به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۲۱ - ۱۱:۲۷
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۹ ساعت ۱۶:۲۴
کد مطلب : ۱۳۹۲۲۶
گفت‌وگوی «بهار» با برزین بهارلویی، عکاس و طراحی نمایشگاه فتوکلاژ «حیرانی نو» در گالری آتبین

ترکیب زیبای تخریب

مرجان یگانه پرست- روزنامه بهار:
ترکیب هنرها همواره مي‌تواند نتیجه‌اي متفاوت از اصالت همان هنر به مخاطب ارائه دهد و نمایشگاه فتو کلاژ برزین بهارلویی به نام «حیرانی نو» که در گالری «آتبین» برگزار شد، نتیجه جدیدی از ترکیب دو هنر معماری و نقاشی دوران رنسانس را در بر داشت. در برخورد با این نمایشگاه از ترکیب این دو هنر حیرانی ایجاد می‌شود، حیرانی از نتیجه‌ای متفاوت از هنر عکاسی. نتیجه‌ای که احساس و تجربه‌ای جدید به مخاطب منتقل می‌کند و حاصل ترکیب و خلاقیتی نوین است. برزین بهارلویی که سال ها در زمینه عکاسی و چهره‌نگاری فعال بوده است، پیش از این نمایشگاه، تجربه حضور در جشنواره بین‌المللی شعر گوتنبرگ سال 2017، چهاردمین جشن تصویر سال و همچنین سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در بخش عکاسی (گرامیداشت عباس کیارستمی) 1395 و همچنین جایزه معماری آقاخان با چاپ عکس در کتاب Architecture and Plurality1394، دومین جایزه عکس دویچه وله، 2016، نمایشگاه گروهی عکس بی ینال معماری ونیز 2016، دوازدهمین جشن تصویر سال 1393 و همچنین نمایشگاه گروهی گالری «نیکلاس فلمل» پاریس 2014 را داشته است.
***

*برخلاف انتظار این نمایشگاه ترکیبی از چند عکس بوده اما نتیجه، آثار خاص و متفاوتی را به دنبال داشته است. درباره نمایشگاهی که برگزار کردید، توضیح مي‌دهید؟
این آثار متشکل از عکس‌هايي از بناهای معماری در کاشان و اصفهان است که با نقاشی‌هاي دوران رنسانس ترکیب شده اند. این عکس‌ها را در سه سال تهیه کردم. از طرفی به نقاشی‌هاي دوران رنسانس هم علاقه داشتم و آنها در ذهن من سمبلی از کمال هنر هستند که با هنر ایرانی که در بازارها به کار مي‌رفته است، همزمانی دارد. در همان دوران با توجه به حضور فاتحان غربی در ایران مثل اسپانیایی‌ها بخشی از این نقاشی‌ها وارد ایران هم شده و تاثیراتی در دیوار نگاشته‌ها و معماری بازارها داشته است. زمانی که این عکس‌ها را گرفتم و تخریب شان را مي‌دیدم، به این فکر مي‌کردم که چطور مي‌توانم این عکس‌ها را با هم ترکیب کنم و آن را به همه نشان بدهم.

*ایده نمایشگاه تان از کجا آمد؟
این نقاشی‌ها برآمده از فرهنگ غربی او است و فرهنگ ما نبوده اما همزمان با قرن 17 میلادی بوده که با قرن یازده هجری قمری متقارن بوده است. به دلیل همزمانی تاریخی، این دو هنر را با هم ترکیب کردم اما تاکیدی بر نقاشی خاصی نداشتم. سعی داشتم ترکیب خوشایند و هماهنگی به وجود بیاید و به وجه زیباشناسی آن توجه داشتم. 30 اثر چاپ و آماده کردم اما در این نمایشگاه 15 اثر به نمایش درآمد. در گالری «آتبین» هم این آثار به نمایش گذاشته شد.

*این آثار چطور شکل گرفتند و نحوه آماده سازی آنها چطور پیش رفت؟
شیوه کارم به این ترتیب بود که بعد از عکاسی از معماری و تهیه نقاشی‌هاي دوره رنسانس، آنها را پرینیت گرفتم و با هم ترکیب شان کردم تا به نقاشی نزدیک شوند. در واقع این نمایشگاه شامل مجموعه‌اي از عکس‌ها است که با ترکیب با یکدیگر حسی از نقاشی به مخاطب ارائه مي‌شود. عکس از معماری ایرانی را خودم گرفتم ولی المان‌هايي هم به آنها  اضافه کردم. در طی یک سال اخیر مشغول کلاژ و ترکیب کردن این عکس‌ها با عکس نقاشی‌ها بودم. عکس نقاشی‌ها را به طور مستقیم نتوانستم تهیه کنم، آنها را از طریق تکنیک‌هاي دیجیتالی به دست آوردم اما برخی از آنها نیاز به مرمت داشتند تا به کیفیت مطلوب برسند.

*اتفاق خوبی که در آثارتان رخ داده این است که این تلفیق و ترکیب به خوبی شکل گرفته است و به نظر مي‌آید این آثار جدید هستند.
تلاشم این بود که بافت و هماهنگی این آثار درست اتفاق بیفتد و حس هماهنگی ترکیبی منتقل شود اما قطعا دیدن آثار از نزدیک و تجربه دیدن عینی آنها، متفاوت از فایل تصویری آن است.

*به نظر مي‌آید نقاشی‌هاي دوران رنسانس و معماری ایرانی بازارها کمترین قرابت را داشته باشند. چطور به این ایده رسیدید که این دو هنر را با هم تلفیق کنید؟
این که این دو هنر با هم اشتراک دارند یا نه، از دیدگاه‌هاي مختلف مي‌تواند متفاوت باشد. ترکیب آنها در کنار هم نتیجه بخش بوده است و حسی از اشتراک منتقل مي‌کند. از طرفی تقاون زمانی آنها کمی این دو هنر را به هم مرتبط مي‌کند. این همزمانی باعث جذب من مي‌شد البته با چالش نامانوس بودن احتمالی آنها هم مواجه بودم. هر چند فکر مي‌کنم در کشور ما واردات هنر در دوره‌هاي مختلف رخ داده است. بعد از دوره‌هايي که هنر مینیاتور در کشور ما پا گرفته بود، فرا گرفتن هنر نقاشی از غرب نیز رایج شد. در نتیجه معماری ایرانی در آن دوره زمانی، انباشته از هنر نقاشی وارداتی است و رگه‌هاي غربی را مي‌توان در آن جستجو کرد. بسیاری از نقاشی‌هايي که در دیوار نگاشته‌ها و معماری‌ها استفاده شده است، هنری وارداتی است تا هنری ذاتا ایرانی. به طور مثال در بازار قیصریه اصفهان مي‌توان زمینه‌هاي هنر نقاشی دوران رنسانس را در معماری بناها پیدا کرد. حتی مي‌توان گفت شاید ردپای مشخصی از این هنر در معماری‌ها نباشد چون امکان تلفیق این دو هنر به راحتی ممکن نبوده است  اما الهامات و تاثیراتی از آن را مي‌توان در آنها پیدا کرد. به شخصه حس‌هاي مشترکی را در بین این دو هنر مي‌گرفتم هم از نظر بافت و هم از نظر جلال و شکوه که هر یک سعی داشته اند در اثرشان آن را بیاورند. امر مطلقی نیست که این دو هنر نتوانند با هم ترکیب شوند.

*شما بیشتر در حرفه عکاسی فعال بوده اید اما در این نمایشگاه دستاورد جدیدی از هنر عکاسی ارائه کرده اید یعنی فتوکلاژ که حسی از نقاشی را به مخاطب منتقل مي‌کند. آیا مي‌توان به راه‌هاي جدیدی در این هنر دست پیدا کرد؟
قطعا. عکاسی حرفه اصلی من است و به آن علاقه مندم، بیش از ده سال است که در این زمینه فعال هستم. در زمینه پرتره‌ها و عکاسی فیگوراتیو تلاش کرده ام و همچنین عکاسی معماری که آنها را  در دنیای امروز و ارائه حرف جدید، کم مي‌دانستم. غیر از نمایش این عکس‌ها دنبال بیان حرف‌هاي دیگری بودم و نمی دانم در این نمایشگاه موفق بوده ام یا نه ولی تلاشم را کرده ام. فکر مي‌کنم در دنیای مدرن، ارائه آثار متفاوت و ترکیب مدیاها مي‌تواند راه جدیدی باشد. البته ما نسبت به جهان هنر خیلی عقب هستیم و مدرن سازی هنر در ایران خیلی کم و کند اتفاق مي‌افتد. بسیاری از دانشجوها از من خواستند تا کتاب در زمینه فتوکلاژ به آنها معرفی کنم اما نتوانستم به درستی آنها را راهنمایی کند چون منابع خوبی هم در دسترس نیست. این هنرها جدید هستند و مدام به روز مي‌شوند و اطلاعات لازم در ایران وجود ندارد. این هنرها مثال هنرهای قدیمی چهارچوب ندارند. به نظرم آمد که عکس خام این آثار نمی تواند اثر تازه‌اي بر مخاطب داشته باشد و همزمان بتواند زیبایی این هنر را هم نمایان کند و مخاطب را متوجه تخریب شدن آنها کند. این شد که دست به این ترکیب زدم و سعی کردم با تلفیق فرهنگ‌ها به نتیجه جدیدی برسم.

*واکنش مخاطبان به آثارتان چگونه بود؟
بیشتر از آن چیزی که انتظار مي‌رفت مخاطبان از نمایشگاه استقبال کردند. در هنگام آماده سازی آثار سعی مي‌کردم نظر مخاطب را هم در نظر بگیرم ولی نمی توانستم واکنش آنها را پیش‌بینی کنم. به گفته مدیریت گالری «آتبین» این نمایشگاه، یکی از پر بیننده ترین نمایشگاه شد و بیشتر از 600 نفر در روز افتتاحیه به گالری آمدند و رفتند. جای شکر دارد که مخاطبان از آثار تعریف کردند و بیش از نیمی از آنها به فروش رسیدند. هر کسی نسبت به سلیقه اش از کارهای مختلف استقبال کرد و هر کسی اثری را دوست داشت. یک اثر خیلی بزرگ در نمایشگاه داشتم که اکثرا آن را پسندیدند چون جزییات و بافت در آن به خوبی دیده مي‌شد. سئوال مشترکی که همه داشتند این بود که شما کدام بخش را رنگ کرده اید؟ کدام بخش آن نقاشی است؟ من مجبور بودم که توضیح بدهم که این آثار نقاشی نیستند و سعی کرده ام با ترکیب رنگ و بافت به حس نقاشی در اثر برسم.
*توجه مردم به تخریب شدن این آثار و حفظ آنها جلب شد؟

نه کسی اشاره نکرد و بیشتر به زیبایی اثر توجه داشتند.
*نتیجه آثار خیلی خوشایند و زیبا شده است و تخریب شدن آنها کمتر مورد توجه قرار مي‌گیرد؟
اگر به این آثار توجه مي‌شد که تخریب آنها صورت نمی گرفت و عده کمی بودند که به این موضوع توجه کردند. البته افرادی بودند که به خنجرها و سکوت این افراد اشاره کردند و در توضیح به آنها گفتم که منظورم تخریب شدن این معماری‌ها و سکوت کردن در مقابل آنها بوده است. با وجود خوش شانسی در فروش که من در این نمایشگاه داشتم، مایلم به این نکته اشاره کنم که فرهنگ خرید عکس در ایران وجود ندارد. خیلی از بچه‌هاي عکاس دوست داشتند کار کنند اما به دلیل عدم فروش آثارشان دلزده شدند و این حرفه را رها کردند. بسیاری در مواجه با عکس مي‌گویند به جای صرف هزینه برای عکس، نقاشی آن را تهیه خواهم کرد. در صورتی که نقاشی در جای خود قرار دارد و هنر عکاسی هم جایگاه خود را دارد. این مسئله ناراحت کننده است و به نظر مي‌آید فرهنگ برخورد با آثار هنری وجود ندارد چون مثل خیلی از مواردی که وارد ایران شده، فرهنگش وارد نشده است.