به روز شده در ۱۴۰۳/۱۰/۲۰ - ۱۹:۵۰
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۰ ساعت ۱۰:۱۴
کد مطلب : ۵۰۹۵۶۸

چرا با افزایش سن زمان سریع‌تر می‌گذرد؟

چرا با افزایش سن زمان سریع‌تر می‌گذرد؟
گروه علمی: افزایش سن درک ما از زمان را تغییر می‌دهد و باعث می‌شود احساس کنیم زمان سریع‌تر می‌گذرد. اما روش‌هایی برای آهسته‌کردن زمان وجود دارد.به گزارش زومیت، همه‌ی ما می‌دانیم که زمان ظاهراً در موقعیت‌های مختلف با سرعت‌های متفاوتی می‌گذرد. برای مثال، زمانی که به مکان‌های ناآشنا سفر می‌کنیم، به نظر می‌رسد زمان به کندی پیش می‌رود. سپری‌کردن یک هفته در کشوری خارجی بسیار طولانی‌تر از یک هفته در خانه به نظر می‌رسد.

همچنین به نظر می‌رسد زمانی که بی‌حوصله هستیم یا درد داریم زمان به کندی می‌گذرد. یا وقتی نقاشی می‌کنیم یا می‌رقصیم، سرعت آن افزایش می‌یابد. به‌طور کلی، اکثر مردم گزارش می‌دهند که به نظر می‌رسد زمان با افزایش سن سرعت بیشتری می‌گیرد.
 
دلایلی که چرا زمان می‌تواند سرعت خود را افزایش یا کاهش دهد کمی پیچیده است. برخی از محققان، فکر می‌کنند که تغییرات خفیف در درک زمان با پردازش اطلاعات مرتبط است. به عنوان قاعده‌ای کلی، هرچه ذهن ما اطلاعات بیشتری، مانند ادراکات، احساسات و افکار، پردازش کند، زمان کندتر به نظر می‌رسد. زمان برای کودکان به کندی می‌گذرد؛ زیرا آن‌ها در دنیای جدیدی زندگی می‌کنند.

تحقیقات به‌طور مداوم نشان می‌دهد که درک ما از سرعت سپری‌شدن زمان واقعاً با افزایش سن سرعت می‌گیرد. طبق مطالعه‌ی جدید دانشگاه جان مورز لیورپول، اکثریت مردم در بریتانیا احساس می‌کنند که کریسمس هر سال با سرعت بیشتری نزدیک می‌شود؛ در حالی که مردم عراق این حس را دارند که ماه رمضان زودتر از راه می‌رسد.

آدریان بجان، استاد مهندسی مکانیک و نویسنده کتاب «زمان و زیبایی: چرا زمان پرواز می‌کند و زیبایی هرگز نمی‌میرد»، می‌گوید: «زمان فیزیکی، زمان ذهن نیست. زمانی که شما درک می‌کنید با زمانی که دیگری درک می‌کند یکسان نیست.»از نظر فیزیولوژیکی، وقتی کوچک‌تر هستیم، مغز ما تصاویر بیشتری را پردازش می‌کند، اما با بالارفتن سن، شبکه‌های عصبی مغز پیچیده‌تر می‌شوند و سیگنال‌ها برای عبور از این شبکه‌ها زمان بیشتری استفاده می‌کنند. در نتیجه، اطلاعاتِ بصریِ کمتری پردازش می‌شود و مانند این است که مغز ما «فریم‌های کمتری در ثانیه» می‌بیند. همین امر باعث می‌شود زمان برایمان سریع‌تر بگذرد، شبیه کتابی که صفحات آن سریع‌تر ورق می‌خورد.

بجان توضیح می‌دهد دلیل اینکه دوران کودکی، طولانی‌تر به نظر می‌رسد این است که مغز کودکان اطلاعات را با سرعت بالاتری پردازش می‌کند، نه این‌که تجربیات آن‌ها عمیق‌تر باشد.چون کودکان تجربه‌ی کمتری از زندگی دارند، یک دوره‌ی زمانی (مثلاً یک سال) درصد بسیار بزرگ‌تری از زندگی آن‌ها را تشکیل می‌دهد. برای مثال، یک سال برای یک کودک چهار ساله ۲۵٪ از کل عمر اوست، در حالی که برای فردی با ۴۰ سال سن، فقط ۲٫۵ درصد از زندگی او است. به همین دلیل، زمان برای کودکان طولانی‌تر و معنادارتر به نظر می‌رسد.

درحالی‌که ما نمی‌توانیم کارهای زیادی در مورد عناصر فیزیولوژیکی گذشت زمان انجام دهیم، عوامل مهم دیگری نیز وجود دارند که ما روی آن‌ها کنترل داریم. بجان می‌گوید دلیل دیگری که در زمان جوانی زمان طولانی‌تر می‌شود، این است که مغز برنامه‌ریزی شده است تا به تجربیات جدید توجه کند و وقتی جوان هستیم، همیشه در حال تجربه‌های جدید هستیم. برای کودکی که هر روز از نو با جهان روبرو می‌شود، چیزهای زیادی برای جذب و هضم وجود دارد. از این گذشته، در ابتدای زندگی، دست به هر کاری که بزنیم، اولین‌بار است که آن را انجام می‌دهیم.

هر چه سن ما بالاتر می‌رود، این احتمال که با گذشت هر سال، تجربیات جدید کمتر و کمتری به دست آوریم، بیشتر می‌شود. این امر تا حدی به این دلیل است که به‌طور طبیعی هر چه چیزهای بیشتری را تجربه کنیم، چیزهای جدید کمتری برای تجربه‌کردن وجود دارد. اما بخشی از آن ناشی از فطرت انسان است؛ بسیاری از افراد با بالارفتن‌سن، به عادات تکراری و چیزهای آشنا عادت می‌کنند و کمتر به دنبال چالش‌ها یا کارهای تازه می‌روند. حتی امتحان‌کردن یک غذای جدید هم ممکن است غیرضروری به نظر برسد.

اگر زندگی روزمره پر از تکرار باشد و هیچ تجربه‌ی جدیدی به مغز ارائه نشود، خاطرات تازه‌ ساخته نمی‌شوند. این وضعیت باعث می‌شود هفته‌ها و ماه‌ها در ذهن ما یکی شوند و زمان سریع‌تر به نظر برسد. برعکس، به گفته‌ی سیندی لوستیگ، استاد روانشناسی در دانشگاه میشیگان، وقتی دوره‌ای مملو از رویدادها را به یاد می‌آوریم، به نظر می‌رسد که زمان در حال کش‌آمدن است و بسیار طولانی به نظر می‌رسد.

روتین (تکرار یک سری کارها) دشمن انبساط زمان است؛ تغییرات کوچک مثل انتخاب مسیر جدید برای خرید، شروع یک سرگرمی تازه، یا گوش‌دادن به سبک موسیقی متفاوت می‌تواند به جای آنکه روزها و سال‌ها در هاله‌ای از یکنواختی محو شوند، هر سال را طولانی‌تر و خاطره‌انگیزتر کند. بجان می‌گوید کمی سرعت را کم کنید، خودتان را به انجام کارهای تازه مجبور کنید. به خودتان غافلگیری را هدیه دهید، کارهای غیرمعمول انجام دهید. او می‌گوید: «یک جوک خوب شنیدید؟ تعریف کنید! ایده‌ی جدید دارید؟ انجامش دهید. چیزی بسازید. چیزی بگویید.»

سپس به واژه‌ای می‌رسیم که ممکن است شما را بترساند: ذهن‌آگاهی. اگر زمان صرفاً موضوعی ذهنی باشد، پس زندگی در لحظه و حضور آگاهانه در حال، اساسی‌ترین راه برای داشتن یک زندگی طولانی‌تر و معنادارتر است. لستینگ می‌گوید: «هیچ‌کدام از ما نمی‌دانیم چقدر زمان داریم، اما جالب است که می‌توانیم کنترل زیادی روی نحوه‌ی تجربه کردن زمان خود داشته باشیم.»اگر دائماً درگیر اشتباهات گذشته یا نگرانی درباره مشکلات احتمالی آینده باشید، مشخص است که مهم‌ترین بخش زندگی خود را از دست خواهید داد: همین لحظه، همین الان.
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها