محمد توکلی
«مراکز نظامی ناموس ما است»، «از مراکز نظامی همچون ناموس خود مراقبت میکنیم»، «حرف زدن از مذاکره خیانت است» ، «از توان موشکی همان گونه دفاع میکنیم که مردان غیرتمند ازناموس خود دفاع میکنند» و... اینها بخشی از اظهارنظرهای برخی چهرههای سیاسی و فرماندهان نظامی است که در روزهای اخیر مطرح شده است. این نگاه که میتوان آن را «ناموسی» کردن موضوعات سیاست خارجی نامید پیشتر از این نیز و در یک مقطع حدود ده ساله درباره پرونده هستهای دنبال میشد. بین سالهای 1384 تا 1392 و در زمانی که اصولگرایان ارکان قدرت را در اختیار خود داشتند شاهد آن بودیم که رسانههای رسمی و مسئولان دولتی به گونهای با پرونده هستهای کشورمان مواجه میشدند که گویی از یکی از مقدسات مردم ایران سخن میگویند.
غلبه جنبه ایدئولوژیک بر علم دیپلماسی که در چنین مطالبی به خوبی عیان است سبب آن میشود که «منافع ملی» در سایه قرار گرفته و آن طور که لازم است به آن توجه نشان داده نشود. نتیجه قداست بخشی به موضوعی در سیاست خارجی در آن مقطع زمانی آن بود که هر نوع نقد، پرسش و اظهارنظری که خلاف تبلیغات رسمی تلقی میشد ممنوع بود و تعداد مقالات انتقادی در نشریات درباره مذاکرات هستهای در آن بازه زمانی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد و آن چه در رسانههای کشور منعکس تنها یک روایت خاص مورد تایید مسئولان وقت بوده است.
حال شاهد آن هستیم که برخی با درس نگرفتن از آن روزها یکبار دیگر در همان مسیر نادرست در حرکت هستند. در اینجا بحث بر سر این که «مذاکره در موضوعات مرتبط با توانمندی موشکی؛ آری یا خیر؟ » نیست بلکه هشداری است به این امید که تجارب تلخ گذشته تکرار نشود. ایجاد ممنوعیت برای اظهارنظر در چنین موضوعاتی و تکرار قرائت رسمی در رسانههای مختلف و عدم واکاوی چنین موضوعاتی از زاویه نگاههای مختلف تنها سبب آن خواهد شد که از همفکری، که لازمه تصمیم گیری در چنین موضوعات پیچیدهای است خود را محروم کنیم.
از طرف دیگر «ناموسی» نشان دادن مسائل حوزه سیاست خارجی سبب آن میشود که عقب نشینیهای تاکتیکی در چنین موضوعاتی سبب سوءتفاهم در جامعه و سوءاستفاده بدخواهان نظام سیاسی مستقر شود. فیالمثل در موضوع دسترسی به سایتهای نظامی بر اساس برجام، شاهد آن بودیم که برخی فرماندهان نظامی کشور و بعضی چهرههای سیاسی که با وجود عدم مسئولیت در وزارت امور خارجه علاقه مندند در حوزه سیاست خارجی به شکل روزانه اظهارنظر کنند قاطعانه از مخالفت ایران با این مسئله خبر دادند. اما پس از مدتی برای همه روشن شد که دسترسی به همه جا از جمله اماکن نظامی جزیی از پروتکل الحاقی است که ایران مانند کشورهای دیگر جهان آن را اجرا میکند. کم دقتی هایی از این جنس که با کمی توجه میتواند رخ ندهد میتواند در بلندمدت از اقتدار کشور نیز بکاهد.
کلام آخر آن که میتوان با مذاکره در خصوص مسئله موشکی مخالف بود اما در عین حال فضا را برای بیان قرائتی مخالف این دیدگاه نیز گشود. تجارب مختلف در چند دهه اخیر به خصوص تجربه بستن فضا در موضوع پرونده هستهای به خوبی نشانگر این نکته است که این شکل از مواجهه با منتقدان و آنان که نوع دیگری میاندیشند ره به جایی نمیبرد و تنها سبب پیچیدهتر شدن وضعیت میشود. از طرف دیگر با مبنا قرار دادن منافع ملی میتوان به این نتیجه رسید که ایجاد فضای لازم برای بحث و گفتگو در چنین موضوعاتی نه تنها تهدیدی برای امنیت ملی نیست بلکه سبب افزایش انسجام داخلی و وحدت ملی میشود.