به روز شده در ۱۴۰۳/۱۱/۱۱ - ۲۱:۵۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۱ ساعت ۱۳:۰۲
کد مطلب : ۵۱۲۹۷۲

میراث بایدن برای منطقه خاورمیانه

میراث بایدن برای منطقه خاورمیانه
گروه بین الملل: «اندرو اگزوم» (Andrew Exum)، نویسنده در مجله آمریکایی آتلانتیک و از معاونان وزیر دفاع آمریکا در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما
به گزارش فرارو به نقل از نشریه آمریکایی آتلانتیک، با وجود پایان دوره ریاست‌جمهوری جو بایدن، پیامد‌های سیاست‌های او در خاورمیانه همچنان محل بحث و تحلیل است. حامیان بایدن معتقدند که او توانست موقعیت راهبردی ایالات متحده را در منطقه تقویت کند. آنها تصمیم دولت بایدن برای حمایت قاطع از اسرائیل در واکنش به حملات حماس را هرچند بحث‌برانگیز، از نظر راهبردی یک اقدام صحیح ارزیابی می‌کنند. اما منتقدان، به‌ویژه در میان چهره‌های دموکرات، به این تصمیم نگاه متفاوتی دارند. آنها بر این باورند که حمایت بی‌چون‌وچرای واشنگتن از اسرائیل، به‌ویژه در سایه افزایش شدید تلفات غیرنظامیان، به وجهه بین‌المللی آمریکا آسیب وارد کرده و اصول دیپلماتیک و اخلاقی سیاست خارجی این کشور را زیر سؤال برده است.
بایدن و خاورمیانه: موفقیت یا میدان مین برای دولت بعدی؟
هر دو دیدگاه درباره سیاست‌های جو بایدن در خاورمیانه حاوی استدلال‌هایی قابل‌توجه است. آنچه اهمیت بیشتری پیدا می‌کند، تأثیر این بحث‌ها بر جهت‌گیری سیاست خارجی آمریکا در آینده است. دیدگاه غالب درباره عملکرد بایدن، نه‌تنها در شکل‌دهی به میراث او نقش خواهد داشت، بلکه بر خط مشی‌های دولت ترامپ و سایر دولت‌های آتی نیز اثرگذار خواهد بود. بدون شک، دولت ترامپ با منطقه‌ای مواجه خواهد شد که دستخوش تغییرات بنیادین شده است؛ تغییراتی که بر اساس ارزیابی حامیان بایدن، بیشتر به نفع منافع آمریکا تمام شده‌اند.
روسیه که بر اثر جنگ اوکراین متحمل خسارات سنگینی شده، دیگر نه تمایلی و نه احتمالاً توانایی لازم برای حمایت از نظام اسد را در اختیار دارد. اکنون کرملین با خطری رو‌به‌رو است که بندر استراتژیک راهبردی خود را در آب‌های گرم سوریه از دست بدهد؛ چراکه دولت جدید دمشق عزم خود را برای پایان دادن به حضور نیرو‌های خارجی در خاکش جزم کرده است.
برخی از مقامات نزدیک به جو بایدن در گفت‌و‌گو با خبرنگاران اظهار داشته‌اند که شرایط کنونی منطقه، نشان‌دهنده درستی تصمیمات رئیس‌جمهور پس از حملات ۷ اکتبر از سوی حماس است. به گفته این مقامات، این تصمیمات که در ابتدا با انتقادات و چالش‌هایی همراه بود، در نهایت توانست حمایت کامل مشاوران ارشد بایدن را جلب کند و موضعی قاطع و شفاف در قبال اسرائیل اتخاذ کند. آنها معتقدند که هیچ رئیس‌جمهوری از زمان «بیل کلینتون» در سال ۱۹۹۳ تاکنون، چنین شرایطی را در یکی از حساس‌ترین و راهبردی‌ترین مناطق جهان برای دولت بعدی باقی نگذاشته است.
آیا حمایت بی‌چون‌وچرای بایدن از اسرائیل به اعتبار آمریکا آسیب زده است؟
این اظهارات با واکنش شدید منتقدان، به‌ویژه در میان دموکرات‌ها مواجه شده است. منتقدان بر این باورند که سیاست‌های جو بایدن در خاورمیانه، نه‌تنها به اعتبار آمریکا در صحنه جهانی آسیب وارد کرده، بلکه منافع بلندمدت این کشور را نیز به خطر انداخته است. به اعتقاد این گروه، آنچه به‌عنوان دستاورد‌های استراتژیک مطرح می‌شود، در نهایت صرفاً دستاورد‌هایی کوتاه‌مدت و ناپایدار خواهند بود. منتقدان هشدار می‌دهند که گروه‌های حماس و حزب‌الله با گذشت زمان بار دیگر قدرت خود را بازخواهند یافت و به موقعیت پیشین خود در غزه و لبنان بازمی‌گردند.
آنها همچنین بر شمار بالای تلفات غیرنظامیان فلسطینی و لبنانی که حدود ده‌ها هزار نفر می‌شود، اشاره می‌کنند که بسیاری از آنها در اثر استفاده از تسلیحات ساخت آمریکا جان خود را از دست داده‌اند. این گروه از منتقدان، توجیهات واشنگتن و تل‌آویو مبنی بر اجتناب‌ناپذیر بودن تلفات در مناطق پرجمعیت را نمی‌پذیرند. آنان معتقدند که سیاست‌هایی که به مرگ و آوارگی شمار زیادی از غیرنظامیان منجر شود، دیگر نمی‌تواند با ادعای حفظ امنیت یا استراتژی‌های بلندمدت توجیه شود. به گفته این منتقدان، صبر و تحمل آنان در برابر چنین سیاست‌هایی به سر آمده است.
منتقدان دموکرات جو بایدن به‌ویژه از این نکته ناامید هستند که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری که علاقه چندانی به درگیری‌های اسرائیل نشان نمی‌داد و معمولاً به دلیل جذابیت محدود این موضوعات در رسانه‌ها از آنها اجتناب می‌کرد، توانست نقش یک میانجی صلح‌طلب را ایفا کند. ترامپ موفق شد اسرائیل را تحت فشار قرار دهد تا به یک توافق آتش‌بس تن دهد؛ آن هم پیش از آنکه به‌شکل رسمی زمام امور را در دست گیرد. این در حالی است که بسیاری از آمریکایی‌ها، پس از دو دهه حضور در جنگ‌های طولانی و پرهزینه عراق و افغانستان، گرایش بیشتری به انزواگرایی نشان می‌دهند و از مداخله نظامی در منازعات خارجی خسته شده‌اند. همین واقعیت، نگرانی برخی از ترقی‌خواهان در حزب دموکرات را تشدید کرده است. آنها بیم آن دارند که سیاست‌های مداخله‌جویانه دولت بایدن، به‌ویژه در حمایت از اسرائیل، باعث شود این حزب همچنان به‌عنوان «حزب جنگ» شناخته شود
منتقدانی دیگر، از جمله نگارنده این سطور بر این باورند که اتکای تقریباً کامل سیاست‌های عمده خارجی و راهبردی ایالات متحده بر اسرائیل طی سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، اشتباهی نابخشودنی بوده است. دولت بایدن احتمالاً در تاریخ به‌عنوان دولتی که نوآوری‌های چشمگیری در سیاست خارجی ایالات متحده به ارمغان آورد، به یاد نخواهد ماند. تیم سیاست خارجی او، که عمدتاً از همان مقامات ارشد و دستیاران دوره باراک اوباما تشکیل شده بود، در طول چهار سال به‌طور ثابت در سمت‌های خود باقی ماندند و فرصت چندانی برای ورود نسل جدیدی از کارشناسان فراهم نشد.
بحران هسته‌ای ایران؛ ضرورت بازگشت به میز مذاکره
همچنین این گمان برای سالهای پیش‌رو وجود دارد که ایران، برای حفظ بقای خود و مقابله با تهدیدات خارجی، به‌سوی گسترش تسلیحات هسته‌ای گام بردارد. چنین تحولی می‌تواند رقابت هسته‌ای تازه‌ای را در خاورمیانه رقم بزند و بسیاری از دستاورد‌های راهبردی سال‌های اخیر را به‌طور جدی به خطر بیندازد. دولت ترامپ، که پیش‌تر تمایل خود را به استفاده از قدرت نظامی نشان داده، ممکن است با اقدامی نظامی تلاش کند پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کند. با این حال، تجربه نشان داده است که توقف کامل چنین روندی تنها از طریق یک فرآیند دیپلماتیک پایدار، مشابه توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ امکان‌پذیر خواهد بود.
 ترامپ که همواره خود را به‌عنوان یک عمل‌گرای غیرقابل‌پیش‌بینی معرفی کرده، این فرصت را دارد که با انتخاب مسیر دیپلماتیک، نه‌تنها از وقوع یک بحران هسته‌ای جلوگیری کند، بلکه با این حرکت جسورانه حتی مشاوران تندرو خود را نیز غافلگیر کند. در لحظه‌ای که تنش‌ها در اوج است، دیپلماسی جسورانه نه‌تنها یک انتخاب، بلکه ضرورتی تاریخی خواهد بود.
برچسب ها: خاورمیانه
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها