به گزارش انصافنيوز، سیدمحمد خاتمی در این جلسه به تبیین مواضع و رویکردهای جریان اصلاحات پرداخت. وی در بخش نخست این جلسه به تأکید این نکته پرداخت که هر جریانی باید تعریف واضحی از چیستی و کیستی خود داشته باشد و نقش این چیستی و کیستی را در رفتار، مواضع و رسالتهای خود بشناسد. همه جریانات باید گفتمان خاص خود را داشته باشند و با آن گفتمان شناخته شوند. گفتمان مجموعهای از اندیشه و رویکرد است و در مورد اصلاحطلبی باید مشخص کنیم که این گفتمان چیست؟ البته در این زمینه کارهای خوبی صورت گرفته است و ماهیت و رویکرد اصلاح طلبی روشن است گرچه هنوز هم باید در این زمینه کار کرد.
رئیسجمهور اسبق کشور سپس به تبیین سه گفتمان غالب عصر مشروطیت پرداخت:
1- گفتمان نخست دین را مانع پیشرفت میدانست و بهطورکلی دینستیز بود. امروزی بودن را، بدون در نظر گرفتن سیر و تحول تاریخی غرب و بنیادهای فکری آن، شباهت ظاهری با غرب معنا میکرد.
2- گفتمان دوم غرب را دشمن میپنداشت و باوجود اینکه درونمایه اصلی سنت محتوای آن است، ظاهر آن را بدون در نظر گرفتن محتوا اصل می دانست. بهعنوانمثال پیروان این گفتمان با آنکه در ابتدا با ظلم و ستم قاجار مخالف بودند بعدها حاضر شدند همراه محمدعلی شاه و حکومت مستبد وی باشند.
3- گفتمان سوم گفتمانی بود که در عین پایبندی به سنت، قائل به نوآوری و اجتهاد در آن بود. با نوآوری در سنت مفاهیم جدیدی بهمقتضای زمان در آن معنا میشود و دین میتواند پاسخ نیازهای جدید را بدهد. این گفتمان معتقد بود مردم بر سرنوشت خویش حاکماند. اما رویکرد سوم در عمل شکست خورد و در پی آن گفتمانی ایجاد شد که ماحصل آن دیکتاتوری خشن که ادعای نوآوری و نوسازی را داشت بود.
خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود به ترسیم شاخصههای انقلاب اسلامی پرداخت و ادامه داد: ما انقلاب بسیار بزرگی داشتیم که هم نگاه به دین داشت و هم به جامعه. چون جامعه ما هویت دینی خاص خودش را دارد، اگر بتوانیم جمهوریت را سازگار با دین تعریف کنیم توانستهایم به اهداف انقلاب و امام نزدیکتر بشویم.
وی ادامه داد، گرچه اخلاق همواره در عرصه سیاست غریب بوده است ولی به خصوص بعد از ماکیاولی به طور کامل در اختیار سیاست قرار گرفت و سیاست معطوف به قدرت شد. ما جمهوری اسلامی را میخواستیم و می خواهیم چراکه فقدان اخلاق و معنویتی که در جوامع دموکراتیک دیگر وجود دارد می توان با درک درست دین جبران کرد. متاسفانه گاهی بداخلاقیهایی با دین توجیه میشود و چهره شرعی و موجه به خود میگیرد و گاهی تا جایی پیش میرود که این بیاخلاقیها به ارزش تبدیل میشود و بهعنوانمثال تهمت زدن و دروغ گفتن و بردن آبروی دیگران و حتی گرفتن جان آنان تبدیل به یک ارزش میشود. امام(ره) جمهوری اسلامی را مطرح کردند نه خلافت اسلامی و امروز هم شاهد این هستیم که گروههایی تحت عنوان خلافت اسلامی چه بر سر اسلام و مردمآوردهاند و می آورند. امام این موضوع را مطرح کردند چراکه مطمئن بودند جمهوریت به همان معنایی که در سطح جهان مطرح است دقیقاً با اسلام و دین سازگار است؛ اگر تعبیری از دین ارائه شود که با جمهوریت سازگار نیست آن تعبیر از اسلام لااقل از نظر انقلاب ما نادرست است.
ریاست دولتهای هفتم و هشتم جمهوری اسلامی ایران در آخرین بخش از سخنان خود به تبیین جایگاه جریان اصلاحات پرداخت و با تصریح این نکته که هر جریانی ممکن است اشتباهاتی داشته باشد و ما منکر اشتباهات خود نیستیم ادامه داد: ولی میتوان به اطلاعات و آماری که چه در دولت قبل و چه امروز منتشر می شود مراجعه کرد و بهراحتی به این نتیجه اذعان کرد که عملکرد دولت اصلاحات درخشانترین عملکرد در دوران پس از جنگ در بسیاری از حوزهها بوده است.
وی ادامه داد: اصلاحات باید رویکردش رو به مردم باشد و کمک کند بدبینیهای احتمالی که نظام نسبت به این جریان پیداکرده، حذف شود. اگر چنین نشود، نتیجهای جز واگذاری عرصه به تندروهای مسئولیتناپذیر جامعه حاصل نخواهد شد و این هم به زیان مردم است و هم به زیان نظام و رهبری. اصلاحطلبان در عرصههای مختلف باید زمینه تعامل و گفتگو با همه جریانات سیاسی معتدل را ایجاد کنند. البته این به معنای ائتلاف مستقیم نیست؛ اما میتوان در حین رقابت، با احزاب و گروههای دیگر همکاری و همراهی داشت.
خاتمی سخنان خود را با این جملات پایان داد که مجلس نباید در انحصار گروهی تندرو و انحصارطلب باشد و امید است گروههای اصلاحطلب، اعتدالگرا و عقلای متعلق به هر جناح و گرایشی بتوانند مجلسی آرام و معتدل به وجود بیاورند. پیش از سخنان سید محمد خاتمی، تعدادی از اعضای شورای هماهنگی دانشجویان اصلاحطلب به تبیین وضعیت دانشگاهها و فعالیتهای دانشجویی، محدودیتهای موجود، مطالبات فعالین و تشکلهای دانشجویی، بررسی عملکرد دولت و وزارت علوم، بررسی وضعیت دانشگاههای سایر استانها و تبیین دیدگاه خود نسبت به جریان اصلاحات و افقپیش روی آن پرداختند.