✍️محمدحسین روانبخش
هفتهی پربرکتی را پشت سر گذاشتیم؛ آمریکا با سرعت به سمت بدبختی پیش میرود. دلارش ۷۶ هزار تومان را پشت سر گذاشت و الان اگر آمریکاییها بخواهند یک همبرگر مکدولاند ناقابل بخورند حداقل باید ۷۶۰ هزار تومان پول بدهند. عوضش یک همبرگر در مملکت ما فقط ۳ دلار ناقابل است. اگر این شکست غرب نیست، پس چیست؟!
خوشبختانه سرگرمیهای خوبی هم داریم. چند هفته قبل قرار بود برق برود که هوا آلوده نشود، دو هفتهی قبل هوا آلوده شد و قرار شد برق خانگی نرود، اما این هفته «جاء الحق و زهق الباطل» بود: سرما و باد و برف دوباره آمد و برق دوباره رفت! (غربیها همه باطل هستند حتی ادیسون) پیشبینی میشود که هفتهی دیگر به فضل پروردگار هم آلودگی داشته باشیم و هم برق برود.
بساط خنده هم که فراهم است: زاکانی به عنوان شهردار تهران در روزهای اوج آلودگی هوای تهران اعلام کرد که «به خودمان در حوزه مقابله با آلودگی هوا و اجرای قانون هوای پاک نمره خوبی میدهیم.» خوب مگه چیه؟!
مثل انتخابات ریاستجمهوری که میخواست تا آخرش بماند اما خدا نخواست، اینجا هم میخواسته هوا را پاک پاک کند اما خدا نخواسته دیگر! اگر خدا نخواسته، چرا باید از نمرهی شهرداری کم کنیم؟! کمی هم به اخبار بینالملل بپردازیم.
بشار اسد رئیسجمهور سوپرقانونی سوریه ۱۰ روز بعد از مفقودالاثری، اطلاعیهای داد و اعلام کرد که به هیچ وجه قصد فرار به روسیه را نداشته. رفته لاذقیه به نیروهایش سر بزند و از آنجا برای مبارزه با تهاجم تروریستها مجبور شده از روسیه سردربیاورد! کمی پیچیده نوشته، ولی معنای سادهاش این است که او هم میخواسته مثل زاکانی تا آخرش بماند، ولی خدا نخواست!