقات اقتصادی پس از برجام را هم در دستور کار خود قرار داده بودند و میتوان گفت دلواپسی سیاسی رنگ و بوی نگرانی از به خطر افتادن منافع اقتصادی حاصل از تحریمها را هم به خود گرفته بود. این جریان سیاسی-اقتصادی با ابزارهای در اختیارش و البته نفوذ در برخی مراکز اثرگذار سبب وضعیتی شد که در آن هر اقدام اقتصادی که رنگ و بویی از ورود سرمایه خارجی و همکاری با کشورهای صنعتی داشت مورد غضب و مانعتراشی آنان میشد.
دیگر تفاوتی نداشت قراردادی نفتی باشد یا تفاهمنامهای در حوزه خودرو، همکاری اقتصادی در زمینه نیروگاهها باشد یا گفتوگویی برای جذب سرمایههای خارجی؛ همه و همه محکوم بود و نشانگر کشورفروشی!قریب به سه سال از اجرای برجام گذشت تا دونالد ترامپ تصمیم خود را برای خروج از توافق هستهای عملی کرد و حالا مقطع زمانی سومی بود که «خنجرهای از پشت» به کار بیفتد. همانها که از عدم تاثیر برجام و رفع تحریمها میگفتند و ورود شرکتها و سرمایه خارجی به کشور را در صداوسیما و سایر تریبونهای رسمی سانسور میکردند به یکباره گزارش لحظهای از خروج شرکتها از ایران را در دستور کار خود قرار دادند و بحران اقتصادی پس از آغاز تحریمها را بهانهای برای تسویه حساب سیاسی.
آنان در این زمان در برابر هر نوع اقدامی که میتوانست اثرات تحریمها را کاهش دهد مقاومت کردهاند. رفتاری که این روزها درباره لوایح اف.ای.تی.اف مشاهده میشود بخشی از همین الگوی رفتاری است که سیاستبازیهای معطوف به کسب قدرت را به منافع ملی و حل مشکلات بی اندازه بزرگ مردم اهمیت میدهد.