گروه بین الملل: افزایش صادرات پهپادهای نظامی چین میتواند بر سیاستگذاریهای دفاعی مشتریان تسلیحات آمریكا تاثیرگذار باشد و پکن را به عنوان شریک استراتژیک جایگزین ایالات متحده مطرح سازد.
الجزایر و مصر تازهترین کشورهایی هستند که قرار است پهپادهای CH-۵ و وینگ لونگ (Wing Loong) چینی را دریافت کنند. فروش این تسلیحات نظامی نشان دهنده استراتژی بازاریابی جهانی موفق پکن است که پس از محدود شدن صادرات پهپادهای مسلح از سوی آمریكا در آغاز سال ۲۰۲۰ میلادی اوج گرفته است. وضعیت ایجاد شده فرصتی مناسب برای چین به منظور نزدیک شدن به مشتریان تسلیحاتی آمریكا فراهم کرده است.
الجزایر اخیرا سفارش خرید شش فروند پهپاد CH-۵ را به چین برای تحویل در ماه مارس سال جاری میلادی تایید کرده است. هم چنین، مصر که سالها متحد نظامی و امنیتی آمریكا محسوب میشود نیز در حال مذاکره با چین برای دریافت پهپادهای وینگ لونگ آن کشور برای نیروی هوایی خود است.
پهپاد CH-۵ ساخت چین مشابه پهپاد آمریكایی MQ-۹ Reaper است که تقریبا هر دو دارای ابعاد و توانایی مشابهی برای پرواز و حمل شش موشک برای مدت زمان بیش از ۳۰ ساعت هستند.هم چنین، وینگ لونگ چینی رقیبی برای پهپاد MQ-۹ آمریكا محسوب میشود. اگرچه در وهله نخست کاربرد و استفاده از آن برای عملیات شناسایی و نظارت بوده است. پیش از این، مصر از وینگ لونگ برای نبرد با نیروهای داعش در شبه جزیره سینا استفاده کرده بود.
پهپادهای نسبتا ارزان و گزینههای پرداخت اغلب انعطاف پذیر چین به ویژه برای کشورهایی با بودجههای دفاعی محدود جذاب هستند و به پکن جایگاهی رقابتی در بازارهای جهانی پهپاد میبخشند.
با این وجود، از منظری وسیعتر صادرات پهپادهای چینی و سایر تسلیحات پیشرفته آن کشور به همان اندازه که منافع اقتصادی برای پکن به همراه خواهند داشت ناشی از ملاحظات استراتژیک و سیاست خارجی هستند. هم چنین، فروش این تسلیحات میتواند به عنوان نشانهای از قدرت سیاسی، فناوری و نظامی رو به رشد چین در نگاه به شرکا و رقبای آن کشور قلمداد شود.به نظر میرسد چین سه منفعت مهم در پشت فروش تسلیحات برای خود متصور است. نخست آن که فروش تسلیحات امکان دسترسی سیاسی و نظامی عمیقتر به کشورهای مشتری را برای چین فراهم میسازد، زیرا خرید تسلیحات با فناوری پیشرفته به معنای ایجاد شرایط مبادلات سطح بالای میان دولتها با یکدیگر است.
از نظر فروش پهپاد، چین ممکن است برخی از فناوریها و دانش مرتبط با آن را از مشتریان اش دریغ کند تا آنان را به پشتیبانی فنی و تعمیر و نگهداری توسط متخصصان چینی وابسته سازد. پهپادهای چینی مورد کاربرد در دستگاههای امنیتی کشورهای خارجی احتمالا قادر خواهند بود به طور مخفیانه اطلاعات را به سازمانهای اطلاعاتی چین انتقال دهند. در نتیجه، چین میتواند از پهپادهای خود به عنوان ابزار سیاست خارجی موثری در قبال کشورهای مشتری که دارای منابع استراتژیک و جغرافیای حیاتی برای منافع پکن هستند کشورهایی مانند میانمار، عراق، پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی استفاده کند. میانمار و پاکستان نقاط کلیدی پروژه زیرساختی و ژئو استراتژیک کمربند و جاده چین هستند در حالی که عراق، عربستان سعودی و امارات کشورهای نفت خیزی محسوب میشوند که درصد قابل توجهی از انرژی مورد نیاز چین را تامین میکنند.
این کشورهای مشتری چینی دارای محدودیتهای مالی یا سیاسی هستند که آنان را از خرید تسلیحات آمریکایی منع میکند و یا آن که به صورت عمدی با ایجاد تنوع در خرید تسلیحات از کشورهای مختلف قصد دارند استقلال استراتژیک خود را تقویت کنند.
مزیت دوم برای چین آن است که صادرات تسلیحات پیشرفته چینی میتواند به حفظ تعادل و توازن نظامی مطلوب بین کشورهای مشتری و رقبای پکن کمک کند. فروش اخیر جتهای جنگنده J-۱۰C، ناوچههای کلاس تایپ ۰۵۴ و تانکهای جنگی VT-۴ چین به پاکستان تهدیدی برای هند قلمداد میشود و موضع چین را در برابر دهلی نو تقویت میکند. این وضعیت سبب میشود تا توجه استراتژیک و منابع نظامی هند از مناقشه مرزی آن کشور با چین در هیمالیا منحرف شده و به پاکستان معطوف شود که دهلی نو آن را تهدیدی فوریتر برای خود قلمداد میکند.
پهپادهای چینی و زرادخانههای موشکی آن کشور در توانمند ساختن دولت اتیوپی برای شکست دادن گروه خودمختاری طلب جبهه آزادی بخش خلق تیگرای یکی از نمایندگان قدرتمند مسلح ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم در منطقه استراتژیک شاخ آفریقا که به عنوان دروازهای به دریای سرخ قلمداد میشود بسیار مفید عمل کرده اند. اگر جبهه آزادی بخش خلق تیگرای با موفقیت آدیس آبابا پایتخت اتیوپی را تصرف میکرد و قدرت سیاسی را به دست میگرفت این وضعیت به احتمال زیاد در راستای منافع ایالات متحده بود و وزنه توازن قوا را به نفع آمریكا به دلیل نفوذ چین در کشور همسایه یعنی اریتره تغییر میداد.
مزیت سوم برای چین آن است که هدف آن کشور از فروش تسلیحات به کشورهای دیگر آن است که به عنوان یک شریک استراتژیک جایگزین برای ایالات متحده مطرح شود و کاستیهای آمریكا در تامین نیاز مشتریان آن کشور را برجسته سازد و همزمان جایگاه و نفوذ بین المللی رو به رشد چین را افزایش دهد.
در حالی که ایالات متحده ضامن امنیت طولانی مدت عربستان سعودی بوده است خروج فاجعه آمیز آن کشور از افغانستان و تغییر تمرکز استراتژیک آمریكا از خاورمیانه به اقیانوس آرام ممکن است باعث ایجاد تردید در ریاض در مورد تعهد نظامی ایالات متحده به حفاظت از امنیت آن کشور و سایر متحدان اش در خلیج فارس شده است. سال گذشته، چین و عربستان سعودی در حال مذاکره در مورد انتقال تجهیزات لازم برای ساخت موشکهای بالستیک خود بودند که نشان دهنده دور شدن عربستان سعودی از وابستگی به تسلیحات ایالات متحده و نزدیکی به چین بود.