گروه سیاسی: محمد فاضلی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی نوشته است: اندیشکده آمریکایی بروکینگز در نوامبر ۲۰۱۵ گزارشی با عنوان «هشت مسأله بزرگ که نامزدهای انتخابات ۲۰۱۶ باید به آنها بپردازند» منتشر کرد. این گزارش ۶۳ صفحهای برای نخبگان و هر خوانندهای مشخص میکند که جامعه آمریکا چه مشکلاتی دارد و نامزدها باید به چه موضوعاتی بپردازند. اولین پاراگراف مقدمه این گزارش مینویسد: «... نومیده کننده است که ببینیم که نامزدها یکدیگر را لجن مال میکنند. اما مهمتر آن است که نامزدها اصلیترین مسائلی را که ملت با آن مواجه است مشخص کرده و اگر انتخاب شوند چگونه به این مسائل میپردازند... د. اما موضع نامزدها درباره مسائل اصلی و مسائلی که ایشان تأکید کردن بر آنها را انتخاب میکنند، باید سهم به سزایی در تصمیم رأیدهندگان داشته باشد. »
عنوان هشت فصل گزارش بروکینگز به شرح زیر است که میتوان مسائل را نیز از روی عنوان فصلها تشخیص داد. بروکینگز درباره هر کدام از این مسائل نیز چند صفحه متن دقیق نوشته و ابعاد مسأله را مشخص کرده است.
- رشد اقتصادی
مسائل اصلی مالیاتی در ۲۰۱۶
چرا باید بدهی فدرال اولویت اصلی نامزدهای ۲۰۱۶ باشد
مسائل سیاست سلامت و انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶
راهبرد دفاعی ایالات متحده و بودجه دفاعی
اجتناب از یک بحران مالی دیگر
دستورکاری برای کاهش فقر و افزایش فرصتها
آنچه نامزدها باید درباره زیرساخت بدانند: مسائل و گزینهها
وقت آن رسیده است از نامزدهای انتخابات مجلس، و احزاب و گروههای حامی آنها در ایران، از اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان؛ عدالتخواهان، دموکراسیخواهان یا طرفداران ارزشهای سنتی؛ اسلامگراها، سکولارها یا مدعیان ولایتمداری و حکومت دینی؛ ضدفتنهها، ضدنفوذها؛ مدرنها، ضدمدرنها؛ سادهزیستها، تجملگراها؛ و ... بپرسیم:
مسائل اصلی کشور به نظر شما چیست و آنها را چگونه تعریف میکنید؟ (عوامانه نگویید بیکاری، تورم، رکود، محیط زیست. این حد از تعریف مسأله به فهم سیاسی، تخصص و ساماندهی سیاسی نیاز ندارد.)
وقت آن است که کاندیداها و حزب و گروهشان، اگر بعد از لجنمال کردن یکدیگر، وقتی برایشان باقی ماند، پاسخ دهند در حیطه اختیارات مجلس، برای مسائل و سوالات زیر چه رویکرد و پاسخهای دقیقی دارند؟
- سازگاری الگوی توسعه کشور با شرایط کمآبی ایران.
وضعیت ناپایداری مالی صندوقهای بازنشستگی.
سیاست منطقهای ایران و تنش در روابط ایران و جهان. (چیزهایی فراتر از کلیگویی «عزت، حکمت و مصلحت» لازم است.)
برای خروج از رکود و جبران فاصله رشد اقتصادی ده سال گذشته ایران با متوسط جهان و کشورهای در حال صنعتیشدن چه میکنید؟
برای توسعه اشتغال و مدیریت بیکاری چند میلیون بیکار چه میکنید؟ (بیان کلیاتی نظیر توسعه بنگاههای کوچک و متوسط، یا اجرای سیاستهای اشتغالزا به درد نمیخورد.)
برای کاهش شدت انرژی در کشور چه میکنید؟ (بیش از بیان اجرای سیاستهای بهینهسازی چه چیزی برای گفتن دارید؟)
برای توسعه نامتوازن ایران و توسعهنیافتگی تعداد زیادی از استانهای کشور، بالاخص در نواحی مرزی چه میکنید؟ (نگویید «سیاستهای محرومیتزدایی در پیش میگیریم. »)
برای ساماندهی نظام رفاهی کشور چه میکنید؟ (نگویید سیاستهای فقرزدایی در پیش میگیریم. اینها کلیات به درد نخور است.)
بسیار سؤالات دیگری هم هست، اما حدس میزنم که دو پاسخ کلیگویانه در چنته دارید. گروهی خواهند گفت نقطه آغاز پرداختن به همه این پرسشها دموکراسی و توسعه سیاسی است. گروهی دیگر نیز ایستادگی بر ارزشها، عدالتخواهی، پیگیری آرمانهای دینی، خودباوری، مقاومت و روی پای خود ایستادن را پیش میکشند.
اینها همه خوب، اما کلیگویانهتر از آن هستند که به کار زندگی جماعت هشتاد میلیونی بیایند. حرف دیگری دارید؟
سؤالات دیگری هم هست، وقت کردید به اینها هم پاسخ دهید.
- چرا و چگونه چند برابر حقوق نمایندگی را صرف هزینههای تبلیغات انتخاباتی میکنید؟
حتماً برخی و از جمله، خود نامزدها میپرسند این سؤال به مسائلی که نمایندگان به آنها میپردازند و سیاستهایی که در پیش میگیرند چه ارتباطی دارد؟ اما واقعیت این است که نظام تأمین مالی در عرصه سیاست عمومی، تعیینکننده بسیار مهمی است.
نامزدهای انتخابات، از هر جناحی که هستید؛ مردم شریف ایران، هر گرایشی که دارید؛ مسئولان کل فرایند برگزاری انتخابات، هر گونه که میاندیشید؛ عصر کلیگویی پایان یافته است، شعارها به گل نشستهاند، انگ زدنها تا به غایت کاربردشان استفاده شدهاند؛ و همه ظرفیتهای پوپولیسم عیان شده است؛ فکر دیگری کنید/کنیم.