به روز شده در ۱۴۰۳/۱۱/۱۱ - ۲۳:۱۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۱ ساعت ۱۰:۴۲
کد مطلب : ۵۱۲۹۴۵

جنایت روسیه علیه  سه نسل از یک خانواده اوکراینی 

جنایت روسیه علیه  سه نسل از یک خانواده اوکراینی 
گروه بین الملل: خرس‌های عروسکی قد و نیم قد، دور قبر آدام بوهایوف جمع شده‌اند، انگار کنار او هستند که تنها نماند.
اما این کودک ۱۷ ماهه تنها نیست. مادرش سوفیا بوهایووا ۲۷ ساله با او در گورستانی تیره و تار و بادگیر در شهر جنوبی زاپوریژیا اوکراین به خاک سپرده شده است. آرامگاه مادر مادربزرگ سوفیا و جد آدام، تتیانا تاراسویچ ۶۸ ساله هم در کنار آنهاست.
هر سه با هم در هفتم نوامبر سال گذشته طی حمله روسیه در جنگ کشته شدند.
آخرین لحظات آدام توسط تتیانا در ویدیویی روی گوشی او ثبت شده است. آن دو با سوفیا، مادر آدام بیرون رفته بودند. آدام با موهای طلایی و چشمان آبی یک بادگیر قرمز و یک کلاه پشمی با برچسب میکی موس در جلوی آن به سر دارد. تتیانا به آرامی به او می‌گوید: «کلاهت را از سرت برندار، سردت می‌شه. ولی آدام کار خودش را می‌کند.
یک ساعت بعد از آن، این سه نفر در خانه می‌خواستند خوراکی بخورند که یک بمب هوایی هدایت شونده روسی بلوک آپارتمان آنها را شکافت. آدام، سوفیا و تتیانا به همراه شش غیرنظامی دیگر کشته شدند.
یولیا تاراسویچ ۴۶ ساله، مادر سوفیا و دختر تتیانا، اکنون در تلاش است بدون اکثر اعضای خانواده‌اش، بدون گذشته و آینده به زندگی خود ادامه دهد.
بدن ریزنقش او در کت سیاه سنگین و غم و اندوه غرق شده است.
او می‌گوید: «من نمی‌دانم چگونه زندگی کنم… این جهنم روی زمین است. من مادر، دخترم و نوه‌ام را در دم از دست دادم.» اکنون نزدیکترین جایی که می‌تواند به آنها برسد، سر مزار آنهاست.
او در حالی که گریه می‌کند، می‌گوید: «مامان عزیزم» و عکسی از تتیانا که عکسش به یک صلیب چوبی چسبانده شده را نوازش می‌کند. در یک یک قدمی قبر سوفیا و آدام است، خم می‌شود تا عکس او را لمس کند و او را «بچه گربه من» صدا می‌کند.
سپس مستقیما با عکس سوفیا تصویر سیاه و سفید یک زن جوان با موهای بلند تیره، صحبت می‌کند و گریه می‌کند: «دختر قشنگم، متاسفم که نتوانستم تو را نجات بدهم.»
پدر سوفیا، سرهی لوشچای ۶۰ ساله، در کنار او است - شخصیتی به نظر قوی که در غم از دست رفتن این سه نفر با او شریک است. یولیا می‌گوید: «ما اغلب به قبرستان سر می‌زنیم و تا زمانی که زنده‌ایم این کار را انجام خواهیم داد، چون واقعا این زندگی را برای ما کمی آسان می‌کند».
هر بار که آنها به این قبرستان سر می‌زنند، قبرهای بیشتری تا دوردست‌ها گسترده شده‌اند. یولیا می‌گوید این گورستان «با سرعتی خیره‌کننده» در حال گسترش است. ردیف‌هایی از پرچم‌های آبی و زرد که قبر سربازان کشته شده را نشان می‌دهند، آسمان خاکستری تیره را سوراخ می‌کنند.
زاپوریژیا، جایی که این خانواده در آن زندگی می‌کردند، یک هدف ثابت برای نیروهای روسیه است. این یک شهر صنعتی مهم استراتژیک است که در نزدیکی خط مقدم جبهه واقع شده است. بزرگترین نیروگاه هسته‌ای اروپا - در حدود ۵۵ کیلومتری شهر - در اختیار روس‌ها قرار دارد.
در روز حمله‌ای که منجر به کشته شدن سوفیا، تتیانا و آدام شد، یولیا که در یک سفر کاری در غرب اوکراین بود، با دخترش تماس گرفت: «بهش گفتم مواظب باش. از صبح شهر زیر بمباران است.» ‌ او گفت: «ممنون مامان، نگران نباش. هیچی‌مون نمیشه.»
سرهی سر کار بود که شنید اتفاقی افتاده است. او هم به دخترش زنگ زد اما جوابی نگرفت.
بعد در گروه واتس‌اپ ساکنان محلی خود پیامی دید: «رفقا، چه کسی دیگه زیر آوار مانده؟»
او می‌گوید: «با عجله خودم را به خانه رساندم، اما همه دعاهایم بیهوده بود. وقتی رسیدم، تنها چیزی که دیدم خرابه بود. به دنبال بالکنم گشتم. نمی‌دانم چقدر گذشت - دو یا سه ساعت - و متوجه شدم که چیزی باقی نمانده و امیدی به نجات نیست.»
در روزهای بعد، برخی از وسایل از زیر آوار بیرون کشیده شد؛ یک فنجان چینی سوفیا که شکسته نشده بود، یک ماهی اسباب بازی که آدام در حمام با آن بازی می‌کرد، و بادگیر قرمز کوچکی که در آخرین پیاده روی خود به تن داشت. اینها، همراه با بسیاری از خاطرات گرانبها، اکنون گنجینه‌های خانوادگی هستند.
سرهی می‌گوید: «هر روز عصر که از سر کار به خانه می آمدم، آدام را به پیاده‌روی می‌بردم. او در مورد آسمان بسیار کنجکاو بود. انگشت کوچکش را به سمت بالا نشان می‌داد و ما در موردش حرف می‌زدیم. او عاشق پرندگان بود.»
یک ویدیوی خانوادگی دیگر نشان می‌دهد که آدام به بازوهای سوفیا آویزان شده، از این طرف به آن طرف تاب می‌خورد و بعد در محوطه‌ای که کبوترها آن را احاطه کرده‌اند، شروع به دویدن می‌کند. یولیا می‌گوید: «او تقریبا به حرف زدن افتاده بود و همیشه لبخند می‌زد. او سالم، زیبا و باهوش بود. او و دخترم هر روز ما را خوشحال می‌کردند.»
پس از تهاجم گسترده روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، یولیا سوفیا را به محل امنی در بریتانیا برد.
زن جوان از دانش زبانی خود استفاده کرد و به عنوان مترجم برای سربازان اوکراینی که توسط ارتش بریتانیا آموزش می‌دیدند ترجمه می‌کرد، اما نمی‌توانست از اوکراین دور بماند.
یولیا می‌گوید: «او واقعاً دلتنگ پدر و مادر، بستگانش و کشورش بود. سوفیا برگشت و بعداً آدام را در ژوئن ۲۰۲۳ به دنیا آورد. او همچنین روانشناسی را آغاز کرد. مادرش گفت: «او می‌دانست که افراد زیادی در اوکراین به کمک روانی نیاز دارند.»
یولیا در میان غم و اندوه خود می‌داند که اوکراین ممکن است به زودی تحت فشار قرار گیرد تا با دشمنی که خیلی از او ربوده مذاکره کند.
دونالد ترامپ دوباره به کاخ سفید بازگشته است همه اسلحه‌ها برای مذاکرات صلح بین مسکو و کی‌یف خشاب‌گذاری شده‌اند. اما یولیا و سرهی هر دو قاطعانه معتقدند که اوکراین باید ادامه دهد. او به من می‌گوید که شنیدن ادعای دونالد ترامپ مبنی بر اینکه او می‌تواند جنگ را در یک روز پایان دهد، برایش خنده‌دار بود.
یولیا می‌گوید: «روسیه یک متجاوز است که به کشور ما آمده و خانه‌ها و خانواده‌های ما را ویران کرده است. بنابراین، هیچ صحبتی از آتش‌بس یا مذاکرات صلح نمی‌توان داشت. اگر ما این پرخور را (ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه) رها کنیم و انتقام مردمی را که از دست دادیم نگیریم، هرگز برنده نخواهیم شد.»
سرهی می‌گوید تنها تماس با روس‌ها در خاک اوکراین باید از طریق جنگ باشد.
بسیاری از اوکراینی‌ها بر این باورند که حتی اگر آتش‌بس برقرار شود، روسیه دیر یا زود برای سهم بیشتر، دوباره بازخواهد گشت - همانطور که در سال ۲۰۲۲، هشت سال پس از ضمیمه کردن شبه جزیره کریمه برگشت. مسکو اکنون تقریباً یک پنجم اوکراین را در کنترل دارد.
زمان به نفع اوکراین نیست. در سال ۲۰۲۵ خطر در چندین جبهه وجود دارد؛ کاهش و کمبود نیروی انسانی، کاهش احتمالی کمک‌های نظامی آمریکا در آینده و کاهش توجه بین‌المللی.
یولیا می‌پذیرد که زندگی در کشورهای دیگر ادامه دارد: «مردم نمی‌توانند در اضطراب دائمی زندگی کنند و فقط به ما فکر کنند.»
با این حال، من دوست دارم آنها به یاد داشته باشند که جنگی در این نزدیکی در جریان است که نه تنها سربازان بلکه غیرنظامیان هم در حال مرگ هستند.»
او می‌خواهد که دنیا نام‌های آدام بوهایوف، سوفیا بوهایوا و تتیانا تاراسویچ را بداند.
 
برچسب ها: روسیه
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها