به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۲۱ - ۱۳:۲۷
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۱۰ ساعت ۱۷:۲۹
کد مطلب : ۱۵۸۷۱۷

زیان سیاست‌بازان حرفه‌‌ای

زیان سیاست‌بازان حرفه‌‌ای
رضا صادقیان
نه تنها امروز بلکه در سال‌های گذشته و حتی در میان نیروهایی که مدعی روشنفکری و دانستن امور جامعه می‌شدند شاهد حضور شخصیت‌های سیاست‌باز و حرفه‌ای بودیم. اخیرا محمد مهاجری(فعال رسانه‌ای اصولگرا) در نوشته‌ای کوتاه به غضنفرهای جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب اشاره کرده بود و الیاس حضرتی را غضنفر اخیر اصلاحات خوانده بود، به نظرم عبارت غضنفر به دلیل بار معنایی و معنی لغتی به چنین افرادی الصاق نمی‌شود (برای معنی غضنفر به فرهنگ لغت معین و دهخدا مراجعه کنید)، بلکه به جای آن می‌توان از عبارت سیاست‌بازان کارکشته-حرفه‌ای را استفاده کرد. عبارتی که جامع‌تر به نظر می‌آید. سیاست‌بازان حرفه‌ای به چهره‌ها و شخصیت‌هایی که مدعای بس بزرگ و فربه دارند ولی در بزنگاه رفتارهایی را از خود بروز می‌دهند که توجیه آن حتی برای خودشان نیز بسیار سخت است، ولی با توجه به شناختی که از پیرامون خویش و معادلات سیاسی در جریان دارند فعل خودشان را با تمسک جستن به هر راه و روشی توجیه می‌کنند، برعکس غضنفرها که بعضا توانایی راضی کردن اطرافیان و حتی ناظران رویداد مورد نظر را نداشته و ندارند و افعال آنان دستمایه طنز می‌شود. 
     
به نظر می‌رسد برای شناخت چنین پدیده‌هایی نیازمند به اشاره‌های مشخص‌تری با توجه به حال و هوای فضای سیاست در کشورمان هستیم.یک: داستان پرغصه نبود احزاب منسجم و حرفه‌ای بسیار تکرار شده است، با این حال نمی‌توان از چهره‌ها و شخصیت‌هایی که با ارتباطات دوستانه و یا استفاده از رانت‌های خاص جذب احزاب و ارتقاع در سیستم حزبی می‌شوند چشم‌پوشی کرد. معمولا چنین افرادی خودشان را در چارچوب حزب تعریف نمی‌کنند، برایشان مهم نیست اخلاق حزبی و تشکیلاتی را رعایت و یا اینکه در حساس‌ترین شرایط ساز جدایی کوک و به جریانی دیگر بپیوندند. در واقع این اشخاص پتانسیل کامل و وافی برای تعریف شدن در هر کدام از جریان‌های سیاسی را دارند و تنها برای مدتی و به هر دلیل مشخص و نامشخص به جمعی وارد و بعد از کسب سود و صندلی مدیریتی و. . . با انکار هویت سیاسی خود به جرگه‌ای دیگر می‌چسبند و گاه این روال تا پایان مرگ آنان ادامه داشته است.

چنین چرخش‌هایی معمولا در میان چهره‌های سیاسی که در سپهر عمومی فعالیت می‌کنند کمتر اتفاق می‌افتد، ولی در میان مدیران تکنوکرات و میانی به وفور یافت می‌شود. دوم: سیاست‌بازان کارکشته هر امری را به عنوان بازی می‌نگرند (در اینجا نظریه بازی‌ها اساسا ارتباطی با سیاست‌بازان ندارد) ، آنطور که سیاست با تمام بار معنایی آن را به صورت یک بازی قبول می‌کنند! در اینجا نیز افراد نزدیک به خودشان، شخصیت‌های سیاسی، احزاب و هر امری که به سیاست ارتباط داشته باشد را نیز بازی گمان می‌کنند، موضوعی که امروز آغاز می‌شود و دیر یا زود و رسیدن به نتیجه پایان می‌یابد. مثلا؛ افرادی که در جریان‌های سیاسی و حزبی، ارتباطات فامیلی، رفاقتی و قومی-گویشی را به منافع حزب، جریان سیاسی و منافع ملی‌ترجیح داده و می‌دهند را می‌توان سیاست‌بازان حرفه‌ای معرفی کرد.

چرا که به چنین عزل و نصب‌هایی نیز با چشم بازی-سودجویی شخصی نگاه می‌کنند و دغدغه‌ای بیش از این نداشته و ندارند. سوم: به دلیل آنکه سیاست‌بازان نگاهشان به سیاست که کانونی‌ترین بحث آن قدرت بوده و هست به عنوان بازی می‌نگرند، لاجرم به ارتباطات سیاسی و حتی هویت سیاسی خویش به صورت بازی نگاه می‌کنند. هویت سیاسی که طی چند سال با تابلو اصولگرا، اصلاح‌طلب، اعتدال، مهر‌ورز و. . . شناخته می‌شوند ولی چند صباحی بعد آن هویت توسط خودشان نفی و تابلویی دیگر را بالای سر خویش نگاه می‌دارند، البته تا زمان از راه رسیدن فرصت بهتر و پرکشش‌تر! جدایی بسیاری از مدیران دولت نهم که در ابتدا دایم از مهرورزی دولت سخن‌ها می‌گفتند و بعدها در برابر دولت مواضع عجیب و غریب گرفتند بخشی از چنین رویکردی است.

در واقع پهنای میز پیشنهاد شده و یا مدنظر باعث می‌شود این هویت سیاسی نفی و پیراهن دیگری بر تن کنند و در این وانفسای جابجایی جریان‌های سیاسی به هیچ نمی‌اندیشند مگر ادامه دادن به بازی سراسر سود شخصی. تا مادامی که فعالیت‌ سیاسی-پست مدیریتی از طریق رانت و به دست آوردن جایگاهی فربه برای افراد شکل بگیرد سیاست‌بازان کارکشته حضور و بروز پیدا می‌کنند و از کنار رانت‌های موجود به هر ابزار و وسیله‌ای چنگ می‌زنند تا بهره‌جویی شخصی خود را برای سال‌های آینده تضمین کنند.
برچسب ها: سیاست‌مداران